با ریزش ساختمان متروپل در آبادان عشق و آرزوهای فراوانی هم زیر آوار مدفون شد تا بی تدبیریها اینگونه زندگیهای بی شماری را به هم بریزد.
قاسم منصور آل کثیر در خبرگزاری مهر نوشت: قصه یا غصههای متروپل لرزه بر اندامِ خانوادههای آبادانی انداخته است. آبادان، متروپل، کافه ماری، بازار امیری، مریم کعبی، ملیکا و میترا، مطوری و …این روزها موضوع صحبتِ همه محافل خوزستان است. سانحهای هولناک که رفته رفته همه نگاههای کشور را نیز به خود خیره کرد. تا امروز که عزای عمومی اعلام شد.
ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر دوم خرداد سال ۱۴۰۱ ناگهان عمارتی پر زرق و برق که در وسط بازار اصلی آبادان قد علم کرده بود فرو ریخت تا امیدها، عشقها، آرزو و حیات دهها نفر را با خود زیرِ آوار ببرد. بازار امیری در مرکز شهر آبادان در کنار بازار کویتیها و بازار امام و مرکزی از محوریترین بازارهای آبادان است. محلی که به عنوانِ یکی از چرخهای مهم اقتصادِ بازار آبادان شناخته میشود.
عمارتِ متروپل متعلق به هولدینگ عبدالباقی با ۱۰ طبقه و طبقات زیرین که قرار بود محل ارتزاق بسیاری از آبادانیها باشد طولی نینجامید که دو سال پس از ساختش به یکباره بر روی مردم فرو ریخت. آبادانیها با اینکه سابقه چشیدنِ بحرانهای مختلف را دارند اما این بار با فرو ریختنِ متروپل، گویی زخم کاری بر پیکر این شهر زده شد. همه شهر در غم فرو رفت. بغضی که آماده ترکیدن بود. آبادانیها از همان روز اول برای خود عزای عمومی اعلام کردند. دمامها را گرم کردند و سنجها را که فقط برای محرم بیرون میآورند، بر هم کوبیدند تا خبر حادثهای دلخراش را به هموطنانشان بدهد.
از ساعات اولیه هزاران آبادانی در اطراف متروپل با چشمانی خیره اما اشکآلود، خیره به متروپل بودند تا بلکه عزیزانشان را دوباره زنده در کنار خود ببینید.
امیدی که سه ماهه ماند
مریم که مربی غریق نجات استان خوزستان است به همراه همسرش رامین تصمیم به راه اندازی کافهای با نام «ماری» در کوچه متروپل گرفتند. کافهای که دی ماه ۱۴۰۱ با برنامهها و آرزوهای فراوان توسط مریم و همسرش رامین و شیرین خواهرِ رامین افتتاح شد. کافهای دنج در کوچهای زیبا. مریم، رامین و شیرین هر سه از قربانیانِ این سانحه بودند.
ستاره دوستِ صمیمیِ مریم قربانی از روز اول تا کنون در چادری در کنار ویرانههای متروپل کز کرده و چشم انتظار دوست عزیزش مریم، است میگوید: «چند روز قبل از حادثه مریم میگفت که به رامین گفتم این یکی دو روز لولاهای در انگار مشکل پیدا کردن و در خوب بسته نمیشه».
سه روز بعد از سانحه، جسد رامین و خواهرش شیرین پیدا میشوند اما خبری از مریم نیست. ستاره دوستِ صمیمی مریم که هر عصر ساعت هفت منتظر تماس مریم بود تا از او برای نوشیدن قهوه دعوت کند اکنون که هفت روز از این فاجعه میگذرد منتظر و امیدوار است تا شاید مریم زنده باشد و در یک عصری زیبا باز او را به نوشین قهوه دعوت کند.
در روزهای اولِ آواربرداری اختلاف نظری میان کارشناسان هلال احمر، ایمنی و آتش نشانی با مردم محلی ایجاد شد. کارشناسان میگفتند بزرگترین مانعِ جلوی کارمان، موانع انسانی است و مردم باید کنار بروند که کارمان را طبق اصول و حرفهای انجام دهیم. در مقابل مردم به کند بودنِ پیشرفت در آواربرداری از سوی کارشناسان ابراز نارضایتی میکردند به طوری که شهردار اهواز در محل سانحه گفت: «داریم از مسیر تخصصی و کارشناسی فاصله میگیریم». با این حال بسیاری از ناظران بر این باور بودند که لازم است سازمان و ارگانهای رسمی در تصمیمگیری هایشان حتماً پیوستهای اجتماعی مربوط به نواحی مختلف را در نظر بگیرند و در این مورد خاص مشارکت مردم را در کنار خود داشته باشند.
میدانِ سردرگم
با اینکه در خبرها شنیدیم ارگانهای مختلف از استانهای کشور به آبادان گسیل شدهاند اما باز شاهد اعتراضِ آواربرداران بودیم که میگفتند به کمک و ادوات نیازمندیم.
محمد حسن نامی، رئیس سازمان بحران کشور در پاسخ به این سوال که چرا گروههای امداد به صورت دسته دسته وارد میدان آواربرداری میشوند، گفت: هر کسی که از میدان بازدید کرده قطعاً متخصص و کارشناس بوده و این طور نیست که بیایند و دور بزنند.
نامی افزود: تا کنون از چندین دانشگاه تراز اول کشور، کارشناسان خبره را برای بررسی وضعیتِ پایداری باقی مانده سازه متروپل به این نقطه دعوت کردیم.
بلاتکلیفی کسبه
بازار امیری در مرکز شهر آبادان در کنار بازار کویتیها و بازار امام و مرکزی از محوریترین بازارهای آبادان است. در این بازار اغلبِ اصناف خصوصاً صنفِ پزشکان حضور دارند. بعد از این سانحه دستور صادر شد که به شعاع ۳۰۰ متر از مجتمع متروپل همه کسبه باید تعطیل کنند. بعد از چهار روز به علت ناپایدار بودنِ باقی مانده ساختمان، دستور تخلیه نیز صادر شد و اکنون هزاران نفر از کسبه و ساکنان خیابان امیری در بلاتکلیفی به سر میبرند که از تبعات اقتصادی این سانحه ناگوار است.
محمد خانچی، معاون عمرانی استانداری خوزستان و مدیر میدانِ آواربرداری متروپل در این باره به خبرنگار مهر گفت: این موضوع دو بخش است. بخشی از عزیزانی که در مجموعه خسارت دیدهاند که قصور از سمت سازنده مجتمع است و میتوانند شکایت کنند و بر اساس رأی دادگاه حقشان را دریافت کنند. در بخش دوم که البته دولت مطمئناً پیگیری جدی خواهد داشت و مطمئناً حقوق مردم را از این مجموعه هولدینگ میگیرد. اماکنی که ممکن است در عملیاتِ ما دچار مشکل شوند را نیز دولت تماماً با آنها حساب و کتاب خواهد کرد. اکنون نیز در حال پیگیری بیمه نیروی انسانیهایی هستیم که در میدان در حال فعالیت هستند.
آنچه از سخنان معاون استاندار خوزستان برداشت میشود احتمالاً کسبه بازار امیری با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. بازاری که یک هفته تعطیل است. آسیبهایی که کل خیابان و مجتمعهای اطراف متروپل دیدهاند همگی به سادگی قابل حل و رفع نیستند.
سنگینتر از پلاسکو
پیرحسین کولیوند، رئیس جمعیت هلال احمر کشور نیز که در میدان آواربرداری متروپل حاضر بود، گفت: از استانهای ایلام، کرمانشاه، کرمان، فارس و بوشهر نیروهای تخصصی آمدند و به تعدادی که نیاز بود فراخوان دادیم.
کولیوند افزود: این نیروها تجهیزات کامل همراه خود آوردند و با توجه به گستردگی کار نیاز به هماهنگی با گروههای دیگر ازجمله آتش نشانی و گروههای سپاه و … بود.
وی درخصوص رفتار مردم آبادان گفت: هیچ جای دنیا این چنین مردم را در کنار متولیان نمیبینید. در جست وجوی اجساد، جوانان آبادان بسیار به ما کمک کردند. مردم هم اقدامات پشتیبانی را انجام میدهند. در نتیجه هر کسی میخواهد به اندازه توانش در این امداد رسانی سهیم باشد.
کولیوند گفت: سرعت و پیشرفت کار در اینجا نسبت به پلاسکو خیلی بیشتر است. به رغم اینکه شدت و سنگینی حادثه نیز سنگینتر از پلاسکو است.
صفای آبادانیها
در اوج بحران و آواربرداری، «منعم» را میبینی میانِ آواربرداران قهوه تلخ عربی پذیرایی میکند تا خستگی را از تنِ آواربرداران خارج کند. اگر هم جایی برای خواب نداشته باشی کافیست رو به سمت یکی از اهالی آبادان بکنی و بگویی جایی برای خواب هست؟ تا خانهاش را کاملاً در اختیارتان قرار دهد. مشارکت مردم در این سانحه بسیار چشمگیر است. از کودکان تا جوانان و افراد میانسال. اتفاقی که به قول مقامات کشوری در سانحهی پلاسکو دیده نشد.