تا اواسط دهه هشتاد سریال های رمضانی اهمیت زیادی برای همه داشتند. شبکهها هم سعی میکردند در این رقابت تنگاتنگ کم نیاورند و بهترینهایشان روانه آنتن کنند. تا اواخر دهه هشتاد سریالهای درجه یکی در این مناسبت روی آنتن رفت. یکی از مهمترین ویژگیهای این سریالها، شخصیتهای جذاب آنها بود. شخصیتهایی که هنوز بعد از این همه سال در ذهنمان ماندهاند و وقتی اسمشان میآید تصویرشان با همه ویژگیها مقابل چشممان میآید. مروری داریم بر محبوبترین چهره های سریال های رمضانی تلویزیون.
سریال گمگشته اولین سریال مناسبتی رمضان است. رامبد جوان در اولین تجربه کارگردانیاش با یک داستان نه چندان بدیع و جذاب، به همراه بازیگرانی که اصولا کمدین نبودند موقعیتهای کمدی جالبی خلق کرد که برای همه جذاب بود. آتیلا پسیانی در «گمگشته» ایفاگر دو نقش کاملا متضاد بود. یکی از یکی جلال، مردی دیندار و مورد اعتماد و دیگری کریم، یک دله دزد لمپن. درواقع جابجاشدن این دو شخصیت متضاد، گره اصلی داستان را شکل میداد. کریم، جلال راغ میدزدید و خودش را جای او جا میزد تا با قرار گرفتن در آن جایگاه به ثروت دست پیدا کند. او که چیزی از عادتها و زندگی خانوادگی جلالف نمیدانست با همان مرام و مسلک در موقعیت های کمدی جذابی قرار می گرفت.
آقا ماشالا یکی از جذاب ترین شخصیت های سریال های رضا عطاران بود. مردی از طبقه فرودست که به راحتی اعتماد میکرد و رو دست میخورد. محور اصلی داستان روی همین سادگی بنا شده بود. او تمام اموالش را در اختیار یک یک کلاهبردار میگذاشت و و دیگر آه در بساط نداشت. از ترس آبرویش خودش را از خانواده اش مخفی میکرد ام مدام دستش رو میشد. لولایی بدون اینکه گریم متفاوتی داشته باشد به خوبی از پس ایفای نقش یک مرد ساده و مالباخته برآمد. همراهی او با رضا عطاران زوج کمدی جذابی را در این سریال شکل داده بود. حمید لولایی که تا قبل از سال 1383 به خاطر نقش خشایار مستوفی در «زیر آسمان شهر» مورد توجه قرار داشت، با آقا ماشالا دوباره در نقطه اوج قرار گرفت.
تا قبل از «او یک فرشته بود» هیچ وقت تصویری از یک شیطان نداشتیم. ماجرا از این قرار بود که شیطان در قالب دختر جوانی به اسم فرشته، شبی با مردی مومن و متعهد تصادف می کرد. و سر از زندگی خانوادگی او درمیآورد. مرد به واسطه نزدیک شدن به او، کم کم از ارزشهایش فاصله میگرفت. بهاره افشاری با اینکه سال 1384 سابقه چندانی در بازیگری نداشضت، اما توانست تغییر تدریجی را در این شخصیت به خوبی اجرا کند. او در دو قالب متفاوت ایفای نقش میکرد. یک دختر ساده و معصوم که میتوانست حس ترحم همه را جلب کند و از دیگری شیطانی پلید که یک زندگی را بهم می ریخت. بهاره افشاری هنوز با نقش فرشته ها در ذهن ها مانده است.
سیروس گرجستانی در دهه هشتاد یک جورهایی نماد سریال های مناسبتی رمضان شناخته می شد. بعد از موفقیت در سریال های «یادداشتهای کودکی» ، «پشت کنکوریها» و «رانت خوار کوچک» در ماه رمضان سال 1384 با نقش هاشم آقا در متهم گریخت بیشتر از قبل در مرکز توجه ها قرار گرفت. هاشم اقا اغز از آن دست شخصیت هایی بود که در عین سادگی، برای منفعت خودش، دست به هر کاری میزد و اصلا هم نگران ریختن آبرویش نبود. مدام زرنگی می کرد، نقشه می کشید تا از این و آن سودی ببرد اما ذاتا ساده بود و به خاطر همین معمولا رو دست میخورد و میباخت. رضا عطاران در متهم گریخت مهره هایش رو طوری کنار هم چیده بود که این شخصیت بیشتر از سایرین به چشم بیاید.
رضا عطاران بعد از موفقیت در خلق دو شخصیت آقا ماشالا و هاشم آقا، برای رمضان 87 خودش آستین ها بالا زد و با شخصیت جذاب نادر در سریال بزنگاه به میدان آمد. مردی معتاد که دست به سیاه و سفید نمی زد و آویزان خانواده بود. او هیچ ابایی از بی آبرویی نداشت، به راحتی مواد می کشید و از این و آن پول می گرفت. همراهی رضا عطاران در این سریال با رضا نیکخواه و حمید لولایی وضعیت جذابی را پدید آورده بود. البته این سریال از یک جایی به بعد با سانسورهایی همراه بود و باعث شد عطاران برای همیشه از تلویزیون خداحافظی کند.
منبع: فیلم نیوز