۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۲۷۰۱۴
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۹ - ۲۴-۱۱-۱۴۰۰
کد ۸۲۷۰۱۴
انتشار: ۱۸:۲۹ - ۲۴-۱۱-۱۴۰۰

مجله بخوانیم/ «تجارت فردا»؛ نخبه‌کُشی و دهۀ سوختۀ 90

مجله بخوانیم/ «تجارت فردا»؛ نخبه‌کُشی و دهۀ سوختۀ 90
تجارت فردا پرسیده «برای این که دهۀ آینده نیز تبدیل به دهۀ سوخته نشود، سیاست‌گذاری اقتصادی پساتحریم چگونه باید باشد؟»

   عصر ایران؛ سروش بامداد- شمارۀ تازۀ مجلۀ حرفه‌ای «تجارت فردا» که در بین رسانه‌ای‌ها به «اکونومیست ایرانی» شهرت دارد به بهانۀ اخراج یا کنار گذاشتن چند استاد مطرح دانشگاه پرونده‌ای با عنوان «نخبه‌کُشی» گشوده است.

   سویه‌های سیاسی این موضوع البته مانع شده تا طرح و تیتر جلد را به این موضوع اختصاص دهند و ترجیح داده‌اند دربارۀ رفع تحریم‌ها باشد و نخبه‌کشی به سه عنوان دیگر جلد هم راه نیافته است.

   تیتر اصلی این شمارۀ «تجارت فردا» کوتاه است: «مشکل گشا». با این زیر تیتر: «آیا باز هم فرصت رفع تحریم‌ها از دست می‌رود؟»

   در توضیح آن نیز آمده است: «غفلت سیاست‌گذار از فرصت‌های پسابرجام دهۀ 90 را به دهۀ سوخته تبدیل کرد. در پی قوت‌گرفتن احتمال دست‌یابی مجدد به توافق هسته‌ای، جامعۀ ایران در انتظار گشایش‌های جدید در حُکم‌رانی اقتصادی و هدایت اقتصاد به ریل سلامت و عقلانیت است. برای این که دهۀ آینده نیز تبدیل به دهۀ سوخته نشود، سیاست‌گذاری اقتصادی پساتحریم چگونه باید باشد؟»

     تجارت‌فردا این پرسش را با حسین سلاح‌ورزی (عضو هیأت رییسۀ اتاق ایران) و رضا بخشی‌آنی (پژوهش‌گر) در میان گذاشته و از زبان دومی می‌خوانیم:

   «نسل جوان ما در حال پیر شدن است. دهۀ شصتی‌های ما که یکی از کیفی‌ترین و بهترین نسل‌های ما هستند و صاحب‌دانش و تخصص‌اند امروز بین 30 و 40 سال دارند و یک دهۀ دیگر می‌رسند به 40 و 50 سال. یک دهۀ طلایی را از دست دادیم و تنها چند سال دیگر برای جبران فرصت داریم».

   پروندۀ «نخبه‌کشی» هم با مقالۀ مهرداد خدیر شروع می شود که نوشته است:

   «کنار گذاشتن محمد فاضلیِ جامعه شناس و کردبچۀ برنامه‌نویس را چه نتیجۀ برنتافتن کنش مستقل بدانیم، چه به‌خاطر فضا دادن به خودی‌هایی که چشم به این جایگاه‌ها داشتند و مترصّد فرصت بودند، چه حاصل قراردادن نگاه بوروکراتیک در مقابل نگاه «انقلابی» یا باور به این که استمرار انقلاب یا انقلاب در انقلاب مهم‌تر از استقرار و سامان‌دهی و نظم است، در هر حالت در این تردیدی نیست که تلاشی دیگر و چند‌باره و به دفعات، تکرار شده است برای جنباندن یا گرداندن «حلقۀ اقبال ناممکن.»

 او در ادامه آورده است:

 «این تصور که ما می‌توانیم خارج از قواعد پذیرفتۀ جهانی کاری کنیم کارستان، هزینه‌های هنگفتی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده اما در نهایت، بوروکراسی ایرانی مدعیان را در خود هضم و کت وشلوار پوش‌شان کرده تا به همان نتیجه‌ای برسند که پیشینیان را به سبب بیانِ همان‌ها کنار گذاشته بودند!

  حافظ 700 سال پیش انذار داد: «نگر تا حلقۀ اقبال ناممکن نگردانی». تکاپوی جنباندن و گرداندن این حلقه اما فروننشسته و دستاورد آن هم جز این نبوده که حاشیه نشینانی را به متن آورده است.

   این جملۀ مارکس را همه شنیده‌ایم که البته خود بر پایۀ سخنی از هگل است: «تاریخ دوبار، تکرار می شود. بار اول به صورت تراژدی و نوبت دوم کمدی».

   واژۀ «تکرار» البته نمی‌تواند شامل هر دو باشد اما مراد این است که تکرار یک واقعۀ تاریخی در زمانی دیگر به تراژدی اولیه شکلی کمیک می‌بخشد.

   با این نگاه هم می‌توان گفت اگر انحلال سازمان برنامه و بودجه در دورۀ احمدی‌نژاد، تراژدی بود، حذف مغز آن در این دوران، دیگر تراژدی نیست. کمدی است یا تلاشی است چند باره برای گرداندنِ حلقۀ اقبالِ ناممکن.

    عمق فاجعه را البته جای دیگر باید جُست: در حملۀ ملخ‌وار به منابع سیاست یا در هجوم دُن کیشوت‌وار به آسیای بادی.»

   حذف استادان و چهره های شاخص اداری با مریم زارعیان جامعه‌شناس نیز در میان گذاشته شده و البته مجله برای اهل بورس هم مطلب خواندنی فراوان دارد اگر با اوضاع کنونی شاخص ها دل و دماغی داشته باشند.

   کاسته شدن از صفحات و افزایش قیمت «تجارت فردا» نشان می‌دهد این مجله هم به رغم حمایت پرشمارگان ترین روزنامۀ اقتصادی از بحران کاغذ در امان نیست هر چند مثل اقتصاد ایران به توافق احتمالی امید بسته نه تنها برای کاغذ که به خاطر کلیت اقتصاد ایران و فرصت‌هایی که از دست می‌رود.

ارسال به دوستان