محسن هاشمی رفسنجانی
در آستانه پنجمین سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار داریم که فرصت مناسبی برای ارزیابی کارنامه ونقد عملکرد ایشان در طول دو دهه مبارزه و قریب چهار دهه مسئولیت در جمهوری اسلامی است.
عملکرد آیت الله هاشمی در دوران قبل از انقلاب بعنوان یک منتقد، مبارز ومخالف حکومت طبیعتا این انتظار را بوجود می آورد که ایشان در دوران مسئولیت جایگاه منتقدین ومخالفین حکومت را درک کند.
در دوران مبارزه ایشان فعالیت را در حوزه فرهنگی با انتشار مجله مکتب تشییع که آثار قلمی بسیاری از بزرگان حوزه وقت را گرد آورده بود آغاز نمود وسپس با ترجمه و تالیف دو اثر شاخص فلسطین کارنامه سیاه استعمار و امیرکبیر قهرمان مبارزه با استبداد در جایگاه یک منتقد فرهنگی، ریشه مشکلات جامعه ایران را استعمار خارجی واستبداد داخلی عنوان نمود و براساس این ایده نهضت اسلامی با رهبری امام خمینی همزمان استبداد واستعمار را هدف قرار داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی فضای نقد وپاسخگویی با محوریت رسانه های گروهی و مطبوعات فراهم گردید اما به خشونت کشیده شدن این فضا با ترورها و سپس آغاز جنگ تحمیلی موجب شد تا فضای فرهنگی ورسانه ای مورد انتظار از انقلاب اسلامی در سالهای جنگ فراهم نگردد.
اما با آغاز دوره سازندگی یکی از محورهایی که سرلوحه فعالیتهای دولت قرار گرفت، توسعه فرهنگی بود و طبیعتا هرتوسعه ای نیازمند زیرساخت وفضای لازم برای رشد ونمو می باشد.
زیرساخت مادی توسعه فرهنگی و رسانه ای در کشور، وجود مطبوعات مدرن با امکانات مورد نیاز بود وزیرساخت معنوی توسعه فرهنگی تساهل وتسامح هم در میان مسئولان وهم در بین گروههای مرجع جامعه و قاطبه مردم بود و در این مسیر گامهای مهمی در دوره سازندگی برداشته شد.
اما یکی از محورهایی که آیت الله هاشمی رفسنجانی، طی دهه های گذشته بخصوص در دوران اصلاحات مورد تخریب قرار گرفت، کارنامه دولت ایشان در عرصه فرهنگ بود.
انتقادات وپرسشهایی که در مورد عملکرد دولت سازندگی در حوزه فرهنگ مطرح می شد مبتنی بر چند محور بود:
نخست: اولویت اقتصاد نسبت به فرهنگ در دولت سازندگی
دوم: فضای بسته مطبوعات ورسانه ها در دولت سازندگی و عدم وجود فضای انتقاد از ایشان در رسانه های گروهی
اما آیا این ادعاها منصفانه وکارشناسی بوده است؟
زیرساختهای حوزه فرهنگ در دولت سازندگی، رشد بی سابقه ای نسبت به دولتهای قبل وبعد از ایشان یافت وبدون زیرساخت فرهنگی طبیعتا فرهنگ نمی تواند رشد کند، بیشترین میزان ساخت کتابخانه، چاپخانه، سالنهای سینما وتاتر وموسیقی در دولت سازندگی احداث گردید و بزرگترین روزنامه های ایران نظیر همشهری و ایران و روزنامه های مهم جناح های چپ و راست مانند سلام ، رسالت، جهان اسلام در زمان این دولت راه اندازی شدند.
هاشمی رفسنجانی نخستین و آخرین رییس جمهوری بود که در جشن خانه سینما شرکت کرد و اهدای جایزه کتاب سال توسط ریییس جمهور با دستور و حمایت شخص ایشان تاسیس و پایه گذاری شد.
البته فشارهای سنگین نهادهای حاکمیتی به دولت موجب گردید، تا سیدمحمد خاتمی وزیر فرهنگ وارشاد دولت سازندگی، با وجود مخالفت رییس جمهور، سرانجام تسلیم فشارها شده واستعفا دهد و علی لاریجانی جایگزین وی نیز ظرف یکسال به ریاست صداوسیما منصوب شد و عملا در دولت دوم سازندگی وفعالیت مجلس چهارم، مدیریت حوزه فرهنگ با اعمال نظر رهبری تعیین گردید که رییس جمهور نیز این موضوع را به صراحت مطرح نمود.
اما در حوزه انتقادات، در دولت سازندگی، علیه هیچ روزنامه ای توسط دولت شکایت نشد و توقیف نگردید و حتی برخورد با روزنامه های مخالف دولت نظیر سلام نه بدلیل تخریب دولت، بلکه بدلیل مطالبی بود که درحوزه های دیگر منتشر می کردند و همانگونه که آقای عباس عبدی سردبیر وقت سلام در مصاحبه های خود اظهار داشتند دستگیری ایشان به علت انتشار خبری در مورد بیماری آیت الله منتظری بوده است و تصمیمات هیات نظارت برمطبوعات نیز توسط اعضای غیردولتی و با فشار نهادهای خاص تصمیم سازی می شد.
برخوردهای وزارت اطلاعات با اهالی فرهنگ وهنر نیز با دور زدن دولت و هماهنگی با برخی نهادها صورت می گرفت و همانگونه که در خاطرات آیت الله هاشمی بارها درج شده است، وزیر اطلاعات بدلیل این برخوردهای مورد تذکر قرار گرفت و طبق اظهار آقای فلاحیان حتی دردولت دوم سازندگی، رییس جمهور تصمیم به جابجایی ایشان گرفت اما مورد موافقت رهبری قرار نگرفت.
در این باره، سخن بسیار است و انشاءالله در آینده بدان ها خواهم پرداخت.