چندی پیش دانشمندان ژاپنی اعلام کردند جهش جدیدی در کرونا رخ داده که میتواند منجر به نابودیش شود. محققان موسسه ملی ژنتیک ژاپن و دانشگاه نیگاتا اعلام کردند در حال بررسی یک جهش در ژن Nsp14 هستند که میتواند ترمیم ویروس را مختل کند و این جهش به ضرر ویروس کرونا تمام شود. محققان دیگری هم عنوان کردهاند که کرونا در حال ضعیفشدن است. این بررسیها اما مورد تایید بسیاری از ویروسشناسان نیست.
روزنامه نوشت: «ویروس کرونا همچنان در حال تاختوتاز است و خبری از ضعیفشدنش نیست. متخصصان میگویند هیچکدام از رفتارهای کووید-۱۹ را نمیتوان پیشبینی کرد اما هر چه هست، جهشهای بعدی با قربانیان کمتری همراه خواهد بود. حالا موضوع بر سر زندگی ویروس است. چندی پیش دانشمندان ژاپنی اعلام کردند جهش جدیدی در کرونا رخ داده که میتواند منجر به نابودیش شود. محققان موسسه ملی ژنتیک ژاپن و دانشگاه نیگاتا اعلام کردند در حال بررسی یک جهش در ژن Nsp14 هستند که میتواند ترمیم ویروس را مختل کند و این جهش به ضرر ویروس کرونا تمام شود. محققان دیگری هم عنوان کردهاند که کرونا در حال ضعیفشدن است. این بررسیها اما مورد تایید بسیاری از ویروسشناسان نیست. یکی از آنها سیدمحمد جزایری، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران، است که معتقد است اقدام ویروس علیه خودش یک ادعاست و هیچ مقاله علمی در این زمینه وجود ندارد. او برای صحبتهایش از مستندات علمی استفاده میکند و درباره همین ماجرا و همچنین شایعههای تزریق واکسن توضیح بیشتری میدهد.
چندی پیش خبری درباره نابودی ویروس کرونا با یک جهش جدید از سوی دانشمندان ژاپنی مطرح شد که با اما و اگرهای فراوانی همراه بود. به نظر شما چنین واکنشی برای ویروس کرونا امکانپذیر هست؟
دانشمندان ژاپنی ادعا کرده بودند که در یکی از پروتئینهای ویروس کرونا جهشی پیدا کردهاند که این جهش سبب تضعیف ویروس و کشتهشدن آن شده است و از آن تحت عنوان خودکشی ویروس نام بردهاند. با نگاهی تخصصی و با بررسی چنین ادعاهایی از جنبههای مختلف میتوان گفت که درستی علمی اظهارات منابع خبری که در رسانهها و فضاهای مجازی پخش میشود، نامشخص است.
البته خبرهایی که از منابع علمی منتشر میشود، قابل استناد است اما مسئله اینجاست که وقتی خبری به این صورت منتشر میشود، باید مقالات مربوط به آن و جزئیات مطالعات هم منتشر شود؛ چراکه چنین یافتهای ممکن است رخ داده باشد اما نتیجهای که پس از آن به دست میآید، ممکن است به طور کلی با ماهیت یافته متفاوت باشد.
زمانی که به دنبال مقالات این خبر در اینترنت جستوجو میکنیم، هیچچیزی به دست نمیآید؛ بنابراین میتوان گفت که این موضوع تنها در حد یک ادعاست.
از نظر شما به طور کلی امکان چنین واکنشی در ویروسها وجود دارد؟
اگر بخواهیم این موضوع را از جنبه ویروسشناسی بررسی کنیم، باید بگوییم که ویروسها بهویژه گروه RNA ویروس، از نوع ویروسهایی هستند که حین تکثیر، قابلیت ترمیم ماده ژنتیک را ندارند و این رفتار آنها هم تعمدی است؛ چراکه برگ برنده این ویروس، ایجاد جهش است. تا به حال در دنیای ویروس چنین واکنشی مشاهده نشده که ویروس بخواهد تغییری در ژن خود ایجاد و در نتیجه آن قابلیت خود را نسبت به تطابق با شرایط محیطی تضعیف کند. اگر ویروس بخواهد خودکشی کند، آن را بر سلول اعمال میکند. زمانی که ویروس به سلول حملهور شود، برای حفظ منافع خود یعنی تکثیر و سپس انتقال به بیرون از سلول، نیاز به سلولی زنده دارد. از سوی دیگر، سلول هم با گیرندههایی که دارد متوجه وضعیت غیرعادی میشود و سیگنالهایی از سیستم ایمنی بدن یا ایمنی ذاتی دریافت میکند که در نهایت منجر به از بین رفتن ویروس میشود. سلول با این عمل سبب میشود نهتنها خودش که آلوده شده، بلکه ویروسهایی هم که داخل آن حضور دارند، منهدم شوند اما اگر ویروس زرنگتر باشد، سیگنالهای اشتباهی به سلول میدهد که سلول یا اصلا متوجه حضور ویروس نمیشود یا حضور آن را جدی نمیگیرد؛ در نتیجه جامعیت سلول حفظ میشود و ویروس هم به تکثیر خود ادامه میدهد. اما همین وضعیت هم خیلی ادامهدار نیست؛ چراکه به هر حال فرآوردههای سمی ویروس برای سلول در نهایت منجر بهخودکشی سلولی میشود. این موضوع نکته جدیدی نیست و سالهاست تحت عنوان «آپاپتوزیس Apoptosis» شناخته میشود و در دنیای علم و بهویژه ایمنیشناسی مطرح است اما ما در دنیای ویروسشناسی چنین چیزی نداریم. نکته جالبی وجود دارد این که بیش از ۲۰ سال است دانشمندانی که در کار اکتشاف داروها و بهخصوص داروهای ضدویروس هستند، دنبال فرمولاسیون داروییاند که با دادن اطلاعات نادرست به ویروس، سبب انهدام آن شود. نام این پدیده را میتوان القای خودکشی به ویروس دانست؛ ضمن این که خود دانشمندان هم چنین اصطلاحی را به کار نمیبرند؛ اصطلاحی که به کار میرود، جهشهای کشنده است؛ یعنی بدون این که خود ویروس بداند جهشهایی در آن ایجاد میشود که ویروسها را نابود میکند.
در این وضعیت امکان پیشبینی رفتارها و عملکرد ویروس وجود ندارد؟
نکته مهم در این موضوع بررسی وضعیت میزبان یا همان افراد، در ارتباط با عملکرد ویروس است. هیچوقت نمیتوان رفتار و عملکرد یک ویروس را تنها از دیدگاه خود ویروس در نظر گرفت بلکه باید آن را در کنار میزبان تجزیه و تحلیل کرد. هماکنون ما در دنیا به دلیل پوشش نسبتا قابل قبول واکسیناسیون شاهد موجهای کشنده نخواهیم بود؛ البته نمیتوان وضعیت را به طور کامل پیشبینی کرد که در آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد. ویروس در طول نزدیک به دو سال بهواسطه این که جمعیت مستعدی در اختیارش بوده، به طور مرتب تاخت و تاز کرده؛ البته جمعیتی که نسبتا سالم بودند، جان سالم به در بردند و تعداد قابل توجهی هم جانشان را از دست دادند. هماکنون هم ما این وضعیت را به گونه دیگری داریم؛ افرادی که واکسینه نشدهاند در معرض تاختوتاز ویروس قرار دارند.
چقدر میتوان به واکسیناسیون برای از میان رفتن ویروس کرونا امید داشت؟
تا پیش از همهگیری کرونا، موارد فنی و پزشکی عمدتا در داخل گروههای پزشکی به صورت کاملا تخصصی مورد بحث و بررسی قرار میگرفت و عموم جامعه در جریان جزئیات تحقیقات نبودند. مثلا جامعه جهانی و مردم نمیدانستند که تأثیر پوشش واکسیناسیون برای یک بیماری ویروسی در جمعیت عمومی صد درصد نیست، یعنی نمیتوان گفت که میتواند به طور کامل تمام افراد را در برابر ابتلا ایمن کند. واکسن هپاتیت B مثالی برای این موضوع است. بیماری هپاتیت B پیش از کرونا، یکی از شایعترین بیماریهای ویروسی به شمار میرفت. میزان اثربخشی واکسن این بیماری، بین ۸۵ تا ۹۵ درصد است. یعنی این واکسن روی بین پنج تا ۱۰ درصد افراد جامعه اثری نداشت. حتی اثربخشی واکسنهای MMR که دهها سال است برای کودکان استفاده میشود، کامل نیست. اگر این طور بود چرا کشورهای پیشرفته غربی که امکانات گستردهای برای بیماریابی دارند، هنوز به صورت تکگیر، درگیر سرخک و سرخجه هستند؟ بیماری فلج اطفال هم که با قطره فلج اطفال بهخوبی کنترل و ریشهکن شده، هنوز مواردی از آن در معدود کشورهایی گزارش میشود. بنابراین این ذهنیت که یک واکسن صد درصد باید مؤثر باشد، درست نیست.
با این که مدت زمان زیادی است که واکسیناسیون عمومی آغاز شده اما همچنان تعداد قابل توجهی هنوز واکسینه نشدهاند. گروهی از آنها نگران عوارضهای واکسن هستند که اخیرا زیاد درباره آن شنیده میشود. این عوارض تا چه میزان میتواند ایجاد شود؟
قاعدتا در فضای مجازی هر اتفاقی بیفتد و هر عارضه جانبی از تزریق واکسن، گزارش شود، به سرعت پخش میشود و گاهی هم جنبه شایعه به خود میگیرد. هماکنون با پوشش نسبی و قابل قبول واکسن کرونا در دنیا میتوان اظهار نظری درباره تأثیر این واکسن بر همهگیری کرونا داشت. عمده واکسنهایی که در دنیا استفاده میشود، واکسنهای فایزر، اسپوتنیکوی، آسترازنیکا و سینوفارم است که اغلب مقالات و اطلاعاتی هم درباره آنها وجود دارد. در مطالعات دو موضوع مد نظر قرار گرفته شده. اول، مقایسه جمعیت واکسنزده با جمعیت واکسننزده و دوم، مقایسه میزان اثربخشی واکسنها. تمام مقالات تأکید میکنند کسانی که واکسن تزریق کردهاند هم ابتلا به بیماری و عفونت را تجربه کردهاند و حتی در مواردی در بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه هم بستری شدهاند. حتی گزارشهایی درباره مرگ افراد وجود دارد. با این حال آمار مرگ و ابتلای افراد واکسینهشده به هیچ وجه با افرادی که واکسن نزدهاند، قابل مقایسه نیست و میزان آن در جمعیت واکسننزده بسیار بالاست. مقایسه اثربخشی واکسنها، اما تفاوت خاصی میان آنها را نشان نمیدهد و میتوان گفت نوع واکسن در ایمنیزایی بالاتر، نقش قابل ملاحظهای نداشته است، یعنی هم سینوفارم مرگومیر داشته، هم فایزر و هم اسپوتنیکوی. البته تمام واکسنها تفاوت مختصری از میزان ایجاد ایمنی دارند. بنابراین، این که گفته میشود، زدن واکسن چه فایدهای دارد و برخی نگران عوارض آن هستند، باید گفت که عوارض واکسن، نادر است و باید عوارض آن را با جمعیتی که پوشش میدهد، مقایسه کرد، یعنی اگر شخصی در جایی و در جمعیت محدودی واکسن زده و عوارض نشان داده، این موضوع نمیتواند به کل جامعه تعمیم داده شود. مثلا میزان ایجاد عوارض در میان کادر درمان که بیشتر تحت نظر بودهاند، بالا نبوده است، دانشگاههای علوم پزشکی این موارد را رصد و گزارش میکنند. عوارضی که این واکسنها داشتهاند، قابل چشمپوشی بوده است.
اما مواردی از عوارض شدید هم گزارش شده است که نمیتوان آنها را انکار کرد.
بله، ما این موضوع را رد نمیکنیم. برخی از افراد دچار عوارض خیلی حاد هم شدهاند و کارشان به بیمارستان و بستری هم کشیده شده اما موارد آن قدر نادر بوده که در بین گروههای پزشکی به عنوان مورد تحقیق، بررسی شده است. هماکنون با بررسی و رصد مرگهایی که پس از تزریق واکسن صورت میگیرد، متوجه شدهایم بیشتر کسانی که جانشان را از دست میدهند، افراد در گروه سنی بالاتر از ۵۰ و ۶۰ سال هستند یا بیماری زمینهای داشتهاند. البته ممکن است فردی بگوید که جوان ۳۰ سالهای بدون بیماری زمینهای، پس از تزریق واکسن، جانش را از دست داده است، اما نمیتوان این موضوع را بهعنوان عارضه اصلی تزریق، به تمام جامعه تعمیم داد.
با این حال هنوز هم خیلیها زیر بار تزریق واکسن نمیروند؟
مشکل اینجاست که ما در آینده با دو گروه جمعیت مواجه میشویم؛ یکی افرادی که واکسن زدهاند و دیگری، جمعیتی که واکسن نزدهاند. جمعیت واکسنزده، بیشترین جمعیت را خواهند داشت. به هر حال در هر کشوری، افرادی زندگی میکنند که به دلایل مختلف، چه درست و چه نادرست، در برابر واکسیناسیون مقاومت میکنند؛ وضعیتی که پیش میآید تشکیل گروهی از واکسننزدههاست. این افراد اگر در یک جمعیتی به طور تصادفی به حدی برسند که کنار یکدیگر قرار گیرند و در کنار یکدیگر معاشرت داشته باشند، شرایطی شبیه آن چه در اوایل کرونا پیش آمد، ایجاد میشود. ویروس هر دو گروه را نشانه میگیرد اما در نهایت این واکسینهشدهها هستند که نجات پیدا میکنند. نکته مهم این است که خطر تزریقنکردن واکسن، ما را در آینده با جمعیتی مواجه میکند که نیاز به ایزولهشدن دارند و در برابر بیماری آسیبپذیرترند.»