عصرایران؛ مصطفی داننده- از وزیر کار دولت سیزدهم پرسیدهاند که قدرت خرید مدیران ارشد هم کاهش یافته است، نظر شما چیست؟ عبدالملکی هم نه گذاشته و نه برداشته است و گفته که ما وزرا هم دچار مشکلات معیشتی هستیم. حرفهای وزیر محترم را بخوانید تا سراصل مطلب برویم:«بله قدرت خرید کارشناسان، کارمندان و خود مایی که خدمت شما هستیم! شاید برای شما جالب باشد که خود ما دچار مشکلات معیشتی هستیم. در قدرت خرید و خیلی موارد دیگر که خوبیت ندارد وارد این مسائل شوم.»
لازم است در این نوشتار دو نکته را به وزیر کار و دیگر مسئولین کشور یادآور شویم.
اول: وقتی از آنها در مورد مشکلات سوال میشود، مردم انتظار ندارند که این حضرات در جواب بگویند، بله ما هم مشکل داریم. خیر آقا؛ انتظار این است که بگویید بله، مشکل هست و ما برای آن این راهکار را اندیشیدهایم و به مردم قول میدهیم که به زودی مشکل آنها را حل خواهیم کرد.
مسئولان محترم در نظر داشته باشند که ما احتایج به هم درد نداریم. ما نمیخواهیم کسی پابهپای ما بنشیند و زار بزند. مردم کسانی را میخواهند که حلال مشکلات باشند و باری از روی دوش آنها بردارند.
نکته بعدی این است که آقای وزیر مشکلات شما با مشکلات و بدبختیها ما زمین تا آسمان فرق میکند. بله، اگر الان با جوانی در شمال شهر تهران حرف بزنید، او هم میگوید که مشکل دارد. بعد همین سوال را به جنوب شهر هم ببرید با همین پاسخ روبرو خواهید شد اما آن مشکل کجا و این مشکل کجا؟ به قول معروف«میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین آسمان است.»
البته که ما چندان باور نمیکنیم که جنابتان و دیگر رجال کشور دچار مشکلات اقتصادی باشند اما بنا برحسن نیت میپذیریم که شما هم مشکل دارید. اما وقتی ما مردم از مشکل حرف میزنیم یعنی در تامین مایحتاج زندگیمان دچار مشکل هستیم. یعنی دیگر خیلی از مردم توان خرید برنج، گوشت و مرغ را ندارند.
حتی بسیاری نمیتوانند یک املت ساده برای خانوادهشان دست و پا کنند چه برسد به کباب و مرغ! مشکل اجاره خانه است که هر سال به مقداری سرسامآوری بالا میرود. مشکل جیب خالی است و تورم.
جنابتان زمانی که وزیر نبودید گفته بودید که میشود با یک میلیون تومان کارآفرینی کرد. خیلی هم با اطمینان این حرف را زدید. به نظرم حالا که زندگیتان به مشکل خورده است آن دستورالعمل یک میلیونی را به کار بگیرید و وضع زندگیتان را تکانی بدهید که ما راضی نیستیم، شما با مشکل زندگی کنید.