عصر ایران؛امید جهانشاهی- با ظهور اینترنت، جهان وارد مرحله دیگری شده است؛ متفاوت از جهان قبل از اینترنت. به روشنی میتوان گفت زندگی بشر به دوران قبل از اینترنت و بعد از اینترنت تقسیم شده است.
میدانیم که معنا حاصل تفاهم است یک تفاهم جمعی و این معنا و این تفاهم جمعی با ارتباط است که شکل میگیرد. با ارتباط است که هویتها و معناها رنگ میگیرند و تفسیر می شوند و رسمیت می یابند.
با اینترنت ارتباطات دگرگون شد. نوع مدل ارتباطی و سطح ارتباطات میان انسانها دگرگون شد. همه انواع ارتباطات از ارتباطات میان فردی، ارتباطات سیاسی و ... دگرگون شدند و از این رو معناهای تازه ای، تفسیرهای تازه ای، سطح مناسبات تازه ای، منابع قدرت تازه ای و در یک کلمه جهان تازه ای شکل گرفت.
اینترنت فرایند جهانیشدن را تسریع کرده است و به تعبیر توماس فریدمن، جهانی که در آن زندگی میکنیم را تسطیح کرده است. او در کتاب «جهان مسطح است» تشریح کرده است که چگونه در زمانه جامعه شبکهای، زمین بازی از ساختار عمودی و سلسله مراتبی به ساختاری افقی و شبکهای تبدیل شده است و چگونه دیجیتالی شدن، خودکار شدن و اتصال به شبکه، جهان را به اصطلاح مسطح کرده است.
بعد از اینترنت هر چیزی جامه نو به تن کرد. ابعاد تازه ای یافت و مناسبات تازه ای ایجاد کرد. تعاریف و برد و برش کارکردها متفاوت شدند. از جمله رسانههای خبری.
در جهان قبل از اینترنت، در قرن بیستم، تلویزیون رسانه غالب و یکه تاز بود و البته هنوز هم رسانه بسیار قدرتمندی است اما بیشتر در حوزه سرگرمی و کمتر در عرصه خبر.
در حوزه سرگرمی هم رقبای تازهای ظهور کردهاند. رشد ویدیو آنلاین و ویدیوهای مبتنی بر تقاضا یکی از روندهای جدی است، چیزی که باعث شکلگیری رقبای قدرتمندی چون شرکتهای هالو، آمازون پریم ویدیو و نتفلیکس شده است.
در حوزه خبر اما جهان وارد اکوسیستم متفاوتی شده است و تلفن همراه هوشمند جایگاه محوری در مصرف خبری یافته است. به اصطلاح خبر دیگر در دستان مخاطبان است.
در گزارش سال 2019 موسسه رویترز که در آن 24 کشور اروپایی، 6 کشور در قاره آمریکا و 7 کشور آسیایی و یک کشور آفریقایی بررسی شده اند، دیگر بر خلاف سالهای قبل، مقایسهای بین رسانههای اجتماعی و رسانههای جریان اصلی به چشم نمیخورد، و گزارش به مسائل تازهای همچون چالش های مربوط به مدل های کسب و کار دیجیتال در سازمان های خبری پرداخته شده است. در این گزارش تصریح شده است که اگرچه هنوز برندهای خبری مثل بی بی سی، سی ان ان دارای جایگاه هستند اما این جایگاه دیگر فقط به خاطر پخش برودکست بخشهای خبری نیست بلکه به خاطر فرمت های دیجیتال این سازمان های خبری است.
این سخن به این معناست که زمین بازی برای خبر تغییر کرده است. یعنی همان انقلاب ديجيتال که از نظر میزان تحول در صنعت رسانه و خبر، آن را با انقلابی مقايسه کردهاند که گوتنبرگ با اختراع چاپ در قرن 15 ميلادي ایجاد کرد.
اینترنت مرزهای تازهای در بازار رسانه های خبری، طبیعت کار خبری، ساختار سازمان های خبری و الگوهای کسب و کار خبری گشوده است. امروز مدل های سنتی کسب و کار سازمان های خبری مبتنی بر روزنامه و یا برودکست با چالش های جدی مواجه شده اند و درامدزایی برای بسیاری سازمان های خبری در اکوسیستم دیجیتال به یک چالش تبدیل شده است.
در جهان پیش از اینترنت، سازمان های خبری هم محتوا و هم کانال های توزیع را کنترل می کردند و مخاطب مستقیماً به اخبار می رسید.
سازمان های خبری با دروازه بانی، دستور کار خبری را تعین میکردند اما امروز پلتفورم های رسانه های اجتماعی دسترسی مخاطبان به اخبار را کنترل می کنند. امروز خبر اجتماعی شده و به طور فزاینده ای رویدادها با «کشف مشارکتی» شناخته می شوند. روایتی که مخاطب از رویداد درک میکند دیگر صرفاً همان خبری نیست که در اتاق های تحریریه روزنامه یا تلویزیون تهیه شده است بلکه برایند روایتهایی است که برندهای خبری رسمی و افراد مرجع و مورد اعتماد و گروه دوستان در پلتفورم های اجتماعی ارائه کرده اند.
در عصر رسانه های اجتماعی به طور کلی مرجعیت نهادهای رسمی کاهش یافته است و این یک امر جهانی است. لذا مرجعیت برندهای خبری رسمی هم تحت تاثیر قرار گرفته است.
در سال 2018 ، در یک تحقیق بین المللی دو سوم از کاربران اخبار آنلاین که در 37 بازار مختلف در سراسر جهان مورد بررسی قرار گرفتند، اَشکالِ گسترده کشف اطلاعات را به عنوان اصلی ترین راه دسترسی و یافتن اخبار آنلاین شناسایی کردند. در بین افراد زیر 35 سال، سه چهارم آنها عمدتا به رسانه های اجتماعی، موتورهای جستجو و جمع آوری کننده های اخبار متکی بودند و نه کانال های توزیع سازمان های خبری.
اما اینکه مرجعیت یک برند رسمی خبری چقدر تحت تاثیر قرار گرفته باشد به عوامل مختلفی بستگی دارد از جمله مهمترین آنها عبارتند از میزان اعتماد سیاسی در یک کشور، میزان حضور حرفه ای و موثر آن برند خبری در پلتفورم های اجتماعی.
از این رو گفتهاند توانمندی رسانههای خبری در گرو دو چیز است: مدیریت برند و مدیریت فرایند دیجیتالی شدن.
در شرایطی که محیط کار خبری پیچیده، به سرعت متحول و به شدت رقابتی شده است، توان رقابتی یک سازمان خبری به آن است که تا چه میزان برند مطرح و معتبر دارد و تا چه میزان از فناوری های جدید در کسب و کار خود بهره می برد.
هیچ دولتی بدون حضور رسانه های مورد اعتماد مردم، مطالبهگر، حرفهای و در یک کلمه توانمند نمیتواند طرحهای اقتصادی خود را پیش ببرد و در رونق تولید دستاوردی داشته باشد.
حل مسائل نگران کننده امروز معیشتی و امکان مواجهه موثر با چالش های آینده در گرو رسانه های توانمند است. بنابراین دولتها و حکومت ها با سیاستگذاریهای درست باید از رسانه های توانمند حمایت کنند.
سیاستگذاریهای مربوط به اینترنت باید به سازمانهای خبری کمک کنند به خوبی از پلتفورم های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال استفاده کنند. ایجاد محدودیت برای دسترسی رسانهها به رسانه های اجتماعی هیچ معنایی جز تضعیف رسانهها و خالی کردن عرصه برای رسانه های رقیب مخالف ندارد. بدون حضور موثر در به اصطلاح فضای مجازی، سازمان خبری توانمند معنی ندارد.
رسانههای خبری باید استقلال حرفه ای داشته باشند تا هم خودشان مورد اعتماد عموم باشند و هم بتوانند به اعتماد سیاسی کمک کنند، و هم بتوانند برند معتبری داشته باشند. رسانههای خبری پرنده ای را مانند که با دو بال استقلال حرفهای و حضور موثر در پلتفورم های اجتماعی پرواز می کند. رسانهها باید پرواز کنند.