عصر ایران ؛ نهال موسوی - یکشنبه چهارم مهر برنامه گفتگو محور «پیشگو» با اجرای پژمان جمشیدی و با حضور الناز حبیبی در نماوا پخش شد. در تمام بخش ابتدایی گفتوگوی حبیبی با مجری، مخاطب صورت مهمان را واضح نمیبیند و در تمام مدت مهمان رو به مجری و پشت به مخاطب است و یا از نمای بسیار دور اور را نشان میدهند، این روند تا پایان بخش دوم برنامه ادامه دارد. انتهای برنامه تنها زمانی است که حضور مهمان را به درستی و به صورت واضح در تصویر میبینیم که آن هم موقع خداحافظی و تنها چند دقیقه است.
امین تارخ بازیگر پیشکسوت به این روند از گفتگوی صورت گرفته با مهمان برنامه اعتراض کرد و در صفحه اینستاگرامش نوشت:
« مجری برنامه پیشگو هنرمند گرامی پژمان جمشیدی است و میهمان، یک بازیگر… ای کاش حد اقل نام میهمان زیر نویس می شد. چرا که چهره ی ایشان را مطلقا ندیدیم و چنانچه مجری نامشان را ذکر نمی کرد، نمی دانستیم با کدام هنرمند روبرو هستیم!
آخر چه لذتی دارد سانسوری که سازندگان برنامه را وادار کند نمای نزدیک از آن مجری و نمای دور از آن میهمان باشد، تنها به دلیل زن بودن؟؟؟ خاصه برای بانویی که بسیار بی حاشیه است. می توان گفت از سیما به صدا رسیدید، فقط!!!»
پیشتر هم در برنامه های پخش زنده جشنواره فجر از تلویزیون شاهد چنین برخوردهایی بودهایم ، در تمام طول مراسم اهدا جوایز تمامی مردان را از نماهای مختلف دور و نزدیک میدیدیم اما موقع اهدا جوایزی که خانمها باید آن را دریافت میکردند یک نمای بسیار دور از کل سالن را نشان میدادند که خانم به روی صحنه میآمد و جایزه اش را گرفته و میرفت مانند شبحی از دور!
حال این مدل سیاست گذاری احتمالا با نظارت ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی زیر نظر صداوسیما ) به برنامه های شبکه نمایش خانگی هم راه یافته است.
دلیل این برخورد را باید واقعا پرسید؟ آیا بازیگر حجابش مشکل داشته است؟ آیا آرایشش زیاد بوده است؟ یا اگر دلیل دیگری دارد آنرا شفاف با مخاطب در میان بگذارید. اگر پایه دلیل شما منطقی و محکم باشد که مخاطب هم حق را به شما میدهد ولی اگر بی دلیل و بدون هیچ توضیحی به چنین اقدامی دست زده اید که دیگر تکلیف معلوم است.
زمانی که نظارت و صدور مجوز پخش ساترا بر محصولات نمایش خانگی مطرح شد و بسیاری به آن اعتراض داشتند پیش بینی چنین روزهایی را میکردند و بسیار ساده گفتند که اگر صداوسیما به این عرصه هم وارد شود همان اتفاقی را رقم خواهد زد که در تلویزیون شاهد آن هستیم یعنی تولید برنامههای با سطح کیفی پایین و طبیعتا قهر و سرخوردگی مخاطب.
یک جمله ساده در این باره گفته شد که بسیار هم کاربردی است : «اگر صداوسیما بیل زن است برود باغچه خودش را بیل بزند» این اتفاق را باید اوائل بر آمدن خورشید ساترا دانست.
تصویری از زمان گفتگو
در این میان متضرر اصلی مخاطب است، چون ساترا بدون هیچ اعتنایی به افکار عمومی کار خود را انجام میدهد و از طرف دیگر پلتفرمهای پخش برنامه های اینترنتی هم بهرحال برنامه خود را بارگذاری کرده و شاید چنین حاشیههایی باعث بیشتر دیده شدن یک برنامه شود اما در این میان مخاطبی که هزینه خرید شارژ ماهیانه یا 3 ماهه و ... راپرداخت کرده است تنها ضلع این ماجراست که مغبون شده و هیچ کس هم هیچ توضیحی به او نمیدهد. نه ساترا و نه پلتفرم صاحب برنامه!
آری انگار تنها کسی که در این میان هیچ اهمیت و جایگاهی برای مدیران و مسئولان مرتبط ندارد مخاطب است. متاسفانه!
شدیم مثل جامعه ۱۹۸۴ یک دسته کوچک تو حزب هستن و سر این مسائل کشمکش دارن، بقیمون هم داریم با سختی زندگی میکنیم و این شیطنتهای دوستان رو حتی متوجه نمیشیم
کجای دنیا پیدا میشه
لطفا اگه پیدا کردید دنبالش نرید.
ما که زورمون به ساترا نمی رسه ولی می تونیم تهیه کننده ها رو مجبور کنیم اگه می خوان جیب ما رو خالی کنن باید کمی هم سختی به جون بخرن.