عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگر چه اصولگرایان دولت روحانی را ناکارآمد و خسته معرفی میکردند اما برای وزیر بهداشت همین دولت، نه تنها مراسم تکریم و قدردانی برگزار شد که فراتر از تعارفات و حد معمول بود چرا که وزیر دولت جدید به دکتر سعید نمکی لقب «شهید زنده» داد. به این توصیف هم بسنده نکرد و گفت: «او آبروی خود را برای نظام و خدمت به مردم گذاشت و مثل الماس درخشید و ترکشها را به جان خرید.»
محمد اسلامی وزیر راه دولت روحانی هم با حکم آقای رییسی، رییس سازمان انرژی اتمی شده که سمتی بسیار تخصصی و استراتژیک است.
بدینترتیب میتوان دریافت که ارزیابی میزان کارآمدی هر یک از وزیران دولت گذشته به مواضع سیاسی او بستگی دارد. هر چه از اصلاحطلبان دورتر و هرقدر در گفتار با گفتمان رسمی همسوتر و تأییدکنندهتر، مطلوبتر و اینگونه است که نه تنها هیچ یک از کاسه و کوزههای بحران دامنگیر و جانسوز کرونا را بر سر سعید نمکی نمیشکنند که برای او مراسم تکریم هم برپا میدارند.
او هم البته متقابلا سنگ تمام گذاشته و گفته برای جلب رأی اعتماد وزیر کنونی - دکتر بهرام عیناللهی- تلاش کرده و اگر دیروز «فرمانده نظام سلامت» بوده حالا «سرباز نظام سلامت» است.
آقای نمکی البته گویا آنچه را در صدر سخنان خود گفت در پایان فراموش کرد. چون گلهمندانه و با شگفتی حق به جانبی پرسید: «مگر مسؤولیت واردات واکسن با وزیر بهداشت است که میگویند چه کسی وارد کرد، چه کسی وارد نکرد و چرا وارد نکرد؟» حال آن که چند دقیقه قبل از آن گفته بود «فرمانده نظام سلامت» بوده و طبعا اختیارات یا دستکم توقعات و انتظارات از «فرمانده نظام سلامت» بیش از «وزیر بهداشت» است که شاید مقولۀ «واردات واکسن» را هم دربربگیرد و اگر با وزارت بهداشت نبوده و نیست با کی بوده و هست؟
هر چند دکتر نمکی گفته است به زودی دست به قلم میشود و روزنگار دوران وزارت را مینویسد تا مشخص شود «در این دوران چه کسانی همراهی کردند و چه کسانی تنها گذاشتند و از پشت خنجر زدند» اما کاش در همین نطق میگفت آیا هشدارهای رییس کل سازمان نظام پزشکی هم از این جنس بوده و می خواسته از پشت خنجر بزند؟
آیا دکتر ملکزاده که سالها قبل وزیر همین وزارتخانه بوده و جایگاه علمی به مراتب بالاتری دارد نیز در این شمار بوده و خدای ناکرده عضو مافیای شکم گنده غذا و دارو بوده است؟ وقتی اشارات و اتهامات به هر که بچسبد به این دو نمیچسبد دست کم به آنها پاسخ می داد.
در واقع مهمترین انتقادها از سعید نمکی به خاطر ادبیاتی بود که به کار میبرد و پذیرش یا تأیید وعدههای دیگران و پایین آمدن از جایگاهی که در آن قرار داشت.
فرمانده، سلاح میخواهد. کاری ندارد تولید داخل است یا وارد میشود. هم تولید میکنند و هم تهیه میشود. در زمان جنگ یک مدت موشک نداشتیم. بعد رفتند از لیبی و کره شمالی وارد کردند و پس از مدتی شهید تهرانی مقدم دست به کار شد. فرماندهان اما نه به واردات آن کار داشتند و این که محسن رفیقدوست از معمر قذافی هدیه گرفته یا پول داده و نه به این که بعد خودمان به فناوری آن دست یافتیم. موشک میگرفتند و به طرف اهداف تعیین شده پرتاب می کردند.
موشکِ این عرصه هم واکسن است. پس، فرمانده نظام سلامت هم باید بر تأمین واکسن تأکید میکرد و به تبلیغات ضد واکسن یا ترجیح واکسن داخلی نمیپیوست. چون ظرفیت مؤسسات تولید واکسن در شرایط عادی که با وزارت بهداشت ارتباط دارند مشخص است و واردات آن هم که به گفتۀ او به وزارت بهداشت مربوط نبوده است.
برای اشاره به چرایی استعفا و رفتن دکتر ملکزاده و نامههای دکتر ظفرقندی یا انتقادات دکتر معین که هر سه از سوابق ممتد مدیریت در نهادهای انتخابی پزشکی برخوردارند شاید به زمان بیشتری نیاز باشد اما کاش زودتر از آن کتاب بگویند که آیا همچنان به آنچه در دوم اسفند 1398 گفتند باور دارند یا نه؟ همان جملۀ درخشان که تیتر روزنامۀ کیهان در سوم اسفند 1398 در صفحات اول و سوم شد: «خطر کرونا به مراتب کمتر از خطر آنفلوآنزاست». -[بخندیم یا گریه کنیم؟!]
از تاریخ اظهار آن سخن گهربار تا امروز 100 هزار ایرانی به خاطر ویروس همین «خطر به مراتب کمتر از آنفلوآنزا» مردهاند. آری مردهاند. چون هیچ تعبیر دیگری خوفناکی این موضوع را بازنمی تاباند.
یا میدانستید که کمتر نیست یا نمیدانستید. اگر میدانستید که این دیگر تملق نبود. عین دروغ بود و اگر نمیدانستید صریح و روشن بگویید نمیدانستیم. ما هم واقعا معتقدیم نمیدانستید. نه او که خیلیهای دیگر هم نمیدانستند و اساسا این همه قربانی را دستکم در ماههای اولیه نه تنها در ایران که در شرق و غرب عالم، به خاطر ناشناس بودن خود گرفته و بعد از آن البته دلایل دیگر هم اضافه شده است. مشکل این است که نمیدانست اما نمیگفت که نمیداند وخود را از تک و تا نمیانداخت. حالا اگر عرصه سیاست باشد گاهی بلوف و ادعا اجتنابناپذیر است. ولی وقتی اروپا و آمریکا هم ابتدا مستأصل شده بودند چرا انکار یا کوچک نمایی میشد؟
اگر نمیدانستید بگویید نمیدانستیم. همین و خلاص. این همه نگاه توطئه آمیز نمیخواهد. بگویید تا مدتها که اصلا واکسنی در کار نبود و بعد هم که تولید و عرضه شروع شد ابتدا آزمایشی بود و نمیتوانستیم ریسک کنیم. تازه اگر می خواستیم وارد کنیم معلوم نبود به ما بدهند یا نه. ناچار بودیم به تولید داخل اتکا کنیم و واقعا نمیدانستیم تولید داخل دیرتر از پیشبینیها میرسد یا تحریمها دستمان را به لحاظ مالی و بانکی بسته بود.
این جور حرف زدن چه اشکالی دارد آخر؟ این که دیگر افشای اسرار نبود و موجب سوءاستفاده دشمن نمیشد. نمیگوییم مثل رییس کل سازمان نظام پزشکی یا رییس شورای عالی پزشکی یا معاون سابق خودشان و وزیر پیشین - دکتر ملکزاده - که مثل رییس کمیسیون بهداشت همین مجلس فعلی.
27 مرداد، مجری «رادیو جوان» از دکتر حسینعلی شهریاری رییس کمیسیون بهداشت مجلس فعلی که انقلابی و اصولگرا و از 7 فیلترگذشته هم هست پرسید: «آیا ما به هوای این که در داخل واکسن تولید کنیم در خرید واکسن خارجی تأخیر داشتیم؟» و او بیلکنت و ابهام پاسخ داد: «بله، البته مدیران پروژۀ برکت، خودشان نمیدانستند نمیتوانند به قول تولید 20 میلیون دُز تا پایان مرداد و 50 میلیون دُز تا پایان شهریور عمل کنند. نمیخواستند یا نمیدانستند دروغ میگویند بلکه فکر میکردند میتوانند. برای این که تجربه اول آنها بود و تنها یکی دو شرکت قبلا تجربه داشتند:یکی انستیتو پاستور و دیگری رازی».