عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پارهای اخبار غیر رسمی حاکی از احتمالِ اِعمالِ تغییراتی در کیفیت و زمان پخش سومین و آخرین مناظرۀ انتخابات ریاست جمهوری 1400 است که قرار بود ساعت 5 بعد از ظهر امروز - شنبه 22 خرداد - پخش شود و گویا به 9 شب موکول شده است.
از حیث زمان، ساعت 5 بعد از ظهر برای چنین برنامهای مناسب نیست و اگر در روز اول اعتراض نشد به خاطر آن بود که 15 خرداد تعطیل بود اما ساعت پخش مناظرۀ دوم توجیهی نداشت و به همین خاطر احتمال تغییر زمان آن در مناظرۀ سوم متصور است.
انتقاد اصلی البته به زمان پخش نبود چرا که علاقهمندان در محل کار یا در گوشی تلفن همراه و از طرق مختلف میتوانند ببینند و مانند گذشته تماشا مستلزم استقرار در یک مکان خاص و غالباً خانه نیست و در شبکهها هم بازنشر میشود هر چند مستقیم و از قاب تلویزیون دیدن، جذابیت بیشتری دارد هر قدر هم جذابیتها را شورای نگهبان پیشتر کُشته باشد.
مهمترین نقد به دو مناظرۀ قبلی که دستمایۀ طنز هم شد این بود که به «مسابقۀ هفته» شبیه شده بود در حالی که مناظره در باب «مفاعله» برای آن است که «نظر در برابر نظر» قرار گیرد و یک «پرسش واحد» را باید با حاضران در میان گذاشت و نظرات را با هم مقایسه کرد و نیاز به همین همه ادا و اطوار و باز کردن گوی و پاکت به مثابه آفتابه لگن و مصداق ضربالمثل «آفتابهلگن هفتدست، شام و ناهار هیچی» شدن هم نیست.
[آفتابه البته نه آفتابۀ مورد علاقۀ رضا عطاران در سریالها که در واقع «آبتابه» است که هفتاد هشتاد سال قبل و پیش از غذا بر سر سفره میآوردند تا میهمانان، قبل از صرف غذا دست خود و غالبا دست راست را با آن بشویند چرا که باید با دست غذا میخوردند.
اگر هم تشریفات قبل از غذا مفصل و متنوع بود و از اصل غذا چندان خبری نبود یعنی سفره کمرنگ و کم تنوع بود میگفتند آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!]
سُفرۀ دو مناظرۀ قبلی هم اینگونه بود. به قدر کافی شورای نگهبان امکان انتخاب را محدود کرده و احساس نقض عدالت چنان بوده که در عالیترین سطوح از ظلم و جفا در جریان احراز صلاحیتها گفته شده آن وقت جناب مرتضی حیدری میخواهد فرشتۀ عدالت باشد و عدالت را با اصرار بر قرعهکشی و اعلامِ از پیش مشخص نبودن سؤالات و رعایت تساوی در زمان به رخ بیننده بکشد.
حال آن که صریح و سریع و در 10 ثانیه از هر هفت نفر میتوان پرسید " با برجام موافقید یا نه" یا "با برجام چه میکنید" یا "اینستاگرام را فیلتر میکنید یا نه" یا بپرسد "دربارۀ آبان 98 چه نظری دارید" یا " آیا اخذ مالیات از نهادهای خاص را پی گیری می کنید؟" یا دربارۀ "جدول کمکهای بودجهای به دستگاههای شبه فرهنگی چه تصمیمی میگیرید" و همه هم به یک سؤال واحد پاسخ دهند تا بیننده خود مقایسه کند.
ممکن است گفته شود در فاصلۀ نفر اول تا هفتم و مثلا اگر هر یک 5 دقیقه فرصت داشته باشد نفر هفتم عملا 30 دقیقه فرصت دارد در ذهن خود دستهبندی کند. این هم راه حل دارد. پاسخدهنده را به قید قرعه برگزیند یا در سؤال بعدی ترتیب به عکس باشد.
به این صورت که پرسش برجام را مثلا آقای سعید جلیلی اول پاسخ دهد و آقای عبدالناصر همتی آخر و پرسش رابطه با آمریکا را همتی اول و جلیلی آخر.
یا بپرسد آخرین کتابی که خواندهاید چه بوده تا مشخص شود هر یک در چه عوالمی سیر میکنند.
سؤال مشترک، مجال مقایسه میدهد و مثلا «وزیر زن خواهید داشت یا نه» و جای «اما و اگر و البته» هم باقی نگذارد.
یا بپرسد «دربارۀ ردصلاحیتهای شورای نگهبان چه نظری دارید؟» یا «از حذف رقبا خوشحال شدید یا نگران میزان مشارکت هستید یا فکر می کنید تأثیر نداشته» یا ریشۀ مشکلات اقتصادی را در چه میدانید: سپردن مدیریتها بر اساس وفاداری و ظاهر و نه تخصص، تحریم ها یا موضوعی دیگر؟ هر قدر هم یکی فرصت بیشتر برای فکر کردن داشته باشد میتوان میزان صداقت او را بر اساس مواضع قبلی یا دوستان و همفکران محک زد.
روش دیگر در مناظره این است که یک نامزد اجازۀ پرسش از رقیب را داشته باشد. مثلا همتی از جلیلی بپرسد آیا همچنان با برجام مخالفاید و رییسی با مهرعلیزاده سؤال دیگری را در میان بگذارد و برای جذابتر شدن در راند بعدی هم بتوانند بر اساس مشاوره همان را پیگیری کنند.
مثلا کاندیدایی بپرسد آیا حاضرید به خاطر اعتقاد به اولویت موضوعات معیشتی بودجه دستگاههای غیر مولد نصف شود و مثلا به سه میلیون زن سرپرست خانوار اختصاص یابد؟
اینها برای بیننده جذاب است وگرنه این که مرتضی حیدری مدام گوی و پاکت نشانمان دهد مثل این است که در سفره آفتابه لگن بگذاری و خبری از غذا نباشد!
بزرگترین اشکال این مناظرهها البته میزبانی صدا و سیماست. این که مناظره باید «از تلویزیون» پخش شود به این معنی نیست که «در تلویزیون» باید برگزار شود. مگر در آمریکا مناظرهها را در رادیو تلویزیون برگزار میکنند؟ بهترین مکان دانشگاه است.
مسابقۀ فوتبال را در ورزشگاه برگزار میکنند و تلویزیون پخش میکند. بازیکنان که نمیروند وسط جامجم بازی کنند. دوربین صدا وسیما را به ورزشگاه میبرند.
مناظرۀ سیاسی را هم حتی اگر مسابقه بدانند در دانشگاه برگزار کنند ولی تلویزیون پوشش دهد.
اولین مناظره در این سبک بین آبراهام لینکلن و رقیب او دههها قبل از اختراع تلویزیون برگزار شد و بعدها تلویزیون که آمد مناظره ها را مستثیم و زنده پخش کرد.
زمان برای تغییر مکان مناظره یا تغییر مجری البته دیر شده اما شیوه را میتوان تغییر داد.
در بخش اول سه سؤال مشترک و پاسخ در 5 دقیقه: مثلا «برجام و زنان و آبان » و از نفر اول شروع شود و به هفتم برسد یا پاسخ دهنده به قید قرعه و سریع بی ادا و اطوار مشخص شود.
دور بعد می توان ازهفتم به اول نوبت داد.
در دور دوم اگر امکان استفاده از نظرات مشاوران فراهم آید جذاب تر می شود و عقبۀ نامزد هم مشخص می شود.
یا مثلا بپرسد معاون اول شما که قبول کرده چه کسی است؟ این دیگر هر قدر هم فرصت داشته باشند تفاوت ندارد. اگر نامزدی دروغ گفت هم به سرعت لو میرود و به ضرر اوست.
یا این که در دور بعد اجازه دهند خود نامزدها از هم سؤال بپرسند و مجری تنظیمکننده باشد نه سؤالکننده. مناظره است. مسابقه و مصاحبه و مباحثه که نیست.
همۀ اینها البته منوط به آن است که واقعا بخواهند شوری به پا کنند و گرنه اگر بنا بر مشارکت پایین و کاهش ریسک با وجود قلع و قمع کاندیداها باشد داستان، دیگر است.
اگر مناظره، مناظره باشد و بحث ها گل بیندازد میتوانند چندان درگیر زمان نباشند. مگر عادل فردوسیپور مدام وقت را حساب میکرد؟ میدید مخاطب، لذت میبرد بحث را داغ میکرد نه این که بگوید تو 4 ثانیه و او 6.5 ثانیه!
بهترین بخش البته سؤال خود نامزدها از همدیگر است. کما این که بیننده دوست دارد بداند سرنوشت فضای مجازی، برجام وسهمیههای دانشگاه و استخدام در صورت انتخاب هر یک چه میشود و مثلا یکی از نامزد های دیگر که مدام عدالتعدالت می کنند بپرسد آیا 33 سال پس از اتمام جنگ، همچنان لازم است یک عده سهمیۀ ویژه داشته باشند و آنگاه پاسخها را بتوان محک زد. عدالت، جایی است که تبعیض نباشد.
اگر چنین باشد مناظره، مناظره است و رسانهها میتوانند راستی آزمایی کنند و مثلا بگویند آقای "الف" که چنین ادعایی را مطرح کرده پیشتر چنین گفته بود و آقای "ب" که میگویی اولویت من، آب است چگونه میتوان هم حودکفایی کشاورزی را در اولویت قرار داد و هم حفظ منابع آبی را؟ پس یا راست نمیگویی یا نمیدانی ایران، سرزمینی خشک است و کاشت برنج در خوزستان و هندوانه در فلان استان دیگر باید متوقف شود.
بعدتر هم می توان ارجاع داد و گفت مگر نگفته بودید توییتر رفع فیلتر میشود، پس کو؟
وگرنه این که از گوی سؤال شمارۀ 3 درآید و پاکت را باز کنی و بپرسی به نظر شما محیط زیست مهم است و نامزد شمارۀ 3 بگوید بله خیلی مهم است، توهین به شعور مخاطب است.
گوی و پاکت را بگذارید کنار و سؤال درست بپرسید. این گوی و میدان.
هر چند که اگر نخواهند رعایت کنند کاندیداها بیاعتنا به سؤالات از این فرصت استفاده میکنند و رو به دوربین با مردم صحبت میکنند و خود آقای مجری سنگ روی یخ میشود.
کوتاه اینکه نیاز به آفتابهلگن و تشریفات نیست. هتل که نرفتهاند تا مجذوب تشریفات صدا و سیما شوند. قرار است مجال مقایسه با همدیگر ، با مواضع و عملکرد و با واقعیتها فراهم آید.
اعتبار خود را خرج چی می کند معلوم نیست ...
صندلی ای هم که ندارد تا نگران باشد
آفرین
این شعار هستن
برنامه اقتصادی باید بدن
دولت روحانی کمر مردم رو بریده ومردم سردن برای حضور در انتخابات
هرچن خدارو شکر فضا بهتر شده وبهتر هم میشه
ولی فرض کن یکی از نامزدها بیشتر صحبت کنه اونموقه همتی چه خواهد گفت
راستی فهمیدم یه وقت ۶ دقیقه ای برای همتی در نظر گرفته شده نوش جونتون
انصافا آقای لاریجانی یا جهانگیری رای نداشتند.
به خدا این سوال منم هست. خواهشا یکی از این کاندیدهای محترم بپرسه. و خواهشا کاندیدها این جواب کلی رو ندن:"باید برنامه ای دقیق مشخص کنیم و با مدیریت جهادی و انقلابی، هر دو رو با هم داشته باشیم!"
روش رو اعلام کنید. همه میدونن باید برنامه داشت. اما چه برنامه ای!
خدایی با کلی گویی سر مردم رو شیره نمالید.
یه نامزد درست حسابی با امار و ارقام بگوئید،
جمعیت کل ایران
جمعیت معلولان
جمعیت دهک پایین
کل منابع کشور و چند درصد هزینه برای مردم و چند درصد هزینه محرمانه دارد؟
اگر نفت فروش نرفت از کجا تامین مالی میکنند ، معدن و چگونه راه میاندازند چگونه هر شهر یک پایتخت می شود چگونه از عدم فیلترینگ دفاع میکند مگر دست دولت است و در پایان بپرسید آیا قوقضائیه میتواند بر عملکرد قومجریه نظارت کند؟؟؟؟؟ چرا نکرده خب
اون وسط یه مثالی زدید از سهمیه ها، وای واقعا یکی از مصادیق بی عدالتی هاست و بدتر اینکه در فیش حقوقی شان مالیات هم نمیدهند. در تحصیل و اشتغال دولتی چه مفهومی داره بین انسانهای آفریده خداوند سهمیه بندی شود هرکس براساس شایستگی های مرتبط با آن شغل باید به آن برسد. این حقوق ها از بیت المال پرداخت می شود.
مثلا در مناظرات هیچکس قبول نمیکند که چرا سوالات اینطوری پرسیده می شود اگر از صدا و سیما بپرسی میگوید من یک رای در شورای نظارت بر برگزاری مناظرات دارم
اگر از دولت بپرسی میگوید اصلا با من کسی هماهنگ نکرده ؟و خلاصه شما هر چه بگردی مسول پاسخگویی به نحوه برگزاری مناظرات را همانند مسول پاسخگویی به سایر مسایل مملکت پیدا نخواهی کرد
واما در ارتباط با آقای حیدری لازم نبود که ایشان بزحمت بیفتد و با زحمت و با آن گویش مخصوص سوالات را مطرح کند براحتی میشد یک کارمند ی که فقط سواد خواندن و نوشتن را داشته باشد بگذارند و بگویند چکار کند چون آقای حیدری بجز گوی در آوردن و خواندن سوال کار دیگری نمیکند