۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۲۵۱۶
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۰
کد ۷۸۲۵۱۶
انتشار: ۱۲:۱۹ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۰

مولا علی و ما ایرانیان

هیچ شخصیت تاریخی و غیر پیامبر دیگری را نمی‌توان سراغ گرفت که نزد ایرانیان با گرایش های گوناگون فکری تا این اندازه محبوب و پذیرفتنی باشد...

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- آن قدر صدا و سیما و مداحان رسمی شکل خاصی از یادکرد بزرگان را تکرار و گزینشی عمل کرده‌اند که در مناسبت‌هایی مانند امروز که سالروز شهادت مولا علی است نه می‌توانی چون آنان بنویسی و نه اشارتی نکنی اما آنچه نام علی علیه‌السلام را برای ایرانیان متفاوت کرده تنها جنبه‌های مذهبی نیست.

مولا علی

  درست است که نزد شیعیان، قدر و منزلت علی علیه‌السلام به عنوان امامِ نخست است اما از شگفتی‌های او این است که هم نزد اهل شریعت و متشرعین بزرگ و بی‌همتاست و هم در میان اهلِ طریقت تا جایی که بزرگ خود «جُنید بغدادی» را در برخی صفات به علی مرتضی ماننده می‌کنند و این در حالی است که آبِ اهل شریعت و طریقت همواره به یک جو نرفته است:

  «والآخر، آن شیخِ علی‌الاطلاق، آن قطبِ به استحقاق، آن منبعِ اسرار، آن مرجعِ انوار، آن سَبَق برده به استادی، سلطانِ طریقت، جُنَید بغدادی - رضی الله عنه - که سخنِ او در طریقت، حجت است.... گفت: شیخ ما در اصول و بلا کشیدن، علیِ مرتضی است رضی‌الله عنه.

  اگر مرتضی به ما پرداختی از حرب‌ها از او چیزها حکایت کردندی که هیچ کس طاقت شنودن آن نداشتی...»

  چنان که دکتر شفیعی کدکنی در تصحیح تذکره‌الاولیای عطار آورده جُنید از بزرگان تصوف بوده و در آنچه نقل شد ادعا می‌کند مولا علی اگر گرفتار جنگ و مشکلات حکومت نمی‌شد مایه های معنوی درویشی بیشتری از او به ما می‌رسید که طاقت از کف می‌دادید.

  ناصر خسرو هم در سفرنامه اشارات جالبی به امیر‌المؤمنین (با همین لفظ) دارد و چون خود شیعه (هفت امامی) است تعبیر «امیرالمؤمنین صلوات‌الله علیه» را به کار می‌برد و به بصره که می‌رسد چنبن یاد می‌کند:

  « در بصره به نام امیر‌المؤمنین علی‌بن ابی‌طالب صلوات‌الله علیه، سیزده مشهد است. یکی از آن ها را مشهدِ بنی‌مازن گویند و آن است که در ربیع الاول سنۀ "خمس و ثلثین" از هجرت نبی علیه‌الصلوات و السلام، امیر المؤمنین صلوات‌الله علیه به بصره آمده است و عایشه رضی‌الله عنها به حرب آمده بود و امیر‌المؤمنین علیه‌السلام، لیلی - دختر " مسعود نَهشَلی" – را به زنی گرفته بود و این مشهد، سرای آن زن است. امیر‌المؤمنین علیه السلام 72 روز در آن خانه مُقام کرد و بعد از آن به جانب کوفه بازگشت... در جامع بصره هم چوبی دیدم به درازای سی ارش و غلیظی پنج شبر و چهار انگشت بود و از چوب‌های هندوستان و گفتند امیرالمؤمنین آن چوب را برگرفته و آنجا آورده است.»

  ناصر خسرو اشاره‌ای به نام فرزندان حاصل از ازدواج علی‌علیه‌السلام  با «لیلای نَهشَلی» نکرده اما در منابع دیگر آمده که از او دو فرزند داشته‌اند: «ابوبکر و عبیدالله» و اولی که در واقع برادر ناتنی امام حسین است از شهدای کربلاست.

  وقتی مولانای غیر شیعه و اهل عرفان که نسبتی با اهل شریعت نداشته و از جانب برخی متشرعین تکفیر می‌شده (و هنوز هم می‌شود کما این که در واکنش به ساخت سریال مولانا دیدیم) می‌گوید: از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را دان مُطَهر از دغل، گواه دیگری است که علی علیه‌السلام، جایگاهی والا در فرهنگ و ادبیات ایران دارد و اتفاقا جنبه‌های انسانی و عملکردی او بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

  هیچ کس البته به صراحت فردوسی بُغض علی را نکوهش نکرده است:

  نباشد جز از بی پدر دشمنش
  که یزدان بسوزد به آتش تنَش

  کسی را که در دلش، بُغض علی است
  از او زارتر در جهان، زار کیست؟

  علی برای ایرانیان، جنبۀ هویتی هم دارد چرا که ورای بحث بر سر خلافت، امامت، ایرانیان را چه قبل از رسمیت تشیع و چه پس از آن از حوالی سال 900 هجری قمری از سلطۀ خلفا نجات داد و ایرانیان امکان یافتند مسلمان باشند بی‌نیاز به تأیید خلیفۀ بغداد و حتی بعدتر و به لطف سیاست شاه عباس، مستقل از خلفای فاطمی در مصر.

  ریشۀ تاریخی محبوبیت امام علی نزد ایرانیان را اما برخی در نوع رفتار او پس از قتل هرمزان ایرانی می‌دانند که بی‌گناه و به بهانۀ مشارکت در قتل خلیفۀ دوم کشته شد و علی علیه‌السلام خواستار قصاص فرزند خلیفۀ دوم به سبب ارتکاب آن شد. دفاع از خون یک ایرانی بی‌گناه در برابر حکومت.

  شاید هیچ شخصیت تاریخی دیگر با وجه پررنگ‌تر مذهبی را نتوان سراغ گرفت که تمام زندگی او این گونه با جزییات ثبت شده باشد و مثلا بدانیم چه سالی و کجا به دنیا آمده، نوجوانی او چگونه گذشته، اول بار با چه کسی و چگونه ازدواج کرده و پس از همسر اول- دختر گرامی پیامبر اسلام- همسران بعدی و فرزندان دیگر به جز فرزندان مشهور چه کسانی بودند. چه مدت حکومت کرد و جریان سه جنگ داخلی او در آن کمتر از پنج سال حکومت، چه بوده و حتی نام ضارب و گرایش سیاسی او و محل ترور هم ثبت شده باشد و اگر اختلافی هست اندک است و بر سر مواردی از این دست: ضربت در شب هفدهم بوده یا نوزدهم یا ابن ملجم مرادی ضربه را حین ورود به مسجد وارد کرد یا درست در محراب. روایت غالب شیعه البته مشخص است: شب نوزدهم و در محراب مسجد.

  ثبت این همه جزییات اما مربوط به دنیای مدرن است و در کمتر شخصیت اسطوره‌ای و برای اتفاقاتی در 1400 سال قبل با این دقت می‌توان سراغ گرفت.

  هر چند بر اهل طریقت و تصوف و عرفان نمی‌توان خرده گرفت که افسانه‌هایی هم ساخته و پرداخته باشند اما از دیگران پذیرفته نیست چراکه  علی را با «عدل و عقل» بهتر می‌توان معرفی کرد.

  این که از حاکم شکایت شود و هر دو نزد قاضی بروند و علی از قاضی بخواهد او را در جایگاه حاکم نبیند جز نمایش استقلال دادگاه است؟ این که انتخاب او به خاطر مراجعۀ مردم باشد در آن روزگار غریب نیست؟ این که هم اهل خطبه و منبر باشد و هم اهل کار و کشاورزی نباید الگویی باشد تا بدانیم نان را به کار باید به کف آورد، آری به کار؟

  علی را در دوگانۀ شیعه و سنی نباید قرار داد چندان که می‌دانیم اهل سنت نیز او را دوست دارند و اگر نه به عنوان امام که در مقام خلیفه احترام می‌گذارند و رضی‌الله عنه را به کار می‌برند.

  علی را در دو گانۀ طریقت و شریعت هم نباید قرار داد که اتفاقا اهل تصوف، گاه گرامی‌تر هم می‌دارند وبه غلو گویی هم افتاده‌اند.

  علی را در دو گانۀ ایرانی و عرب هم نباید قرار داد که جدای عرب بودن شماری از ایرانیان و شیعه بودن غالب آنان، ایرانیان با نام علی مأنوس‌ترند تا اعراب.

  علی را در دوگانۀ جنگ و صلح هم نباید قرار داد که هم اهل پیکار بوده و هم سکوت و مدارا در 25 سال پس از پیامبر.

  علی را  حتی از دو گانه تشیع علوی و صفوی هم باید خارج کرد چرا که دکتر شریعتی به مثابه شیپور بیدارباش ابداع کرده بود و گرنه اگر صفویه نبود تمامیت سرزمینی و هویت مستقل ما از اعراب بیرون از ایران چنین شکل نمی گرفت.

  در روز شهادت علی اگر به جای اکتفا به گوش سپردن به مداحی‌های جوانان کم سن و سال و گزینش‌شده و گاه با اغراض حقیر سیاسی - که در خوش‌بینانه‌ترین حالت با احساس ما سر و کار دارد نه با خِرَد ما - کمی هم نهج‌البلاغه بخوانیم یا شعر شهریار را زمزمه کنیم آرامش‌بخش‌تر است چرا که او نزد ما ایرانیان از نمادهای پهلوانی و جوانمردی و صفات انسانی است و مهم‌ترین آرمان انقلاب ایران نیز برقراری عدل بود و عدل یعنی نفی تبعیض و هر جا تبعیض هست، عدالت نیست و عدالت در روزگار ما یعنی توزیع قدرت و ثروت و اطلاعات و امکانات. باقی همه حرف است و ادعا و البته محک تجربه هم سال‌هاست که در میان است.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۲۲
غیر قابل انتشار: ۲۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
4
11
دست نوشته های خدیر مث مواد مخدر می مونه آدم رو می بره تو کما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
16
4
ادامه داستانهای عصر ایران و صداوسیما

خوشم میاد از هر سوژه ای چه مقدس چه مذهبی، چه ورزشی چه اجتماعی و ... برا کوبیدن صدا و سیما بهره می برید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
21
45
بی شک و تردید می گویم ، اگر طالب دین هستی نباید برنامه های صداوسیما را ببینی ،
آنقدر در بغ
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
12
36
احسنت به این منطق و نگارش
واقعا از تعاریف کلیشه ای خسته شده ایم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
11
32
احسنت و البته پاراگراف آخر بسیار زیباتر.‌ واقعاً در این شرایط باید گفت التماس تفکر.
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
11
28
ممنون از نگارنده
خیلی منصفانه و پخته بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
0
4
حسن یوسفی اشکوری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امیر علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
2
6
احسنت. خیلی تحلیل فنی و مو کارانه ای بود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
11
25
درود بر قلم به دست دانا و توانا جناب خدیر و پدر و مادر گرامیشان
ناشناس
Germany
۱۵:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
11
27
امام علی علیه السلام هیچ ربطی به ما و رفتار و کردارمان ندارد.
مثل سایر موارد ما فقط ادعای چیزهای خوب را داریم و در عمل سرشار از بدیها و زشتی ها هستیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۷:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
اجتهاد در تحلیل، تقلید در اجرا!!!!
صالحی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
2
3
حسنک یوسفی اشکوری و امام علی /ع/!!!
شاپور
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
6
15
بسیار عالی مثل همیشه
درود بر شما استاد خدیر عزیز