رئیس شورای شهر تهران در یادداشتی از وجود مافیای زباله در تهران خبر داد و آن را از موانع طرح جامع پسماند برشمرد.
محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه «همشهری» نوشت: شاید ۲۲ فروردین ۱۴۰۰، به نقطه عطفی در موضوع پسماند تهران تبدیل شود. کلیات طرح جامع پسماند که حاصل ۲ سال فعالیت بیوقفه کارشناسی و برگزاری ۲۶۰ جلسه، در کمیسیون تخصصی محیطزیست شورا، معاون خدمات شهری شهرداری و سازمان پسماند بود با استفاده از مشاوران متخصص و مطالعات تطبیقی با الگوهای موفق این حوزه در جهان تدوین شد و در صحن شورا به تصویب رسید.
پسماند، تنها مسئله دیروز و امروز یا مختص به تهران نیست؛ تقریبا اکثر شهرها و روستاهای ایران درگیر موضوع پسماند هستند و در مناطقی نظیر شمال کشور که بهدلیل بالا بودن آبهای زیرزمینی، دفن زباله ممکن نیست، این مسئله حادتر است.
البته شهرهای توسعهیافته جهان، دهههاست که معضل پسماند را تبدیل به یک فرصت و منبع درآمد و انرژی کردهاند. در ایران و بویژه در شهرهای بزرگ، اما این موضوع به یک گره کور و آفتی رو به رشد تبدیل شده و تلاشها در دهههای اخیر برای مدیریت پسماند، دستاورد قابلقبولی نداشته است.
حال هدف از طرح جامع پسماند، کاهش نسبت زباله کمارزش و تر و در نهایت تبدیل زباله به فرآورده بازیافتی، کمپوست و سوخت برای تامین برق است؛ بهنحوی که دورریز باقیمانده، دخالت انسانی در فرایند پسماند و آسیبهای اجتماعی به کمترین میزان ممکن برسد.
در این بین، دو مانع جدی در مسیر حل معضل پسماند وجود دارد؛ نخست مافیای زباله که با استفاده از کودکان کار و اتباع خارجی، کارتنخوابها و کارگران محروم، علاوه بر مسائل زیستمحیطی و تهدید سلامت جامعه، موجب بروز آسیبهای اجتماعی نیز شده است. مانع دوم نیز روزمرگی مدیریت شهری و عدم جسارت برای ایجاد تحولی بنیادین در سیستم پسماند شهری بهحساب میآید.
این تحول، برنامهای لازم دارد که پیوستها و ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی در آن لحاظ شده باشد. از اینرو به ارادهای مصمم و اقتدار و پشتکار مدیریتی نیاز است تا بتوان طرح جامع پسماند را به نتیجه رساند.
امروزه در جهان، جمعآوری چندین هزارتن زباله در روز در یک نقطه و دفن آن، یک کابوس برای شهر و شهروندان است. پس انتظار میرود با اجرای طرح جامع پسماند که باید از خانهها آغاز شود، یک میلیون پارسل یا واحد ساختمانی در تهران، زبالههای خود را در سیستم پسماند تفکیک کرده و این زباله در مخازن دربسته محلی و نه روباز فعلی، تجمیع شده و در هرمنطقه پس از بازیافت، تبدیل به انرژی شود.
گرچه ممکن است این مسیر در ظاهر دشوار باشد اما با همت و اراده مدیریت شهری، شدنی است و میتوان در سال تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها سیستم مدرن و کارآمدی برای پسماند تهران را پایهگذاری کرد که دارای توجیه اقتصادی و درآمدزا نیز باشد. در این مسیر ممکن است، کارشکنی مافیای زباله یا عدمجسارت و خطرپذیری مدیریت شهری، موانعی بلند بهنظر برسد اما اهمیتدادن به خواست و حقوق شهروندان و فرزندانمان، بهخصوص ساکنان جنوب تهران که بیشتر در معرض آلودگیها و آسیبهای اجتماعی وضعیت نامطلوب فعلی قرار دارند، میتواند محرک اصلی در اجرای طرح جامع پسماند باشد.