عصر ایران ؛ نهال موسوی - هفته گذشته پردیس احمدیه (بازیگر) در برنامه دورهمی مهران مدیری حضور داشت و بعد از پخش برنامه در صفحه اینستاگرامش معترض شد که حرفهایش مبنی بر همکاری نکردن با تلویزیون سانسور شده است.
او با هشتگ «سانسور» نوشت: «آقای مدیری که پرسیدند تو تلویزیون دوست داری فعالیت داشته باشی، خیلی قاطعانه گفتم نه. از این به بعد هم تا آخر عمر با همین نه ادامه خواهم داد.»
در این اتفاق موقعیت طنز و پیچیدهای وجود دارد که هر کاری می کنم نمی توانم به آن نخندم: یک بازیگر در یک برنامه تلویزیونی حضور داشته و گفته من هیچ تمایلی به همکاری و حضور در تلویزیون ندارم! (خانم در این برنامه هم حضور دارید و هم همکاری) بعد شاکی شده است که چرا این حرفهایم را تلویزیون سانسور کرده است! و بعد هم با افتخار اعلام کرده است که الان محکمتر از قبل اعلام می کنم با تلویزیون همکاری نمی کنم.
پرستو صالحی هم بازیگر سال های قبل تلویزیون از اینکه عکس کودکی خود و برادرش در بخشی از سریال باخانمان شبکه 3 پخش شده در اینستاگرامش نوشته است:
« آخ آخ دیدین چی شد عکس بچگی من و داداشم سر از سریال شبکه سه "با خانمان" درآورد احتمالا نمی دونستن عکس بچگی منه وگرنه نشونش نمی دادن آخه منِ ممنوع کار و ممنوع تصویر، الان خیلی چیزها به خطر افتاد که عکس بچگی پرستو صالحی، دشمن مسئولین ، جاسوس موساد ، دست راست آمریکا و انگلیس سیاه نما کار قهار، اغتشاش گر، متخصص تشویش اذهان عمومی ، از آنتن شبکه سه اونوقت ، خاک عالم.
داداشم میگه احتمالا تو اینترنت سرچ کردن عکس دو تا بچه ی خوشگل ما دراومدیم، به نظرتون نباید به من دستمزد بدن الان ؟؟؟ »
از طرف دیگر هم آزاده نامداری (مجری سابق تلویزیون) هم نوشته است : «فقط۲۵سالم بود،فکر می کردم عقل کل ام کلی کتاب خوانده بودم با صدها آدم حرف زده بودم هزاران صفحه را سیاه کرده بودم.
تا اینکه در۲۹ سالگی ممنوع الکار شدم، یعنی من فقط دهه دوم زندگیم را برای یاد گرفتن صرف کردم و درست دهه سوم، روزهای برداشت آنچه ده سال کاشته بودم با تصمیمی مردسالارانه ممنوع کار شدم،من بزرگ شده بودم تجربه کردم زندگی کردم،خندیدم،اما فقط ۲۵سالم بود.»
چه بخواهيم و چه نخواهيم همواره سانسور و ممنوع التصويري در تلويزيون ما باعث محبوبيت و پرطرفدارتر شدن شخص يا برنامه مورد غضب بوده است، مانند مهران مديري، رضا رشيدپور، فاطمه معتمدآريا، فرزاد حسني و ... که اتفاقا دوباره بعد از مدتي با عزت و احترام بيشتر برگشتهاند.
شايد يکي از راههاي ادامه کار همين معترض بودن هميشگي به سانسور تلويزيون است که دوستان اتخاذ کردهاند و البته تا به الان هم جواب گرفتهاند! هم در جامعه در قامت مظلوم ظاهر ميشوند و هم از عکس العمل جامعه نسبت به اين اتفاقت ميزان محبوبيتشان را به تلويزيون دوباره يادآوري ميکنند! و قرار داد بعدی و ...
همواره به تلویزیون انواع و اقسام نقدها را داشتهام و نوشته ایم و گفته ایم که صداوسیما در فرصت سوزی و از دست دادن استعدادها و ... ید طولایی دارد.
این که کسی نخواهد با تلویزیون همکاری کند یک تصمیم شخصی است ولی اینکه بخواهیم از این تصمیم شخصی یک موقعیت برای مطرح شدن و جنجال بسازیم امر دیگری است.
البته به دلیل اهمیت یافتن فضای مجازی ، اینستاگرام و ... معلوم است که از این تمهید برای مخاطبان آنجا بهره ببرند و مدام یادآوری کنند که ما ممنوع التصویریم و یا سانسور شدهایم.
ولی خوب همان گونه که همواره به رویه و استراتژی تلویزیون نقد و اشاره داشتهایم باید این بخش از جلب مخاطب، لایک و کامنت شما سلبریتی ها را هم مد نظر داشت.
در آخر باید یادآوری سادهای کرد یک روزی پوريا ذوالفقاري (منتقد سينما) در صفحه اينستاگرامش نوشت:
«هيولاي سانسور آن بود که امثال فرزانه تاييدي را دق مرگ کرد [...] بيضايي را کوچاند، تقوايي را به انزوا راند، عرصهي فرهنگ را خالي کرد تا جولانگاه متوسط ها شود.»
به جز ترویج و فرهنگ تجمل گرایی و عافیت طلبی و عیش و نوش و خوش گذرانی و تنوع طلب و بی قیدی و .... میشه یه دستاورد از این طبقه به اصطلاح هنرمند و سلبریتی به ما معرفی کنید بفهمیم اینا چه گلی به سر این مردم و مملکت زده اند؟؟؟؟
اونچیزی که شما میخواهید رو باید از دانشمندان و فرهیختگان و ادیبان و مدیران لایق توقع داشته باشید.
جدای از تفریح و سرگرمی که مورد استفاده مردم میشه، یک بازیگر یه دوره کوتاه داره،مخاطب محبور نیس چون حالا مثلا در یک زمانی یک مجری و بازیگر خوب ادای نقش کرده هر روز اونو تو رسانه ببینه ...
ولی هر رسانه ای حق داره اونچه مطلوب نظرش هست را پخش کند..
پوريا ذوالفقاري (منتقد سينما) در صفحه اينستاگرامش نوشت:
«هيولاي سانسور آن بود که امثال فرزانه تاييدي را دق مرگ کرد [...] بيضايي را کوچاند، تقوايي را به انزوا راند، عرصهي فرهنگ را خالي کرد تا جولانگاه متوسط ها شود.»