۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۵۷۲۳۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ - ۰۲-۰۹-۱۳۹۹
کد ۷۵۷۲۳۳
انتشار: ۱۱:۵۷ - ۰۲-۰۹-۱۳۹۹

کرکره‌های بسته، مغازه‌های باز

کرکره‌های بسته، مغازه‌های باززیر پوست بازار زندگی جریان دارد. اگر تا قبل از کرونا جمعیت در راسته‌های بازار موج می‌زد، حالا با حضور کرونا و اعمال محدودیت‌ها، زندگی زیرزمینی شده است و برخی با وجود راسته‌های خاموش کارشان را با محدودیت یا بدون محدودیت بی‌کم‌وکاست انجام می‌دهند.

روزنامه همشهری نوشت: «بازار تجریش در شمال تهران خیلی وقت است صبح اول هفته‌ای به این خلوتی به‌ خود ندیده. کرکره‌های فلزی حجره‌ها از پنجشنبه که به‌ دست صاحبانشان پایین کشیده شدند، با صدای یا علی بالا نرفته‌اند تا قانون ممنوعیت کسب‌وکار را تمام و کمال اجرا کنند. تک‌وتوک چراغ‌ حجره‌ها و مغازه‌هایی روشن است؛ آنها مشمول قانون ممنوعیت کسب نیستند. تعطیلی بیشتر حجره‌ها، پاخور بازار تجریش را کم کرده و در صبح بارانی نخستین‌ روز آذر کسب آنهایی که اجازه کار دارند را کساد. چند مأمور پلیس در بازار کشیک می‌دهند تا مغازه‌هایی که باید را طبق دستور ستاد مقابله با کرونا تعطیل کنند. عده‌ای اما، به هر بهانه‌ای کرکره را نیم‌بند بالا داده‌اند. علی، شاگرد یکی از همین حجره‌هاست. کرکره را تا نیمه بالا برده و گعده‌ای ۳نفره با کاسب‌های همسایه که مغازه را بسته‌اند، راه انداخته است. می‌گوید برای جمع کردن آشغال‌های داخل مغازه آمده و بعد تمیزکاری می‌بندد و می‌رود: «چند روز قبل گفتند باید از امروز تعطیل کنیم. من شاگردم، صاحبکارم گفته تا ۲ هفته بروم خانه استراحت کنم. حقوقم را قرار شده این ‌ماه اندازه دو-سوم‌ ماه بدهد. ۲هفته تعطیلی شد بلای جان من و امثال من.»

او تنها شاگرد مغازه‌ای نیست که باید دست‌ کم تا ۲هفته تعطیل کند و خانه‌نشین شود و دقیقا در نخستین اجرای طرح تعطیلی فراگیر تصمیم گرفته مغازه‌اش را خانه‌تکانی کند. پوشاک‌فروشی دیگری هم در سوی دیگر بازار همین قصه تکراری تمیزکاری را تعریف می‌کند و تنها دلیل بودنش در مغازه را همین می‌داند: «اینها را ببرم می‌روم!» مرتضی، سی و چند ساله به‌ نظر می‌رسد و ۴سال است در همین فروشگاه پوشاک کار می‌کند. او می‌گوید: «آن قدر از اول سال تا الان تعطیل بوده‌ایم که هرچه پس‌انداز داشتیم خرج کردیم تا امسال را بگذرانیم و این تعطیلی‌ها دارد دمار از روزگارمان درمی‌آورد. اگر باز کنیم مشتری در بازار نیست و اگر ببندیم، همین یک لقمه نانی که درمی‌آید هم نیست.»

بعد با کمی مکث حرفش را این طور ادامه می‌دهد: اگر این کرونا دست از سر ما برندارد، فکر کنم باید بروم کار دیگری پیدا کنم؛ کاری که با کرونا هم زمین نخورد؛ مثل همین سوپرمارکتی‌ها که هیچی بهشون کارگر نیست و انگار نه انگار کرونا هست. همیشه باز هستند و درآمدشون نه‌تنها کمتر نشده که بهتر هم شده است.»

شامل محدودیت هستم، یا نه

شاید روز اول را بتوان روز سردرگمی کسبه درباره این که محدودیت‌ها مشمول حالشان می‌شود یا نه دانست. خیلی از کسبه در بازار تجریش و جاهای دیگر، دودل مانده‌اند که بدانند آیا می‌توانند مغازه‌شان را باز کنند یا باید بروند پی ۲هفته تعطیلی اجباری. مردی سن و سال‌دار که شیلد به‌صورتش زده تا از کرونا در امان نگهش دارد و بازاری‌ها حاج‌رضا صدایش می‌کنند، از آن دسته بازاری‌هایی است که عادت به تعطیلی‌های طولانی ندارد؛ مخصوصاً این که عینک‌فروشی‌اش از قدیم‌ها محل گعده‌های بازاری‌های تجریش بوده است. او نمی‌داند شغلش در کدام دسته از گروه‌های شغلی است و متر و معیار تصمیم‌گیری‌اش این بوده که دیگران چه کرده‌اند: «چندتا عینک‌فروشی دیدم که باز هستند. وقتی می‌خواستم مغازه‌ام را باز کنم گفتند نباید باز کنم و اگر تعطیل نکنم جریمه‌ام می‌کنند. مانده‌ام چه کار کنم. هر کس یک چیز می‌گوید. تلفن اتحادیه هم جواب نمی‌دهد.»

هنوز حرف حاج‌رضا تمام نشده است که صاحب عینک‌فروشی دیگری به او می‌گوید نگران نباشد و مغازه‌اش را باز کند. توصیه سعید اثر خودش را دارد و حاج‌رضا عینک‌فروشی‌اش را باز می‌کند. سعید به‌ نظر سرش در حساب و کتاب است و پیگیر اخبار بوده‌ و می‌گوید فروش عینک ایراد ندارد و مشمول تعطیلی‌ها نیست: «اتحادیه نگفته است که باز کنیم یا ببندیم. گفتند باز کنید، اما اگر کسی آمد و گفت ببندید همکاری کنید. من هم باز کرده‌ام و اگر کسی گفت ببند، من هم می‌بندم.»

کاسبی پشت کرکره‌های بسته

زیر پوست بازار زندگی جریان دارد. اگر تا قبل از کرونا جمعیت در راسته‌های بازار موج می‌زد، حالا با حضور کرونا و اعمال محدودیت‌ها، زندگی زیرزمینی شده است و برخی با وجود راسته‌های خاموش کارشان را با محدودیت یا بدون محدودیت بی‌کم‌وکاست انجام می‌دهند. این را می‌شود از جابه‌جا شدن اجناس در بازار روی چرخ‌ها یا روی دوش کارگرانی که دزدکی در حال کارند، فهمید؛ کارگرانی که از کوچه‌پس‌کوچه‌های بی‌شمار بازار بیرون می‌آیند و می‌روند و هر کدامشان باری بر دوش می‌کشند یا چرخی را به پیش می‌رانند. این یعنی مغازه‌هایی دارند کار می‌کنند و کرکره کسبشان را پایین نداده‌اند. اما هر چه چشم می‌چرخانیم خبر از مغازه‌های باز یا کرکره‌های بالا مانده در بازار نیست. سر بازار کفاش‌ها یکی گوشی را دستمان می‌دهد که کرکره‌ها ظاهرا پایین هستند اما، پشت آنها، برخی صاحبان کسب‌وکارها دارند مثل قبل کاسبی می‌کنند. چند نشانی هم می‌دهد؛ بازار مروی، پامنار و چند بازار دیگر.

پشت کرکره‌ها خبری هست

نشانی‌ها نزدیک‌اند، چند صد متر بعد از ورودی اصلی بازار بزرگ تهران در خیابان ناصرخسرو همه‌ چیز تعطیل به‌ نظر می‌رسد اما این صورت ماجراست و پشت پرده خبر از داستانی دیگر دارد. در بازار عرضه‌کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی که بر اساس دستورالعمل‌های ستاد مقابله با کرونا باید تعطیل باشد، آدم‌های زیادی حاضرند اما کرکره‌های همه مغازه‌ها جز یکی، دو خواربارفروشی پایین است. چند دقیقه انتظار کم‌کم رفت‌وآمد داخل مغازه‌ها را عیان می‌کند. کرکره مغازه‌ای تا نیمه بالا می‌رود، مردی درشت‌اندام از آن خارج می‌شود با کیسه‌های بزرگ پلاستیکی. صاحب مغازه عطر می‌فروشد. او پسری جوان است و می‌گوید، اهل خالی‌بندی نیست و آمده تا جنس‌هایش را به مشتری‌هایی که ثابت‌اند، بفروشد. از نبود حمایت دولت از کسبش گلایه می‌کند و از قربانی شدنش در دوره کرونا. می‌گوید: «نمی‌دانم پول اجاره را از کجا بیاورم. همین امروز چک اجاره را با بدبختی جور کردم دادم. اجاره ماهی که قرار است بیاید و ۲هفته‌اش تعطیل است. اینجا صاحب مغازه چک هر ماه را زودتر و از ماه قبل می‌گیرد.»

او مستأجری است که نمی‌داند باید هزینه میلیونی اجاره مغازه را چطور در ۲ هفته بعد از تعطیلی‌های اجباری جور کند: «برای صاحب ملک اهمیتی ندارد که ۲هفته تعطیل است و من کاسبی ندارم.»

بفرمایید دیزی... همه آشنا هستند!

با این که بسیاری از واحدهای صنفی مشمول گروه‌های شغلی ۲، ۳و ۴ تعطیل بودند و تنها امکان فعالیت برای مشاغل گروه یک مجاز دانسته شده است اما فعالیت این واحدها تنها با رعایت برخی پیش‌شرط‌ها مجاز است. رعایت پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری فیزیکی از جمله این شروط است که بسیاری از اصناف آن را به‌درستی اجرا نکردند. صنف جوشکاری آرگون و تولید نرده و میز و صندلی از جمله این اصناف است که در قالب پیامک از سوی اتحادیه مجوز فعالیت با رعایت پروتکل‌ها به آنها داده شده است. با این حال، در بازار تهران و در راسته جوشکاران، کمتر صاحب صنفی از ماسک استفاده و فاصله فیزیکی را رعایت کرده است. درهای بسته، جمع‌های چند نفره و استفاده نکردن از ماسک از جمله تخلفات بهداشتی است که عمده کسبه آن را رعایت نکردند.

محمد، صاحب یکی از واحدهای جوشکاری در بازار به خبرنگار همشهری می‌گوید: «رفت‌وآمدی نداریم و شما هم خیلی سخت نگیر!»

بعد ماسکش را که تا زیر چانه‌اش رفته، بالا می‌آورد و می‌گوید: «بفرمایید این هم رعایت پروتکل.»

اما این تنها تخلف بهداشتی واحدهای مجاز به فعالیت در بازار تهران نیست. دیزی‌فروشی معروف بازار هم دست کمی از متخلفان ندارد و با وجود تأکید بر استفاده از ماسک و ارسال غذای بیرون‌بر برای مشتریان، کرکره مغازه‌اش را تا نیمه پایین آورده و از مشتری‌هایش با دیزی در داخل پذیرایی می‌کند. مرد میانسال صاحب دیزی‌فروشی معتقد است آنهایی که داخل مغازه‌اش هستند خودی هستند و غریبه نیستند؛ توجیهی عجیب برای تخلف از دستورالعمل‌های بهداشتی ستاد مقابله با کرونا: «قول می‌دهم برای کسی اتفاقی نیفتد. همه آشنا هستند و برای خوردن غذا یک ساعت بیشتر اینجا نمی‌آیند و از بخت بد من فک‌وفامیل آمده‌اند تا امروز در مغازه‌ام دیزی بخورند. نمی‌توانم راهشان ندهم و اگر این کار را بکنم، فکر می‌کنند طاقچه بالا گذاشته‌ام.»

این هم بهانه‌ای است روی بهانه‌های دیگر.

مجوزهای کاغذی

کسانی که در بازار کسب و کاری تعطیل به حکم قانون دارند، نگران از ماندن اجناسشان روی دست و ناتوانی از پاس کردن چک‌هایی هستند که دست مردم داده‌اند. برای همین به صاحبان این واحدها برگه‌هایی از سوی امنای بازار داده شده که به آنها اجازه داده است بین ساعت ۱۲تا ۱۶ برای نیم‌ساعت کرکره مغازه خود را بالا ببرند تا کالاهایی را که فکر می‌کنند بردارند و از مغازه بیرون ببرند. نیره صاحب شال و روسری‌فروشی است و با ارائه این برگه به مأموران انتظامات بازار، راه به داخل مغازه‌اش پیدا کرده و کیسه شال و روسری را برداشته تا آنها را برای فروش اینترنتی در فضای مجازی به دست خریدار برساند. آدم‌هایی مانند او کم نیستند و خیلی‌های دیگر هم هستند که برگه‌به‌دست در بازار می‌چرخند. این برگه‌ها که هیأت امنای بازار صادر کرده‌اند در واقع به صاحبان این مغازه‌ها مجوز می‌دهد که بیایند اجناس را برای فروش اینترنتی ببرند.

ارسال به دوستان