سیف الله صمدیان در آخرین تصاویری که با دوربین همراهش از اکبر عالمی گرفته است، یکی از آخرین فیلم ها را از او به ثبت رسانده و به قول خودش وصیت نامه هنری این مستندساز،عکاس و صاحب نظر را ضبط کرده است.
این هنرمند عکاس و مستندساز در گفتگوی کوتاه با ایسنا از درگذشت اکبر عالمی اظهار تاسف کرد.
صمدیان با اشاره به فیلمی که در اواسط شهریور ماه امسال در شورای ارزشیابی هنرمندان گرفته است، گفت: در این جلسه با دوربینم از اکبر عالمی فیلم گرفتم و به نظرم حرف هایش وصیت نامه هنری اش است.
اکبر عالمی در این فیلم که سیف الله صمدیان در اختیار ایسنا گذاشته می گوید: "چرا عنوان درجه یک را برای عالی ترین ها می گویم؟! ما در ایران بعضی شخصیت ها را داریم که اصلا غیر قابل تکرار هستند، اگر بهزاد در قید حیات بود به او یک می دادید!
امثال او غیر قابل تکرار هستند، من را به عنوان پیر 75 ساله مامور کنید تا جلوی او زانو بزنم و بگویم این را آمدم تقدیم کنم.. نه اینکه او (بهزاد) بیاید و تقاضا بدهد. اگر استاد بهزاد زنده بود،می آمد تقاضا می داد یا اینکه یکی از ریش سفیدهای ما باید می رفت زانو می زد و به اقای بهزاد می گفت من این سعادت داشتم تا این نشان را به شما تقدیم کنم.
یا اینکه یکسری اسامی را بنویسید و بیاید در شورا، حالا شاید درجه یک بدهند که درجه یک برای امثال بهزادها کم است. بهزاد را عمدا مثال زدم.
یک کتابی هست در تاریخ زرتشتی ها به نام "مینوی خرد"، می گوید علم بدون خرد، علم نیست.
باید این جمله را با طلا بنویسند، به نظرم هنر بدون علم هنر نیست.در این 44 سال که درس دادم و در این سال ها سعی کردم،خودم را تکرار نکنم.
یکی از دانشجوهایم پرسید که اگر هنر بدون علم هنر نیست پس چیست؟!گفتم هنرورز و هنرور مثل پیشه ور. ادمی که در کار هنری ورزیدگی داره و خودش نمی تواند خلاقیت داشته باشد. چون یکی از اصول دستیابی به مدارج عالی هنر این است که ما بتوانیم خلاقیت داشته باشیم.
خیلی غصه می خورم.
آن علم که در مدرسه آموخته بودم ، در میکده آن را نخریدند به جامی."
اکبر عالمی در جشن تصویر سال و بزرگداشت اش گفته بود: «حالا من ۷۰ سالم است و میگویم به خواب میماند این زندگی؛ تمام جوهره حرفهای ابراهیم حقیقی این بود که وقتی الماس نیست، کوه البرز را به ما دهند هم دیروز برنمیگردد. او خطاب به من گفت که توانستهام دوره جوانیام را مدیریت کنم. وقتی برنامه هنر هفتم به من پیشنهاد شد فکر میکردم تلویزیون چه قدرت حیرتآوری دارد. با ترس مقدس برنامهها را اجرا میکردم و میگفتم تو میزبانی و میزبان، مدام نباید دست در سفره دراز کند. برایان تریسی، میگفت که وقتی وسط حرف کسی بپری انگار به او پشت پا زدی، اما من سعی میکردم که تبادل داشته باشم.»
او از ترسهایی که برای اجرای برنامههایش داشت هم گفته بود: «اولین ترسم از اساتیدم یعنی هوشنگ کاووسی و خسرو سینایی بود که نکند چیزی را اشتباه بگویم و آنها بگویند که غلط است. دومین ترسم از دانشجویانم بود. در کلاس درس شما فقط درس نمیدهی بلکه چیزهایی هم میگیری. ترس سومم هم از مردمی بود که مالیات میدهند که یک مجری تلویزیونی جلوی آینه جلوهگری کند.
من با این ترس مقدس زندگی کردم. با همان ترس مقدس در کلاس درس و تلویزیون حاضر شدم. ولی همین امروز در رادیو میشنیدم که مجری گفت «راستیتش». آیا این زبان سعدی و حافظ و مولانا است؟ شما با این زبان دارید به فرزندان ما فارسی یاد میدهید؟ ما بچههای خود را در خانه میگذاریم و میرویم. این چه فارسی است که شما یاد آنها میدهید. الان دیگر خل شدهام. مردها زیر ابرو برمیدارند!»
اکبر عالمی بامداد 22 مهر ماه در سن 77 سالگی به دلیل کرونا از دنیا رفت.