کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ مرگ اژدها، مرگ تباهی و سیاهی بود؛ رستم او را در خان سوم کشت و با خونش زمین را رنگین کرد تا برکت بیاید. اژدها در ایران قدیم نشانه پلیدیها بود، اما نه اینجا، نه در این معبد تاریخی در استان زنجان.
داستان این معبد و نقش اژدهای آن را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید که آخرین قسمت فصل اول این مجموعه است. پخش فصل دوم این مجموعه ویدئویی به زودی در سایت عصر ایران آغاز میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت نوزدهم: خودروی مظفرالدینشاه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این یک اژدهای چینی است؛ جانوری افسانهای که برای اهالی شرق دور نماد باروری و خیر و برکت بود. ماری بزرگ با چهار دست و پا و پنجههایی قدرتمند شبیه شاهین که میتواند در اعماق آب زندگی کند و بدون بال در آسمان به پرواز درآید. اما اژدهای چینی در ایران چه میکند؟
اینجا معبد داشکَسَن است؛ به ترکی یعنی سنگتراش. جایی حوالی شهر تاریخی سلطانیه؛ همان شهری که بنیانش به فرمان «ارغونشاه» فرمانروای مغول امپراتوری ایلخانی گذاشته شد؛ چهل سال پس از تصرف ایران به دست سپاهیان چنگیز و فرزندانش.
«ارغونشاه» قلعهای ساخت و پیریزی شهر را آغاز کرد، اما عمرش کفاف نداد و پسرانش هم به وقت حکمرانی کار را رها کردند، جز «اولجایتو» که ساخت شهر را از سر گرفت. او هنرمندان و صنعتگران را از هر سو به این شهر آورد تا شاهنشین خود بسازد؛ سلطانیهاش را. بارویی بلند دور شهر کشیده شد و آرامگاهی بزرگ و زیبا ساختند که هنوز هم گنبدش از بزرگترین گنبدهای جهان است. معبد اژدها هم در همین روزگار ساخته شد؛ معبدی برای مغولهای مسلمان شده در ایران با نقوشی از محراب و اژدها. جایی در دل کوه، احاطه شده در میان دیوارههای سنگی، با دو نقشبرجسته اژدها روبهروی هم و استخری در حیاط وسیعش.
هر دو اژدها در قابی به طول ۳.۵ متر در پیچ و تاب تصویر شدهاند؛ درست مثل نقش اژدها در چین و شرق دور. اما کنار آنها طاقنماهایی است با تزئینات اسلیمی و گلوبته و مقرنسهای سنگی که به این بنا زیبایی منحصربهفردی داده. سنگهایی تزئینشدهای با نقوش مختلف هم روی زمین این معبد دیده میشود با غارهایی در کنارش و گورستانی در حوالی آن که متعلق به پیش از ورود اسلام به ایران است.
سلطانیه با مرگ اولجایتو ناتمام ماند و بعدها لشگر تیمور آن را ویران کرد، اما مشخص است که این معبد در زمان ساخت نیمهتمام مانده نه آنکه تخریب شده باشد. اوج زیبایی و دقت در اجرای نقوش این بنا نشان میدهد که هنرمندان زبدهای روی آن کار کردهاند؛ کنار هم قرار گرفتن تزئینات دو فرهنگ متفاوت بهقدری زیبا از کار درآمده که با یک نظر میتوان به ارزش معبد در آن روزگار پی برد. همین تلفیق هنرها و فرهنگها بود که وقتی در سال ۱۳۵۴ معبد شناسایی شد، باستانشناسان را متحیر کرد.
بررسیها و کاوشهای بیشتر روی معبد از سال ۱۳۶۹ آغاز شد و نهایتا اولین بررسی و پژوهش علمی با انتشار گزارش «علیاصغر میرفتاح» باستانشناس در سال ۱۳۷۶ آن انجام گرفت. به گفته او، این مکان در سالهایی بسیار قبلتر از حکومت ایلخانیان، جایی برای مهرپرستان بوده و بیش از سه هزار سال قدمت دارد، گرچه برخی پژوهشگران این موضوع را رد کرده و اینجا را آرامگاهی ایلخانی و مشخصا آرامگاه شخصی سلطان «ابوسعیدخان بهادر» پسر «اولجایتو» دانستهاند.
معبد داشکَسَن یکی از رازآمیزترین بناهای تاریخی ایران است با تنها نقشبرجسته اژدهای چینی بر سنگ در ایران. جایی که بسیاری از ایرانیان حتی نامش را هم نشنیدهاند.