بین پزشک و بیمار رابطهای حقوقی برقرار است به این معنا که طبق قانون، پزشک مکلف است در قبال معالجه بیمار خود همه استعداد و قابلیت های خود را به کار گیرد و هر نوع غفلت و سهل انگاری در این زمینه از مصادیق قصور و خطای پزشکی به شمار میرود.
به گزارش پایگاه خبری پلیس، به اشتباهاتی که به طور سهوی و از روی غفلت در روند تشخیص، درمان، ارائه نتایج آزمایش، انجام جراحی و به کار بردن وسایل و داروها توسط تیم پزشکی اعم از پزشکان، پرستاران، ماماها، تکنسین های اتاق عمل، آزمایشگاه، رادیولوژی و ... صورت می پذیرد خطای پزشکی اطلاق می شود.
در قانون مجازات اسلامی برای خطاهای پزشکی 4 مصداق ذکر شده است:
بی احتیاطی در مقابل غفلت و بی مبالاتی به کار می رود یعنی، آن عملی که نباید صورت گیرد اما انجام می پذیرد.
فعلی که از سوی پزشک و یا دستیاران او، به قصد درمان صورت می گیرد؛ ولی توجه کافی در امر درمان یا آزمایش مبذول نداشته یا مرتکب اشتباه شده و یا این که موازین علمی پزشکی، به طورکامل رعایت نشود و موجب ضرر جسمانی یا روانی به بیمار شود از مصادیق بی احتیاطی است.
مثلاً جاگذاشتن وسایل جراحی یا گاز استریل در داخل شکم بیمار.
یکی دیگر از مصادیق خطا و تقصیر پزشکی، بی مبالاتی است؛ یعنی، ترک فعلی که باید انجام شود. به عنوان مثال، در پرونده ای، شخصی به جهت عمل انحراف بینی و زیبایی (سپتورینوپلاستی) به مرکز جراحی مراجعه و تحت عمل جراحی قرار می گیرد، در حین عمل بیمار، دچار خون ریزی غیر متعارفی می شود که جهت رفع آن اقداماتی صورت می پذیرد، اما مجدداً بیمار دچار خون ریزی بیش از حد در ناحیه عمل شده و وضعیت ایشان رو به وخامت می رود.
با توجه به وضعیت نامناسب به نزدیک ترین بیمارستان انتقال داده می شود که در پرونده بالینی موجود، نامبرده در بدو ورود به بیمارستان فاقد علائم حیاتی بوده، اما با این وجود عملیات احیا صورت گرفته ولی متأسفانه پاسخ نداده و بیمار فوت می کند.
پس از کالبدشکافی جسد و نتایج آزمایش های آسیب شناسی و سم شناسی و بررسی پرونده بالینی در کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی و اخذ اظهارات کادر معالج در مرکز جراحی؛ علت فوت، "عارضه مغزی به دلیل خون ریزی غیر قابل کنترل بیماری زمینه ای ناشناخته متعاقب عمل جراحی" تعیین می شود؛ اما تأخیر کادر درمانی نیز در تسریع روند فوق، عامل تأثیرگذار تشخیص داده می شود و به این ترتیب نامبردگان به علت بی مبالاتی مقصر شناخته می شوند. زیرا با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن چنین شرایطی بایستی قبل از انجام اعمال جراحی در مراکز محدود، آزمایش های کاملی صورت می پذیرفت. از طرف دیگر بایستی بیمار بدون فوت وقت به مرکز درمانی مجهزتری انتقال داده می شد.
یکی از مصادیق چهارگانه خطا در امور کیفری، عدم مهارت پزشک است. عدم مهارت عبارت است از عدم آشنایی متعارف به اصول و موارد عملی و فنی یک حرفه. عدم مهارت می تواند عملی و ناشی از تازه کاری یا بی تجربگی باشد.
به عنوان مثال در پرونده ای، شخصی علیه پزشکی، طرح شکایت می کند و توضیح می دهد که، پزشک مذکور با انتشار کارت و آگهی در جراید، خود را جراح متخصص زیبایی معرفی کرده است و پیرو این آگهی ایشان جهت انجام عمل جراحی زیبایی از ناحیه صورت به این پزشک مراجعه کرده است و پزشک با اظهار این که، انجام امور پزشکی مورد درخواست بیمار به نحو مطلوب و بدون هر گونه عیب انجام خواهد شد اعتماد بیمار را جلب کرده و در داخل مطب اقدام به عمل جراحی می کند اما پس از عمل، صدمات زیادی به بیمار وارد می شود.
در پی شکایت بیمار و انجام تحقیقات و اخذ نظریه کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی، کمیسیون مذکور اعلام می کند که بیمار توسط پزشک تحت عمل جراحی زیبایی پلک و ابرو قرارگرفته است و در حال حاضر دارای جوشگاه های دو طرف بالا و بین ابرو ها می باشد برجستگی بین ابروها و جوشگاه به آسانی قابل اصلاح نیست و کلیه عوارض مذکور به لحاظ عدم تبحر و مهارت پزشک معالج است. بنابراین پزشک مذکور به دلیل عدم مهارت در انجام چنین عمل جراحی مرتکب قصور شده است.
منظور از عدم رعایت نظامات دولتی، رعایت نکردن هر دستوری است که ضمانت اجرا داشته باشد خواه به صورت قانون باشد خواه به صورت نظام نامه؛ در بند ج ماده 158 قانون مجازات اسلامی نیز رعایت موازین فنی و علمی و نظامات دولتی از شرایط معافیت پزشکان و جراحان در انجام هر نوع عمل جراحی یا طبی دانسته شده است.
ستوان یکم کریم پورعباس؛ مشاور حقوقی معاونت بهداد ناجا