عصرایران؛ احسان محمدی- وقتی کسی اشتباهی را مکرر انجام میدهد، این «اشتباه» او نیست، «انتخاب» اوست. پرونده مارک ویلموتس را از این دریچه هم میشود بررسی کرد که دشوار میتوان پذیرفت در عقد قرارداد با او اشتباه صورت گرفته و این اشتباهات مکرر در عقد قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی «انتخاب» هدفمند برخی است.
وقتی او سرمربی تیم ملی ایران شد، در یکی از بندهای یادداشتی با عنوان «این 15 نکته را برای مارک ویلموتس ترجمه کنید» نوشتم:«حتماً در مذاکرات متوجه شدهاید که ما مدیران فوقالعادهای نداریم» و حالا مشخصشده که مدیران ما نه تنها فوقالعاده نیستند بلکه متوسط هم نیستند.
قصد ورود به جزئیات این قرارداد را ندارم که آنچه علنی شده بیشتر به یک کلاهبرداری شباهت دارد. تازگی هم ندارد، مگر در مورد بازیکنان خارجی و مربیان دیگر این اتفاق نیفتاد؟ هزار بار نوشتیم که این کار نوعی خیانت به مردم است، فارغ از بعد روانی و ارائه تصویری مخدوش و عهدشکن از ایران در مجامع بینالمللی، هدر دادن سرمایه و پول مردمی است که گاهی گرفتار نان شب و آب برای آشامیدن هستند. افاقه کرد؟
مارک ویلموتس مثل هر رند دیگری که پایش به این سرزمین رسیده احتمالاً با کمک مشاوران خوب خارجی و لفتولیس کنندگان داخلی که از این روغنهای ریخته ارتزاق میکنند، قرارداد را به شکلی بسته که برخی به آن لقب «سوپر ترکمانچای» دادهاند. اگر از بُعد اخلاقی ماجرا بگذریم، او فرصتطلبی کرده و نان را به ته ماهیتابه هم کشیده و قرار است آش را با جایش ببرد!
اما این مظلومنماییها که خارجیها ما را گول زدند تا کی ادامه دارد؟ هرساله در کشور هزاران نفر در رشتههای حقوق فارغالتحصیل میشوند، یعنی با در دست داشتن مدرک رسماً وکیل به شما میروند، آیا بین این هزاران وکیل نمیتوان پنج نفر را پیدا کرد که در عقد قرارداد تخصص داشته باشند، زبان انگلیسی بدانند و بتوانند بندهایی قرارداد را به شکلی ببندند که خارجیها تا بیخ گوش کلاه سرمان نگذارند؟
باور کنیم برای تیم ملی، استقلال، پرسپولیس، تراکتور و ... که معمولاً با شکایتهای کمرشکن مواجه میشوند نمیتوانیم پنج وکیل کار بلد داخلی پیدا کنیم؟ ما که در محاکم بینالمللی ورزشی خوب خسارت میدهیم نمیتوانیم یکهزارم این خسارتها را به چند وکیل بینالمللی بدهیم که مشورت بدهند؟
باور کنیم که همه این ماجراها اتفاقی است؟ باور کنیم این وسط کسانی با علم و آگاهی پای قرارداد با ویلموتس را امضا نکردهاند؟ باور کنیم از قرارداد با کیروش درس نگرفته بودند؟ باور کنیم هیچ عبرتی از پروندههای مانوئل ژوزه، برانکو، شفر، استراماچونی و ... نگرفتهایم؟
باور کنیم مدیران ما انسانهای ساده و خوشقلب و سلیم و مهربانی هستند که مثل پینوکیو مدام گول گربه نره و روباه مکارها را میخورند؟ باور کنیم که مدیران ما هنگام خرید خانه و خودرو و ... هم اینطور قراردادهای پر سوراخ میبندند و مدام ضرر میکنند یا چون این پولها را از جیب خودشان قرار نیست بدهند سهلانگاری میکنند؟
بعید است با دستگیری چند نفر و اعدام یک «سلطان قرارداد» بشود به این فاجعهها خاتمه داد اما ادامه این روند هم جز دود کردن پول و اعتماد مردم چه سودی دارد؟
اگر آنچه در مورد چندوچون عدد و رقم قرارداد با مارک ویلموتس و نحوه عقد قرارداد با این مربی بلژیکی گفته میشود حقیقت داشته باشد، این اشتباه نیست، انتخاب است. «انتخاب»های چرب و شیرینتان مستدام!
اولاکسی دلش برای پول نفت نسوخته
ثانیااین وتبال جمع شود بخدابهتر است
کسانی که خارجی پرست بودند هم الان وضعیت را میدانند، پس بهتر است به هموطنانمان اعتماد کنیم.
مگه شکی هم در وجود مافیای خیانت باقی می ماند. سالی نیست که این فوتبالیستها به فیفا شکایت می کنن و پول بیت المال را تحت عنوان هزینه قرارداد به تاراج می برد و هیچ کسی هم نه برکنار می شود نه باز خواست می شود
انگار این مملکت صاحب ندارد.
از قدیم گفتن چوبو که برداری گربه دزده حساب کار خودشو می کنه.
اما کو آدمه کو چوبه ...
و این داستان همچنان ادامه خواهد داشت