یکی دیگر از پنج برادر هم پست رسمی خود را ترک کرد. انگار برادران لاریجانی کم کم در حال رفتن به حاشیه سیاست ایران هستند. پسران آیتالله هاشم آملی که روزگاری در هر گوشهای از کشور نامی از آنها به چشم میخورد، اندک اندک پستهای خود را ترک میکنند. ولی آیا این به معنای پایان لاریجانیها در جمهوری اسلامی است؟
به گزارش ایسنا، با آغاز به کار دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی علی لاریجانی رئیس مجالس هشتم، نهم و دهم که حتی برای حضور در مجلس آینده کاندیدا هم نشده و نشان داده بود که دیگر علاقهای به حضور در راس قوه مقننه ندارد، مثل چهار برادر دیگرش یکی از کرسیهای مهم سیاسی جمهوری اسلامی را ترک کرد. قبل از او هم صادق آملیلاریجانی که از ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشت در ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ جای خود را به سید ابراهیم رئیسی داده بود.
از طرفی عصر یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۸ بود که غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه از انتصاب علی باقریکنی به عنوان معاون امور بینالملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه به جای محمدجواد لاریجانی خبر داد؛ پستی که از ابتدای تشکیل آن در اختیار محمدجواد لاریجانی بود. همچنین فاضل لاریجانی پس از یکشنبه سیاه در بهمن ۱۳۹۱ در مجلس و فیلمی که محمود احمدینژاد در ماجرای تامین اجتماعی در صحن پارلمان از او و سعید مرتضوی منتشر کرد در سکوت خبری فرو رفته و برادر کوچکتر یعنی محمدباقر لاریجانی هم که چندان در سیاست حضور پررنگی ندارد و بیشتر به مناصب مربوط به رشتهاش یعنی پزشکی مشغول است.
برادران لاریجانی که به گفته علی لاریجانی، "فرزندان حوزه و مرجعیت هستند که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شدهاند"، حالا کم کم و این بار نه بر حسب اتفاق، در حال به حاشیه رانده شدن از سیاست ایران هستند. برادرانی که در نیمه دوم دهه ۸۰ و نیمه اول دهه ۹۰ پرنفوذترین خانواده سیاسی ایران به حساب میآمدند و دو نفر از آنها ریاست دو قوه مقننه و قضائیه را در دست داشتند و بقیه بر مناصب مهمی تکیه زده بودند.
درست است که به جز باقر، چهار برادر دیگر، زاده نجف هستند، اما اصالتا اهل روستای "پردمه" لاریجان در ۷۰ کیلومتری شهر آمل مازندران به حساب میآیند. آنها فرزندان مرحوم آیتالله میرزا هاشم آملی از فقهای سرشناس اصولی هستند که از شاگردان میرزای نائینی بود و بزرگانی چون ناصر مکارمشیرازی، عبدالله جوادیآملی، حسن حسنزادهآملی، محمد محمدیگیلانی، شهید محمد مفتح، سید مصطفی محققداماد و محمد یزدی در محضرش درس خواندهاند. هر پنج برادر تحصیلات حوزوی دارند و به جز صادق که تا درجه اجتهاد در حوزه درس خوانده، چهار برادر دیگر تحصیلات آکادمیک هم دارند و تا مقطع دکترا پیش رفتهاند.
محمدجواد لاریجانی ۷۰ ساله (متولد ۱۳۲۹) بزرگترین برادر خانواده است و در نجف به دنیا آمده. او علاوه بر تحصیلات حوزوی و در حالی که با لباس روحانیت به دانشگاه میرفت، مهندسی برق خود را از دانشگاه صنعتی شریف گرفته و پس از آن در دانشگاه برکلی آمریکا و در رشته ریاضی درس خوانده است.
برادر بزرگتر به نوعی یکی از تئورسینهای جناح راست و از طرفی یکی از جنجالیترین برادران لاریجانی به حساب میآید. او از مرداد ۶۱ تا تیر ۶۲ توسط شورای سرپرستی صداوسیما به سرپرستی رسانه ملی رسید. لاریجانی در دوران دفاع مقدس و در دولت میرحسین موسوی، معاون علیاکبر ولایتی وزیر خارجه وقت بود که مسئولیت مذاکرات بر سر قطعنامه ۵۹۸ را بر عهده داشت. البته هشت ماه پس از پذیرش قطعنامه و پایان جنگ از سمت خود کنار گذاشته شد. بعدها ولایتی مدعی شد که لاریجانی به درخواست وزارت اطلاعات از معاونت وزارت خارجه برکنار شده است. دفتر مطالعات و تحقیقات وزارت امور خارجه در دوران حضور او در این وزارتخانه تاسیس شد.
لاریجانی همزمان با بیستمین سالگرد صدور قطعنامه ۵۹۸ در یادداشتی با اشاره به سفرهایش به نیویورک و دیگر کشورها که در آخرین هفتههای جنگ صورت میگرفت، نوشت: «نه تنها نخستوزیر وقت، رئیسجمهور و رئیس مجلس بلکه حضرت امام در جریان قرار میگرفتند و تا من مطمئن نمیشدم که آن بزرگوار نظر مساعد دارند، قدمی برنمیداشتم اما آقای ولایتی در تمام طول این مذاکرات، حتی یک لحظه هم حاضر نشدند به موضوع، نتایج، متن و مسیر توجه کنند و همواره میگفتند چون حساسیت عمومی وجود دارد، من مخالفم.»
وی که مسئول مذاکرات بر سر قطعنامه شورای امنیت شده بود، در ادامه این یادداشت مدعی شد: «بعد از صدور قطعنامه ۵۹۸ تحت فشار آمریکا، شورای امنیت سازمان ملل متحد به ایران اخطار داد که اگر موضع خود را نسبت به قطعنامه ۵۹۸ روشن نکند، قطعنامه جدیدی صادر خواهد شد که ایران را تحت فشار میگذارد و تمام کارهای کارشناسی و نظر مسئولان بر این بود که نباید اجازه داد چنین قطعنامهای صادر شود، آقای ولایتی در اتاق آقای شیخالاسلام (یکی دیگر از معاونان وزارت خارجه) جلسه برگزار کرد و مرا که مسئول مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ بودم صدا کرد و گفت که "تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود"، درست ۱۲ ساعت بعد، مرحوم حاج احمد آقا زنگ زدند و گفتند که "حضرت امام فرمودهاند که بروید نیویورک و آنها را متقاعد کنید که ما قطعنامه را رد نکردهایم و قصد رد کردن هم نداریم".»
لاریجانی همچنین ولایتی وزیر خارجه دوران دفاع مقدس را متهم کرد که "به خشکسالی فکری و عملی در دیپلماسی" مبتلا بوده و آن را زیر لعاب قانونگرایی و اینکه مملکت صاحب دارد، یک کارشناس حرفی زده که نمیشود و از این قبیل امور پنهان کرده است.
او در دی ۹۷ دهم در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد که "آقای ولایتی تا تصویب آن، پای این قطعنامه نبوده است، علاقه هم نداشت و مخالفت هم داشت، ولی تصویب این را خود حضرت امام (ره) مصلحت میدید. قطعنامه ۵۹۸ یک تجربه است و ۱۰۰ درصد توفیق نیست، ولی تجربهای است که خواستههای امام را داشت".
لاریجانی در ادوار چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی هم به عنوان نماینده تهران وارد پارلمان شد و در مجلس طرح بینالمجالس اسلامی را مطرح کرد. او در هر سمتی که قرار میگیرد موسسه یا پژوهشگاهی را از خود به یادگار می گذارد. مثل مرکز پژوهشهای مجلس در دوران نمایندگی و یا پژوهشگاه دانشهای بنیادی که ابتدا مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات نام داشت و در سال ۶۷ توسط او تاسیس شد و از بدو تاسیس تاکنون ریاست آن بر عهده لاریجانی است.
لاریجانی در سال ۷۶ و در حالی که نماینده مجلس پنجم و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بود در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی که علیاکبر ناطقنوری کاندیدای مورد حمایت جناح راست بود، مذاکراتی با نیک براون یکی از مدیران کل وقت وزارت خارجه انگلیس داشت که افشای آن جنجالآفرین شد و صدمه زیادی به کمپین انتخاباتی ناطقنوری وارد کرد.
در سال ۸۴ و در دوران ریاست آیتالله سید محمود هاشمیشاهرودی، به ابتکار محمد جواد لاریجانی و پیشنهاد رئیس وقت دستگاه قضا، ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تشکیل شد و لاریجانی دبیری آن را به عهده گرفت. البته فعالیتهای حقوق بشری در قوه قضائیه و همکاری لاریجانی با این قوه از از سال ۸۱ و در زمان ریاست آیتالله محمد یزدی با تصویب اساسنامه ستاد حقوق بشر و درج آن در روزنامه رسمی آغاز شده بود و ستاد حقوق بشر در سال ۸۴ با ارتقا کمی و کیفی این اساسنامه را کامل کرد. این مجموعه با پیشنهاد رئیس وقت قوه قضائیه پس از طرح و بررسی در شورای عالی امنیت ملی و نهایتاً با تصویب مقام معظم رهبری آغاز به کار کرد. بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی از مهمترین وظایف ستاد حقوق بشر تمرکز فعالیتهای نظام در زمینه مسائل حقوق بشری و استفاده بهینه از امکانات و اجرای دقیقتر تصمیمات مربوطه است.
لاریجانی به عنوان معاونت بینالملل و دبیری ستاد حقوق بشر قوه قضائیه سالها در مجامع بینالمللی و جلسات حوق بشری سازمان ملل تلاش کرد به دفاع از اقدامات قضایی در جمهوری اسلامی و رد ادعاهای گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل علیه ایران بپردازد. حضور لاریجانی در قوه قضائیه تا دی ۹۸ ادامه داشت و سرانجام علی باقریکنی جای او را در این سمت گرفت. همچنین برگزاری کنفرانس روسای قوه قضائیه کشورهای اسلامی در زمان آیتالله شاهرودی از دیگر ابتکارات لاریجانی بزرگتر بوده است.
از جمله اظهارات جنجالی لاریجانی، صحبتهای او درباره باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا بود که از آن برداشتهای نژادپرستانه صورت گرفت. لاریجانی در چهارم اسفند ۸۷ در نشستی با اعضای جامعه اسلامی مهندسین، با انتقاد از سیاستهای باراک اوباما علیه ایران گفت: «زمانی که اوباما بر سر کار آمد از تعامل و گفتوگو با ایران سخن گفت چه شده که امروز این "کاکا سیاه"حرف از تغییر نظام ایران میزند؟»
البته لاریجانی در ادامه اظهارات خود این مطلب را هم اضافه کرد که "من نژادپرست نیستم اما باید یک طوری جواب این مرد را بدهم"، اما به هر حال این اظهاراتش تا مدتی جنجال به پا کرد. لاریجانی یکی از منتقدین جدی مذاکرات هستهای و برجام بود که بارها انتقادات خود را درباره این موضوع بر زبان آورد. به طور مثال در اسفند ۹۵ در مسجد سید اصفهان عنوان کرد: «حتماً دیدید که من بارها از این مذاکرات هستهای انتقاد کردم. محترمانه هم انتقاد کردم. حالا البته بعضیها دوست نداشتند و منتقدین را به انواع چیزها مستند میکردند. کاری به اینها نداریم. در هر صورت من به این کار چندتا انتقاد اساسی داشتم. یکی از آن مواردی که من دائماً راجع به آن صحبت کردم، این است که توانمندی هستهای ما یک توانمندی بسیار باارزشی بوده و هست. این توانمندی چیست؟ بعضی از دوستان ما اصلاً خود مفهوم توانمندی علمی هستهای را نمیفهمند چیست و یا نمیخواهند بفهمند.»
لاریجانی در تیر ۹۳ و در واکنش به اینکه چرا جمهوری اسلامی به احمد شهید (گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران از سوی سازمان ملل) اجازه حضور در ایران نمیدهد، اظهار کرد: «گزارشگر ویژه پروندهسازی کرده و گفته کسانی که علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرند و گزارش دارند به برلین بروند و یک هفته مهمان ما شوند آنجا گزارشهای خود را ارائه کنند. معلوم است این خیلی وسوسهانگیز است. ایشان در گزارش خود لیست داده هفت نفر در تهران اعدام شدند در حالی که اینها الان زنده هستند. احمد شهید مرتب میگوید چرا من را به ایران راه نمیدهید در حالی که بیرون از ایران و در گزارشهایش حدود سه هزار اتهام به ایران زده است. آمدنش به ایران برای بررسی نیست برای تبلیغات است وگرنه وی چگونه میخواهد سه هزار اتهام را طی سه روز بررسی کند؟»
آخرین فعالیت محمد جواد لاریجانی به عنوان معاون بینالملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه روز یکشنبه اول دی ۹۸ صورت گرفت که او با جوزپه پررونه سفیر ایتالیا در تهران دیدار و گفتوگو کرد که در این دیدار طرفین درباره موضوعات مورد علاقه و گسترش روابط قضایی و سیاسی میان دو کشور در طول زمان برگزاری پنجمین دور گفتوگوهای قضایی-حقوق بشری تأکید کردند.
یک هفته بعد از این دیدار و در هشتم دی ۹۸، با حکم سید ابراهیم رئیسی، محمد جواد لاریجانی جای خود را در معاونت بینالملل و دبیری ستاد حقوق بشر قوه قضائیه به علی باقریکنی معاون وقت سعید جلیلی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی و یکی از مذاکرهکنندگان هستهای ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد داد.
برادر دوم، فاضل لاریجانی ۶۸ ساله (متولد ۱۳۳۱) و او هم متولد نجف است. فاضل کارشناسی خود را در رشته فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشدش را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دکترای خود را در رشته سیاستگذاری علم و فناوری از دانشگاه تربیت مدرس گرفته است.
فاضل لاریجانی مناصبی مثل عضویت در کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، مشاور رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، رایزنی فرهنگی ایران در کانادا، معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی را در کارنامه دارد و هفت سال و نیم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی آمل واحد آیتالله آملی بوده است که در ۲۰ شهریور ۹۸ با حکم محمد مهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، جای خود را سید احمد شهیدی داد اما همچنان عضو شورای راهبردی این دانشگاه باقی ماند. فاضل مناصب سیاسی چندانی نداشته اما ماجرای او و سعید مرتضوی و دعوای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور وقت با برادرانش یعنی علی و صادق لاریجانی، ناخواسته پای او را به دنیای سیاست باز و حاشیههایی را برایش ایجاد کرد.
روز یکشنبه ۱۵ بهمن ۹۱ جلسه استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت دوم احمدینژاد در دو نوبت صبح و بعدازظهر مجلس با حواشی قویتر از متن برگزار شد. جلسه استیضاح در مجلس تا عصر روند طبیعی خود را طی میکرد اما به محض حضور احمدینژاد پشت تریبون، فضای جلسه تغییر کرد.
احمدینژاد ورود صحبتهای خود در دفاع از علمکرد شیخالاسلامی را با سخن از نواری آغاز کرد؛ او گفت که "نواری در اختیار دارد که به درخواست یکی از نمایندگان نمیخواهد آن را پخش کند" و حتی گفت که به من میگویند "بگو"، "بگو"، میخواهیم بگوییم، میگویند "نگو"، "نگو".
اما علی لاریجانی در واکنش به این اظهارات احمدینژاد گفت که "این نوار را پخش کنید" و از نمایندگان خواست که نسبت به این موضوع حساسیت نشان ندهند. موضوع پخش نوار همهمههای زیادی در مجلس ایجاد کرد؛ این نوار مربوط به برگزاری جلسهای با حضور سعید مرتضوی سرپرست سازمان تامین اجتماعی و فاضل لاریجانی بود که در خلال پخش آن احمدینژاد در این رابطه توضیح داد ولی صدای مکالمات دو طرف واضح نبود، به همین دلیل پخش این فیلم قطع شد. احمدینژاد در ادامه خطاب به نمایندگان گفت که "چون سیستم صوتی مناسب نیست این فیلم را در اختیار آنها قرار خواهد داد".
ادامه پخش این نوار هم باب گفتوگوی متقابلی را بین احمدینژاد و علی لاریجانی باز کرد. احمدینژاد گفت که "آقای لاریجانی خواست که این نوار را پخش کنیم". لاریجانی هم در واکنش گفت که "من چیزی نگفتم، شما گفتید نواری دارم، من هم گفتم پخش کنید، همه چیز را بگویید، شما چیزی را در جامعه میاندازید که جامعه فکر میکند که مسالهای بوده است".
علی لاریجانی خطاب به نمایندگانی که به این موضوع اعتراض میکردند گفت: «آقایان! خواهش میکنم امروز روز مهمی است. اجازه دهید حرفهایشان را بزنند. در جامعه ما از این حرفها زیاد زده میشود، بگذارید بگویند، چرا حساسیت نشان میدهید، آرام بنشینید تا حرفهایشان را بزنند، ظاهرا این فیلم راجع به بستگان بنده است که من خیلی دوست دارم آن را بشنوم.»
در ادامه احمدینژاد گفت که "به دلیل آنکه سیستم صوتی مناسب نیست اجازه بدهید خودم مکالمات را که حدود ۱۵ دقیقه توضیح آن به طول میانجامد را برای شما تشریح کنم". در این هنگام احمدینژاد مکالمات را برای نمایندگان خواند و مدعی شد که فاضل لاریجانی در این فیلم از مرتضوی میخواهد که سفارش او را نزد فرد متنفذی که فعالیتهای اقتصادی کلان دارد بکند و برای شروع کار ویلایی برای او تهیه شود. از طرفی فاضل لاریجانی از نفوذ خود بین برادرانش که روسای قوای مقننه و قضائیه هستند سخن میگوید و اقداماتی که در رفع مشکلات برخی افراد با استفاده از نفوذش انجام داده تعریف میکند تا مرتضوی قانع شود و ارتباط او را با فرد مورد نظر برقرار کند.
بعد از صحبتهای احمدینژاد و اتهاماتی که به خانواده لاریجانی وارد کرد، علی لاریجانی گفت: «آقای رئیسجمهور مطالبی را نسبت به بنده منتسب کردند که طبق آییننامه دو برابر وقت دارم تا از خود دفاع کنم. رئیسجمهور برخلاف آییننامه و خارج از استیضاح صحبت کردند اما به دلیل اینکه موضوع به بستگان بنده مربوط شده است از ادامه صحبتهای وی جلوگیری نکردم.»
رئیس مجلس همچنین توضیح داد که او ارتباطی با فاضل لاریجانی ندارد، همچنان که تعدادی از افراد هستند که نظر کاملا متفاوتی با بستگان خود دارند و افزود که فروزنده معاون پارلمانی رئیسجمهور پیش از آغاز جلسه علنی برای ابلاغ پیام رئیسجمهور به دفتر وی آمده و از وی خواسته موضوع استیضاح منتفی شود؛ زیرا در غیر این صورت رئیسجمهور، نواری از بستگان وی دارد که آن را پخش خواهد کرد.
علی لاریجانی این اقدام را تهدید رئیس مجلس عنوان کرد و با اشاره به پخش ویدئوی ملاقات فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی، این کار را نیز توطئهآمیز خواند.
رئیس مجلس در میانه صحبتهای خود، محمدحسین فرهنگی عضو هیات رئیسه مجلس را به شهادت گرفت و فرهنگی گفت که پیش از پخش این ویدئو به دلیل مفهوم نبودن صدای آن، تماسی با فاضل لاریجانی گرفته شده و او هم که تنها رئیس دانشگاه آزاد آمل و مشاور رئیس دانشگاه پیام نور است، توضیح داده که مرتضوی چندین بار از وی تقاضای ملاقات کرده و بعد از انجام ملاقات هم خواستار وساطت وی برای دیدار با صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه شده است.
علی لاریجانی در ادامه گفت که طبق گفته فاضل لاریجانی قرار نبوده از این جلسه فیلمبرداری شود و به دیدار خود با داوود احمدینژاد برادر محمود احمدینژاد اشاره کرد و گفت: اگر ما هم بگوییم که آقای داوود احمدینژاد در این دیدار از ارتباط برخی اطرافیان رئیسجمهور با منافقین و بیگانگان گله داشته، درست است؟
بعد از اظهارات علی لاریجانی، محمود احمدینژاد از جای خود بلند شد و خواستار ارائه توضحیاتی شد اما علی لاریجانی به وی گفت: شما اتهام زدید و ما هم جوابتان را دادیم و دیگر وقت صحبت ندارید، شما شان مجلس را حفظ نکردید. به سلامت. رئیسجمهور وقت هم به همراه معاونین و وزرایش جلسه علنی مجلس را ترک کرد. پس از ترک جلسه توسط احمدینژاد و همراهانش، استیضاح وزیر کار به رای مجلس گذاشته شد که با رای موافق ۱۹۲ نماینده، شیخالاسلامی از وزارت رفاه، کار و تامین اجتماعی کنار رفت.
این اتفاقات مجلس که به یکشنبه سیاه معروف شد، نام فاضل لاریجانی را که پیش از آن مانند دیگر برادرانش چندان معروف نبود بر سر زبانها انداخت. در آن برهه بسیاری میدانستند که رابطه احمدینژاد و برادران لاریجانی گرم نیست و انتقادات این برادران بهویژه علی لاریجانی که ریاست مجلس را بر عهده داشت سبب نارضایتی احمدینژاد است. صادق و علی لاریجانی که روسای قوای قضائیه و مقننه بودند، حاضر به چشمپوشی از گزارش تخلفات دولت احمدینژاد نبودند و طبیعی بود که رئیسجمهور وقت از هر فرصتی برای هجمه به آنان استفاده کند.
فاضل لاریجانی علاوه بر اینکه در ۲۳ بهمن ۹۱ در نامهای به دادستان تهران گفت که آماده است تا برای اتهاماتش محاکمه شود، در ۲۰ آذر ۹۵ با انتشار سخنان صادق لاریجانی رئیس وقت قوه قضائیه مبنی بر عدم حمایت از برادرش و دستور رسیدگی عادلانه به پرونده او، فاضل لاریجانی با انتشار نامهای علاوه بر ارائه توضیحاتی درباره جلسه خود با سعید مرتضوی، از دادستان تهران خواست داراییهای او و برخی مسئولان بررسی و گزارش آن از طریق رسانههای عمومی به اطلاع مردم برسد. لاریجانی در این نامه نوشت: «جلسه با سعید مرتضوی با اصرار خود ایشان و اغواگری رابطی از سوی ایشان برگزار شده بود و بنده هیچ پیشنهاد و درخواستی برای حضور در دفتر آقای مرتضوی نداشتم. در همین راستا تاکید دارم فیلمبرداری از جلسه با برنامهریزی قبلی و بر اساس سناریوی جعلی دیکته شده اجرا شد. شخصی از جانب ایشان که مورد اعتماد بنده بود اصرار داشت به خاطر سابقه اینجانب در عرصه دانشگاهی و همچنین کارآفرینی و مشاوره به هولدینگها حتما جلسهای با آقای مرتضوی برای کمک به مجموعه ایشان که کمک به نظام در شرایط تحریم است تشکیل شود. این جلسه نزدیک به یک ساعت و نیم طول کشید و من بیشتر مستمع بودم و کمتر از ۲۰ دقیقهای صحبت کردم. سوال اینجاست چرا آقای مرتضوی که با امکانات کامل از جلسه فیلم گرفته است تمام فیلم جلسه را که حاوی سخنان خودش است بدون دستبرد و مخدوش کردن منتشر نمینماید و فقط در اقدامی ناجوانمردانه به صورت گزینشی و مخدوش سخنان مرا پخش مینماید؟»
وی همچنین افزود: «اگر در نوبت قبل پروژه تخریب چهره روسای قوا از سوی رئیس دولت قبل کلید خورد، این بار ظاهرا هدف گروهی دیگر تخریب چهره ریاست قوه قضائیه است تا شاید این اغواگریهای رسانهای بتواند رئیس قوه قضائیه را از مسیر اصلی خود که اجرای عدالت است باز دارد. حاشا و کلا. قبلا در نامهای خطاب به دادستان محترم تهران پیشنهاد کردم برای آشکار شدن حقیقت دستور فرمایند تمام دارائیهای اینجانب از قبل انقلاب تاکنون بررسی شود. اکنون نیز مجددا در پیشگاه ملت شریف ایران تقاضا دارم همزمان داراییهای نزدیکان آقای محمود احمدینژاد و داراییهای حاج علیاکبر ناطقنوری و نزدیکانشان و سایر مسئولان نظام که ممکن است شبههای در داراییشان وجود داشته باشد مورد بررسی قرار گیرد و اگر ریالی اضافهتر وجود دارد به نفع بیتالمال ضبط و ثبت شده و گزارش آن از طریق رسانههای عمومی به اطلاع مردم برسد.»
فاضل لاریجانی همچنین در ۲۷ تیر ۹۸ و پس از آنکه شایعاتی مبنی بر بازداشتش منتشر شد، اعلام کرد: «در حال خدمت در دانشگاه هستم و اخبار منتشره در رسانهها و فضای مجازی درباره بنده کذب است. در تمام عمرم بیشتر در فعالیتهای علمی و فرهنگی حضور داشتهام و تا هر وقت دانشگاه به بنده نیاز داشته باشد، انجام وظیفه میکنم.»
علی لاریجانی ۶۲ ساله (متولد ۱۳۳۷) برادر وسطی لاریجانیها هم متولد نجف است. او مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه تهران گرفته است.
علی لاریجانی در بین برادران خود بیشترین حضور را در سیاست داشته و از ابتدای انقلاب اسلامی در مناصب مهمی حاضر بوده است. علی از همان سال ۵۷ با حضور در صداوسیمای جمهوری اسلامی نام خود را در میان مدیران ارشد این سازمان مطرح کرد و مناصب مختلفی در رسانه ملی داشت و همزمان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم فعال بود. در سال ۷۱ و با استعفای سید محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اکبر هاشمیرفسنجانی، لاریجانی وزیر فرهنگ شد و یک سال بعد و با پایان دولت اول هاشمی، با حکم رهبر انقلاب به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد.
لاریجانی ۱۰ سال و سه ماه ریاست سازمان صداوسیما را بر عهده داشت و در این مدت تحولات زیادی را در این رسانه ایجاد کرد. از افزایش شبکههای تلویزیونی و رادیویی گرفته تا راهاندازی روزنامه جامجم و سیمافیلم وابسته به صداوسیما، از آغاز فعالیت شبکههای استانی تا ساخت فیلمهای درجه الف. البته نوع مدیریت او در صداوسیما در میان اصلاحطلبان منتقدانی جدی داشت و از اینکه رسانه ملی به تریبون یکطرفه جناح راست بدل شده انتقاد میکردند تا جایی که سید محمد خاتمی رئیسجمهور اصلاحطلب وقت از حضور لاریجانی به عنوان رئیس سازمان صداوسیما در جلسات هیئت دولت ممانعت میکرد.
پس از پیگیریهای نمایندگان مجلس ششم طرح تحقیق و تفحض از عملکرد صداوسیما صورت گرفت. موضوعی که البته به سرانجام نرسید و در ۲۴ اردیبهشت ۸۲، ۱۷۲ نماینده مجلس در نامهای به هیئت رئیسه وقت مجلس که در جلسه علنی پارلمان توسط سید ابراهیم امینی قرائت شد، خواستار "پیگیری شایسته گزارش هیئت تحقیق و تفحص از عملکرد صداوسیما" و "برخورد قانونی با برخوردهای سیاسیکارانه مدیریت این سازمان" شدند و نوشتند: «رقم بزرگ ۵۲۵ میلیارد تومانی تخلفات مالی که مربوط به تنها پنج حساب بانکی از مجموعه ۲۰۰ حساب بانکی صداوسیما بود موجب حیرت و شگفتی برای همه کسانی است که به مفاسد اقتصادی و حاکمیت قانون حساسیت جدی دارند.»
در این نامه به واکنش علی لاریجانی نسبت به این تحقیق و تفحص که آن را "کشکی" خوانده بود هم اشاره شد و نمایندگان نوشتند: «به استهزا گرفتن اقدام نمایندگان ملت و کشکی خواندن گزارش هیئت تحقیق و تفحص از عملکرد صداوسیما توسط مدیرعامل این سازمان بیانگر این است که از دیدگاه این آقایان حتی مبارزه با مفاسد اقتصادی هم تعریف و معیاری دوگانه دارد و صرفاً یک تاکتیک سیاسی است.»
البته این تحقیق و تفحص با پایان یافتن مجلس ششم به جایی نرسید و در مجلس هفتم مختومه شد.
در خرداد ۸۳ با پایان ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما او خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ۸۴ آماده کرد و کاندیدای این انتخابات شد. اصولگرایان که با تعدد کاندیدا مواجه بودند سازوکاری را به ریاست اکبر ناطقنوری به نام شورای هماهنگی اصولگرایان ایجاد کردند تا یک کاندیدا را برای این انتخابات معرفی کنند اما از بین احمدینژاد، قالیباف، لاریجانی و محسن رضایی هیچ کدام کوتاه نیامدند و تنها رضایی در روزهای پایانی کنار رفت. با اینکه شورای هماهنگی اصولگرایان علی لاریجانی را به عنوان کاندیدای جناح راست معرفی کرد، این محمود احمدینژاد بود که به ریاست جمهوری رسید و لاریجانی در دور اول آن انتخابات با یک میلیون و ۷۱۳ هزار رای (۵.۸۳ درصد آراء) از بین هفت کاندیدا ششم شد.
علی لاریجانی که از سال ۷۵ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده، در ۲۴ مرداد ۸۴ به جای حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و مسئولیت مذاکرات هستهای را با اتحادیه اروپا به ریاست خاویر سولانا، بر عهده گرفت. مذاکراتی که به سرانجام خاصی نرسید و لاریجانی هم در مهر ۸۶ پس از ۲۶ ماه از سمتش کنارهگیری کرد جای خود را به سعید جلیلی داد.
لاریجانی در سال ۸۷ سودای نمایندگی پارلمان به سرش زد و با ۲۳۹ هزار و ۴۳۶ رای به عنوان نماینده مردم قم راهی مجلس هشتم شد و با وجود اینکه حداد عادل در آن دوره با ۸۴۴ هزار و ۲۳۰ رای به عنوان نفر اول تهران و رئیس مجلس هفتم در آن مجلس حضور داشت، این لاریجانی بود که توانست سنتشکنی کند به ریاست مجلس هشتم برسد؛ چرا که این برای اولین بار بود که نمایندهای به غیر از نماینده تهران به ریاست مجلس میرسید.
علی لاریجانی در مجالس نهم و دهم هم از قم کاندیدا شد. در مجلس نهم مانند دوره هشتم با وجود اینکه حداد عادل با یک میلیون و ۱۳۳ هزار و ۸۰۹ رأی نفر اول تهران شد، باز هم لاریجانی که با ۲۷۰ هزار و ۳۸۲ رأی از قم به مجلس راه یافته بود به ریاست این مجلس رسید (خرداد ۱۳۹۱ تا خرداد ۱۳۹۵).
در مجلس دهم اوضاع جالبتر بود چرا که محمدرضا عارف با کسب یک میلیون و ۶۰۸ هزار و ۹۲۶ رأی به عنوان نماینده تهران و با امید به نمایندگانی که تحت عنوان لیست امید وارد مجلس شده بودند داعیه ریاست مجلس دهم را داشت اما باز هم این علی لاریجانی بود که با وجود تنها ۱۹۱ هزار و ۳۲۹ رأی مردم قم، علاوه بر نمایندگی مجدد پارلمان به ریاست مجلس دهم هم رسید (خرداد ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۹)، تا با سه دوره و ۱۲ سال به عنوان باسابقهترین رئیس مجلس شورای اسلامی شناخته شود.
اما علی لاریجانی در انتخابات مجلس یازدهم دیگر کاندیدا نشد و در نهم آذر ۹۸ پس از سفر به قم در جمع خبرنگاران اعلام کرد که برای کاندیداتوری در انتخابات یازدهمین دوره مجلس ثبتنام نمیکند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری نام علی لاریجانی مطرح شده اما او در هیچکدام از سالهای ۸۸، ۹۲ و ۹۶ کاندیدای ریاست جمهوری نشده است ولی حالا و پس از پایان ریاست ۱۲ سالهاش بر مجلس، بسیاری از کارشناسان لاریجانی را به عنوان کاندیدای مورد نظر اعتدالگرایان در سال ۱۴۰۰ مطرح میکنند و کاندیدا نشدنش در انتخابات مجلس یازدهم هم این شائبهها را بیشتر کرده است.
لاریجانی روز یکشنبه ۱۰ آذر ۹۸ در یک نشست خبری در واکنش به اینکه آیا ممکن است کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود، با بیان اینکه "برای انتخابات ریاست جمهوری آینده برنامهای ندارد"، گفت: «البته هر وظیفهای به دوشمان باشد انجام میدهیم همان طور که در ۴۰ سال گذشته بر اساس عقیدهمان کار کردهایم.»
این جمله تکمیلی لاریجانی درباره "انجام وظایف"، با وجود آنکه گفته بود کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ نمیشود باز هم بر شایعات مبنی بر کاندیداتوری او دامن زد. در این مدت به جز احتمال کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰، شایعات مختلفی درباره آینده سیاسی علی لاریجانی مطرح شده است. از حضور مجدد او به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی گرفته تا ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام.
البته لاریجانی در نشست خبری ۱۰ آذر ۹۸ خود در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه "آیا قرار است شما به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخاب شوید یا خیر؟" یادآور شد: «مجمع تشخیص مصلحت نظام رئیس دارد.»
همچنین لاریجانی دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۹۹ در یک برنامه زنده تلویزیونی در پاسخ به این سوال که "قرار است بعد از پایان دوره مجلس دهم رئیس کجا شود؟" با لحنی آمیخته به طنز و جدیت گفت: «کجا برویم خوب است؟ خانه اصلی من دانشگاه است و برحسب ضرورت در رادیو و تلویزیون دبیرخانه و مجلس آمدم و راضی هم هستم. وظیفه ما خدمت به انقلاب است. از مجلس هم خیلی درس آموختم. تلاش کردیم خیلی از مشکلات مردم حل شود ولی خانه اصلی من دانشگاه است. برای تدریس به دانشگاه میروم.»
صادق آملیلاریجانی ۶۰ ساله (متولد ۱۳۳۹) هم مانند سه برادر بزرگتر خود زاده نجف است. او که تا نزدیکی تحصیلات آکادمیک در خارج از کشور با بورسیه دانشگاه صنعتی شریف پیش رفته بود، به پیشنهاد پدر دروس حوزوی را ادامه داد و تا درجه اجتهاد پیش رفت و "آیتالله آملیلاریجانی" شد تا راه پدر را ادامه دهد و یکی از مدرسین حوزههای علمیه شود.
صادق آملیلاریجانی که دروس خود را به خوبی فرا گرفته بود به گفته سید جعفر نبوی، "در همان سالهای جوانی بیش از ۱۰۰ صفحه مناظره مکتوب و موفق را با کارل پوپر فیلسوف معروف قرن بیستم به رشته تحریر آورد". او در سالهای پایانی دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰، از معدود روحانیونی بود که به عنوان یک متکلم و فیلسوف به شبهات دینی و فلسفی عبدالکریم سروش پاسخهای مستدل و علمی میداد و مترجم برخی آثار "ج. وارنوک" در فلسفه اخلاق بوده است.
آملیلاریجانی از سال ۷۷ به عنوان نماینده سومین دوره مجلس خبرگان رهبری وارد این مجلس شد و همچنان نماینده مردم مازندران در خبرگان به حساب میآید. از طرفی در تیر ۸۰ با حکم رهبر انقلاب به عنوان عضو فقیه دورههای چهارم و پنجم شورای نگهبان وارد این شورا شد.
در ۲۳ مرداد ۸۸ با پایان یافتن دوره ۱۰ ساله ریاست سید محمود هاشمیشاهرودی بر قوه قضائیه، رهبر انقلاب، آملیلاریجانی را به عنوان ششمین رئیس دستگاه قضا منصوب کردند. ریاستی که موافقان و البته منتقدانی به همراه داشت؛ از نوع برخورد با معترضان و منتقدان حکومت گرفته تا حسابهای قوه قضائیه که محمود صادقی نماینده مجلس، لاریجانی را به استفاده شخصی از آنها متهم کرد، از دستگیری اکبر طبری که از نزدیکان و معاونان آملیلاریجانی بود تا نوع برخوردش با برخی پروندههای خاص.
در ۱۶ اسفند ۹۷ و پیش از پایان دوره ۱۰ ساله ریاست آملیلاریجانی بر قوه قضائیه، سید ابراهیم رئیسی جانشین او در دستگاه قضا شد تا برخی شایعات پیرامون او شکل بگیرد هرچند که در ۹ دی ۹۷ با حکم رهبر انقلاب، آملیلاریجانی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده بود تا شائبهای پس از کنار رفتنش از دستگاه قضا به وجود نیاید. او همچنین به عنوان عضو فقیه شورای نگهبان در هفتمین دوره این شورا حضور دارد.
صادق که به حاضرجوابی معروف است و تقریبا هیج اظهار نظری را که درباره او و نحوه مدیریتش باشد بیپاسخ نمیگذارد در مرداد ۹۸ یک جدال لفظی با آیتالله محمد یزدی رئیس اسبق قوه قضائیه داشت. در ۲۷ مرداد ۹۸ یکی از فعالان رسانهای نزدیک به اصولگرایان اظهاراتی را به نقل از آیتالله محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان همکار لاریجانی هم به حساب میآید، در جمع مسئولان بسیج اساتید و نخبههای حوزه علمیه قم منتشر کرد. سخنانی که در آن یزدی به تندی به آملیلاریجانی تاخته بود. اظهاراتی که ابتدا از سوی روابط عمومی جامعه مدرسین تکذیب شد اما با واکنش آملیلاریجانی و نامهای که در جواب آن نوشت مشخص شد که بیان شده بودند.
یزدی در بخشی از سخنان خود خطاب به آملیلاریجانی با اشاره به نامه منتسب به وی که ادعا شده بود در آن "تهدید کرده به نجف هجرت خواهد کرد"، گفته بود: «فلانی میگوید اگر این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم به هم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود، چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده، دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید!؟ به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؟ از کجا آوردی ساختی؟»
عصر همان روز، آملیلاریجانی در نامهای سرگشاده خطاب به یزدی تلاش کرد پاسخ اتهامات او را بدهد. البته با ادبیاتی شبیه به خود یزدی؛ صریح، خشن و بیملاحظه! وی در این نامه نوشت: «مطالبی از جلسه روز یکشنبه شما با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه، پخش شده است که در وهله اول باور نمیکردم شما چنین سخنانی گفته باشید و لذا از طرق مختلف پیگیری کردم تا صحت انتساب مطالب برایم محرز گردد. همه بر اصل صدور این مطالب از جنابعالی تاکید کردند، منتها امر غریبتر آنکه گفتند مطالب موهن بسیار دیگری هم بوده که بعد از چند بار ویرایش، حاصلش همان شده که منتشر شده است.»
آملیلاریجانی همچنین درباره سطح علمی یزدی نوشت: «هیچ بررسی کردهاید که علماء و فضلاء در قم، به آثار شما و به گفتههای شما چگونه نگاه میکنند؟! چقدر آنها را جدی میگیرند؟ کافی است کسی نیمنگاهی به مکتوبات شما ذیل " کتاب القضاء" مرحوم سید صاحب عروه، بیندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شود و معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان در باب استنباط احکام.»
وی در ادامه این نامه با اشاره به "نامربوط بودن سخنان یزدی در جلسات شورای نگهبان"، یادآور شد: «شما در آن جلسه کذایی شورا، بدون اینکه بدانید مساله چیست، به خیال آنکه هنوز بحث در مساله قبلی است که راجع به آن رایگیری شده و به تصور اینکه بنده بعد از رایگیری مجدداً بر حرف خودم اصرار میکنم، مثل همیشه شروع کردید به داد و قال کردن و توهین کردن و همه هاج و واج مانده بودند که شما چه میگویید. آیتالله مدرسی و آقای دکتر کدخدایی به شما تذکر دادند که آقا آن مساله گذشته است و فعلاً بحث بر سر چیز دیگری است. این را هم ظاهراً متوجه نشدید و به توهین کردنهای خودتان ادامه دادید و خطاب به آقای جنتی گفتید که رئیس باید جلسه را اداره کند و آییننامه جلسات رعایت شود. جناب یزدی، بنده که طبق نوبت و در مساله جدید بحث میکردم. شما در چه عوالمی بودید؟!»
آملیلاریجانی همچنین در پاسخ به این اظهارات یزدی که "به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند ! آیا ارث پدرت بود ، از کجا آوردی ساختی"، با انتقاد از اینکه "واقعاً اینگونه ادبیات تا بحال در حوزههای علمیه در این سطوح سابقه داشته است؟" اما خود هم تقریبا با چنین ادبیاتی پاسخ داد و در بخشی از نامهاش نوشت: «با لحنی بیادبانه گفتهاید " آیا ارث پدرت بود"، میگویم نخیر ارث پدرم نبود! مگر این همه مدارس دیگر در قم و سطح کشور ساخته میشود ارث پدرشان است؟ مگر همین ساختمانهایی که حضرتعالی از آنها استفاده میکنید، از ارث پدرتان ساخته شده است؟ آخر این چه فهمی است و چه استدلالی؟!»
وی در ادامه همین موضوع عنوان کرد: «گفتهاید "به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختهاند". آخر چرا خلاف میگویید؟ شما یک بار هم که داخل آن را ملاحظه نکردهاید، چرا نشر اکاذیب میکنید؟ اگر مقصودتان ظاهر آن است، همین ساختمانهایی که شما از آن استفاده میکردید هم همینطور بود؛ ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان که با لطایفالحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و به عنوان نایبرئیس مجلس خبرگان محل کار خود قرار دادید، در همین قد و قواره و وزن بود، نفرمودید کاخ ساختهاند، بلکه با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمودید.»
این جدال لفظی بین دو رئیس سابق قوه قضائیه واکنش هایی را میان سیاسیون و برخی علما و روحانیون ایجاد کرد و هر دو فقیه شورای نگهبان به آرامش و حفظ حرمتها دعوت شدند. پیش از آن هم شایعه تهدید آملیلاریجانی به ترک ایران و مهاجرت به نجف مورد انتقاد برخی اصولگرایان قرار گرفته بود و حتی صداوسیما هم در برنامههایی به انتقاد تند از این اقدام پرداخت. هر چند برخی کارشناسان معتقد بودند که هدف از حمله به لاریجانی علاوه بر هدف گرفتن آینده سیاسی او، کوبیدن برادرش علی لاریجانی است تا برای انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا نشود.
به هر حال این جدلها و حاشیهها در ۱۳ شهریور ۹۸ با نامهای از سوی آملیلاریجانی پایان یافت و وی در پاسخ به نامه جمعی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که "بر ضرورت حفظ وحدت و همدلی مسئولان و نخبگان کشور حول محور ولایت و امامت رهبری معظم انقلاب تاکید کردند"، بابت نوشتن نامه به آیتالله یزدی عذرخواهی کرد و نوشت: «از نامه اینجانب دلسوزان بسیاری مکدر شدند. در همین جا بر خود فرض میدانم که از محضر شریف همه آنان عذرخواهی کنم. آیتالله یزدی حفظهالله منشاء خدمات بسیاری در حوزههای علمیه بودهاند و سابقه مودت اینجانب با ایشان هم دیرینه. ما همه در یک صفیم و دشمن بیجهت خیال باطل تفرقهافکنی نکند. کدورت بین احبّاء، عارضی است و انشاءالله خداوند تبارک و تعالی همه کدورتها را خواهد زدود و راه روشن خود را بر بندگان صادقش خواهد نمود.»
او در این نامه به شفافسازی ماجرای مهاجرتش به نجف هم پرداخت و تاکید کرد: «برخی سایتها و کانالهای اجارهای، ادعا کردند اینجانب نامهای گلایهآمیز به رهبری معظم نوشتهام و از ایشان استجازه برای سفر به نجف اشرف کردهام. این ادعا ۱۰۰درصد کذب است. نه نامهای در کار بود و نه استجازهای و تصویر نامهای هم که منتشر کردهاند ۱۰۰درصد جعلی بود و خط منتشره هم هیچ شباهتی به خط اینجانب ندارد. غرض آنان القای یأس و بیاعتمادی در مردم و ایجاد اختلاف در میان مسئولین و حتی القای شایعه اختلاف مسئولان با رهبری بود.»
آملیلاریجانی همچنین در پاسخ به شبهات مطرح شده درباره نحوه ریاستش بر قوه قضائیه خاطرنشان کرد: «در مورد قوه قضائیه و برخوردهای آن با فساد چه در داخل قوه و چه در خارج آن، در نامه به روشنی سخن گفتهام. مسلماً اینجانب هیچگاه از شخص یا گروه فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد و اقدامات بنده در طول ۱۰ سال خدمت در قوه قضائیه گواه این مطلب است. برخورد با فساد و رسیدگی عادلانه نسبت به مجرمان، وظیفه ذاتی دستگاه قضایی است که همه باید از آن حمایت کنند. گلایه بنده از اصل رسیدگی به فسادها نبود، بلکه از پارهای فضاسازیهای رسانهای و شایعات بیاساسی بود که متأسفانه توسط برخی دامن زده میشود.»
محمد باقر لاریجانی ۵۹ ساله (متولد ۱۳۴۰) کوچکترین برادر و تنها برادری است که پس از بازگشت آیتالله میرزا هاشم آملی به ایران، در قم به دنیا آمده است. او دانشآموخته دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پزشک متخصص بیماریهای داخلی و فوقتخصص بیماریهای غدد درونریز و متابولیسم است و دوره تکمیلی تخصص خود را در کالج متخصصین بیماریهای غدد درونریز آمریکا گذرانده است.
باقر برخلاف برادران بزرگتر، نه به سیاست ورود چندانی داشته و نه حاشیه خاصی به وجود آورده است. او بیشتر مناصب علمی داشته و در سمتهایی مثل ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران، ریاست شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، قائممقامی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه علوم پزشکی و معاونتهای مختلفی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از دوران وزارت دکتر علیرضا مرندی تاکنون (به جز دولت اصلاحات) حاضر بوده است و حتی در دولت اول احمدینژاد تا مرز رسیدن به وزارت بهداشت پیش رفت اما خود را کنار کشید.
باقر لاریجانی در سال ۹۸ در حکمی از سوی سعید نمکی وزیر بهداشت دولت دوم روحانی به عنوان مشاور عالی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منصوب شد و درحال حاضر در سمتهای نایبرئیسی شورای عالی اخلاق پزشکی و کمیته بیماریهای غیرواگیر فعالیت دارد. او سردبیر و عضو هیئت تحریریه چندین مجله داخلی و بینالمللی است و مقالات و پژوهشهای علمی متعددی تالیف کرده است.
باقر لاریجانی در سال ۸۹ به عنوان چهره ماندگار کشور در حوزه علوم پزشکی انتخاب شد و از سال ۲۰۱۱ تاکنون توسط پایگاه اطلاعات علمی Essential Sciences Indicators، در جمع یک درصد دانشمند برتر جهان قرار گرفته است.
با پایان یافتن ریاست علی لاریجانی در قوه مقننه، صادق آملیلاریجانی در قوه قضائیه و معاونت محمد جواد لاریجانی در قوه قضائیه در یک سال اخیر، برادرانی که در یک دهه گذشته نفوذ و قدرت بالایی در قوای مختلف کشور داشتند حالا کم کم به بخشهای حاشیهایتر سیاست ایران رفتهاند ولی آیا این موضوع میتواند به عنوان پایان لاریجانیسم تلقی شود یا ممکن است با کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ و بالاتر رفتن مدارج علمی صادق آملیلاریجانی، اتفاقات دیگری در آینده سیاسی این برادران رقم بخورد؟