عصر ایران؛ مهرداد خدیر- کاهشِ فاحشِ قیمتِ نفت به خاطر شیوع ویروس کرونا و کمشدن تقاضا مهمترین خبر اقتصادی این روزهای دنیاست. آب، البته از سر ایرانِ تحریمشده گذشته چرا که روزانه کمتر از 500 هزار بشکه نفت خام صادر میکنیم و پیشاپیش با کمبود درآمد روبهرو شده بودیم تا از این کاهش فاحش مانند کشورهای دیگر تولیدکننده و صادرکننده شوکه نشویم و زانوی غم بغل نگیریم.
اتفاق جالبتر که برای خیلیها باورنکردنی و پرسشبرانگیز است اما صفرشدن یا منفیشدن قیمت نفت مربوط به آمریکاست. درستتر این است که گفته شود به زیر صفر یا منفی 37 دلار رسید یعنی خریدار با خرید یک بشکه 37 دلار هم دریافت میکند!
داستان آمریکا هم از این قرار است که «در بورس کالا نفت را برای سه ماه دیگر پیشفروش میکنند و تا آن زمان، خریدار میتواند نفتی را که خریده و سررسید تحویل آن سه ماه دیگر است در بورس بفروشد و چنانچه تا سررسید، نفروخته باشد هنگام سررسید باید کالایی راکه خریده تحویل بگیرد».
حالا اما چه اتفاقی افتاده؟ تقاضا و مصرف نفت به خاطر شیوع کرونا به شدت کاهش پیدا کرده و به همین خاطر انبارها همچنان پُر است و در نتیجه کسی که نفت را با پیشفرض مصرف عادی قبلی و مثلا با سررسید سوم اردیبهشت خریده ناگزیر است به هر قیمت بفروشد. چون انبار او جا ندارد و نمی خواهد متحمل هزینه انبارداری هم بشود.
با این حال معیار جهانی نفت، قیمت نفت امریکا نیست هر چند که آمریکا به خاطر نفت شیل به عنوان غول سوم نفتی ( پس از سعودی و روسیه) وارد صحنه شده است و به همین خاطر این تحلیل هم وجود دارد که سعودیها میکوشند با غیر اقتصادی کردن تولید نفت در آمریکا از طریق کاهش عمدی قیمت، غول سوم را از صحنه خارج کنند.
(در نظر داشته باشیم که برای سعودیها ادامۀ وابستگی اقتصاد جهان به نفت و سهم نفت سعودی در تولید جهانی مهمتر است تا قیمت آن.)
با این همه همچنان معیار جهانی دو قیمت دیگر است: اولی قیمت اوپک که 25 تا 35 درصد تولید نفت را در جهان در اختیار دارد و بیشتر دنبال حفظ سهم خود از تولید است تا قیمتگذاری و البته با میزان تولید و عرضه عملاً بر قیمت هم اثر میگذارد و تازگیها با خارج از اوپک مانند روسیه نیز هماهنگ شده است. دومی «برنت» یا «نفت سبک دریای شمال» که قیمت آن هنگام تحریر این مطلب به 20 دلار رسیده است. (قیمت اوپک و برنت معمولاً به هم نزدیکاند).
نفت آمریکا - در واقع یکی از نفتهای آمریکا (که در خشکی و تگزاس است) - اما چنانکه در یادداشت آقای حامد قدوسی هم آمده و به WTI شهرت دارد داستان جدایی دارد. (WTI سرواژۀ «وست تگزاس اینترمیدیت» است).
نکتۀ قابل توجه این است که «برنت» به ذخایر جهانی و کشتیها دسترسی دارد ولی ذخایر نفت آمریکا پر شده است.
با این حساب، قیمت نفت آمریکا ربطی به ایران ندارد. چون قیمت نفت ایران متأثر از برنت و اوپک است و نزدیک به قیمت اوپک. مشکل ایران البته در وهلۀ نخست، تحریمها و کاهش فاحش تولید است و بعد قیمت 20 دلاری.
در این یادداشت تا اینجا دو نکته را متذکر شدیم: اول این که صفر شدن قیمت نفت آمریکا (و در واقع یکی از انواع نفت آمریکا) به معنی مفت شدن نفت در همه جای دنیا نیست.در خود آمریکا هم باز برای سه ماه دیگر تا 30 دلار قیمت خورده ولی در حال حاضر به خاطر پرشدن انبارها ترجیح دادهاند نفت پیشخرید قبلی را اصطلاحاً «رد کنند» تا هزینۀ انبارداری ندهند.
ثانیا معیار جهانی، نفت برنت و اوپک است نه نفت آمریکا که با ظهور نفت شیل، دیگر منحصر به WTI هم نیست.
به این بهانه اما جای یادآوری چند نکتۀ دیگر هم هست:
1. 7 سال پیش، در اردیبهشت 1392 و قبل از روی کار آمدن حسن روحانی و حل و فصل موقت مناقشۀ اتمی، دکتر محسن رنانی متن کتابی را که 5 سال قبل از آن و در سال 1387 با عنوان «اقتصاد سیاسی مناقشۀ اتمی ایران» نوشته بود در فضای اینترنت منتشر کرد. او در آن نوشته و در واقع هشدار داده بود:
«هدف غرب از بالا نگاه داشتن قیمت سوختهای فسیلی، ایجاد انگیزه برای بخشهای مختلف اقتصادهای غربی به منظور کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش تولید انرژیهای تجدیدپذیر است.»
2. در اسفند همان سال و خود دکتر محسن رنانی در میزگرد «ماهنامۀ چشم انداز ایران»- شمارۀ اسفند 92 و فروردین 93- گفت: «این کتاب مربوط به 5 سال قبل بود و قیمت نفت را 100 دلار آوردم. حالا اما 90 دلار میدانم و هر سال هم 10 دلار پایین میآیم چرا که هزینههای استفاده از انرژیهای نو سال به سال کمتر میشود.»
7 سال پس از آن 70 دلار پایین آمده یعنی همان سالی 10 دلار کم شده و حالا به 20 دلار رسیده و در واقع پیشبینی دکتر رنانی تحقق یافته است. هر چند که پیشبینی او مبتنی بر «کاهش هزینههای استفاده از انرژیهای نو» بود و علت اصلی کاهش در حال حاضر شیوع بیماری کروناست که طبعاً در پیشبینی او منظور نشده بود.
3. دو سال قبل از آن و در دی ماه 1390 رستم قاسمی وزیر نفت دولت محمود احمدینژاد در اولین گفت و گوی اختصاصی خود با مجلۀ «آسمان» پیشبینی کرده بود: «نفت 200 دلار میشود اگر ایران، تحریم شود» 8 سال و سه ماه پس از آن میبینیم که ایران اگرچه در تحریم کامل است اما به جای نفت 200 دلاری شاهد نفت 20 دلاری هستیم!
4. خود آقای احمدینژاد البته در تیر 1387 گفته بود «امکان ندارد نفت زیر 100 دلار بیاید.»
درست است که اُفت قیمت نفت در آمریکا موقت است ولی با واقعیت نفت 20 تا 30 دلاری باید کنار بیاییم و رؤیای نفت 100 دلاری را کنار بگذاریم و تازه این در شرایط عادی است نه وضعیت فروش نفت ایران که گرفتار تحریم های شدید است.
تازه با این پیش فرض که سیاستمدار مرود نظر درس خوانده سیاست باشد ،
افسوس اما اینکه مسئولان ما فکر می کنند با حرف می توان کار کرد ،
یا آن قسمت های سریال برره افتادم که می رفتند سر زمین و با نگاه کردن به هوا منتظر باران می ماندند برای آبیاری و با نگاه کردن به زمین منتظر رشد کردن نخود
یادت باسه زمان اون یکی هم نفت 6دلارشد
به همین دلیل است که بهترین ماشین امریکایی را می توان با حقوق یک کارگر ساده خرید ، اما در ایران ، پراید شده است به اندازه حقوق چهار سال یک کارمند
به این میگن یه متنو تحلیل عالی
نفت حدود دو الی سه سال دیگه قیمت های بالای صد دلار خواهد داشت علتش هم سرمایه گذاری آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان و در عین حال تولید کنندگان نفته. سرمایه گذاری آمریکا در نفت شیل باید سوده باشد
نفت را باید با محصولات پتروشیمی تفسیر کنید. ما می توانیم در این حوزه پیشرو شویم
احسنت به این قلم.
کاش یک نکته را می نوشتید و آن این که با روند پاییز و تابستان و بهار سال 98 اگر حتی کرونا نبود هم نفت الان در حد 30 دلار بود.
کرونا اثر را بیشتر کرده. اما روند کاهشی سالهاست که ادامه دار است.
مجدد درود بر شما و نوشتارهای شماره دار شما.
کاش تصمیم گیران نظرات امثال شما را بخوانند و افرادی چون دکتر محسن رنانی را مشاور داشته باشند و حرفهای هیجانی و بی اساس نزنند و کار را بدتر نکنند.
کره زمین، هوای تنفسی، گیاهان، انسان ها، خاک همه و همه از کاهش مصرف سوخت فسیلی و وابستگی به این نوع سوخت لذت می برند.
ایران نیز بهتر است برنامه ریزی کند تا وابستگی خود به نفت را قطع کند و صرفا از نفت برای مصارف داخلی استفاده کند نه در آمد زایی.
آیا شما پیش بینی نفت زیر صفر را کرده بودید؟
اگر پیش بینی نکردید، و بودجه را بر مبنای نفت 50 دلاری بستید، وای بحال ما!
اگر پیش بینی کردید و باز هم بر مبنای نفت 50 دلاری بودجه را بستید، باز هم وای بر ما!
نفت برخلاف تولیدات صنعتی دیگر اگر چاه های ش را از استخراج تعطیل کند آن چاه از گردونه خارج می شود و بازتولید آن به مراتب بیش از قیمت های منفی هزینه در پی دارد.
این نکته اساسی افت قیمت است نه هزینه انبارداری