نگاهی به این فهرست بیندازید: خرید یک قالب کره، تلفن به مدرسه پسرم، تحویل گرفتن بسته پستی، شروع پخت شام از ساعت ۶ بعد از ظهر، شستن وان حمام چون ۱۰ روز است که شسته نشده، شستن لباسها و...
با خواندن این فهرست چه چیزی به ذهنتان میآید؟ آیا این فهرست از کارها شبیه همان فهرستی است که شما نیز در ذهن دارید؟ اگر چنین است فشار روانی که بر شما تحمیل میشود شبیه فشار روانی است که بر بسیاری از افرادی که بار اصلی ادارۀ خانه را برعهده دارند و عمدتا نیز زن هستند وارد میگردد.
به گزارش عصر ایران، مفهوم فشار روانی اولینبار در دهۀ هشتاد میلادی وارد مفاهیم جامعهشناسی کار شد و به تدریج از حوزۀ کار و حرفه به حوزههای شخصی منتقل گردید.
خانم کولین شارپونتیه، مدرس تاریخ و جغرافیا در فرانسه که بیش از ۱۵ سال است به عنوان مدافع زنان خانه دار نیز فعالیت میکند، یک روز صبح تصمیم گرفت که در صفحۀ اینستاگرام خود، دربارۀ فشارهای روانی بنویسد که دوستانش در زندگی روزمره متحمل میشوند.
او با طرح پرسشهایی دربارۀ این فشارهای روانی، مخاطبان خود را به تفکر واداشت و اکنون یعنی یک سال پس از آغاز این کار، حساب اینستاگرام او بیش از ۱۱۰ هزار مشترک دارد.
کولین شارپونتیه دیدگاههایش دربارۀ فشارهای روانیِ ادارۀ خانواده را بسط داد و در نهایت کتابی با همین موضوع نوشت. کتاب او صرفا خطاب به زنان نوشته نشده بلکه یک «راهنمای محافظت از خود» برای زوجها است و مجموعهای از راه حلهای کاربردی را نیز برای کاستن از سطح این فشارها ارائه میدهد.
کولین شارپونتیه در گفتگو با یورونیوز دیدگاههایش را درباره مفهوم فشار روانی در خانه بیشتر توضیح داده است.
از نظر کولین شارپونتیه منظور از این نوع از فشار روانی، مشغولیتهای فکری مداوم و بیوقفه برای انجام دادن کارهای خانه و برآوردن نیازهای اعضای خانواده است. افراد بسیاری در سراسر جهان درگیر چنین فشار روانی هستند اما متوجه این موضوع نیستند. مثلا تامین مایحتاج منزل تنها به گذاشتن خریدها در خودرویمان خلاصه نمیشود بلکه باید چیزهای بسیاری را پیشبینی کنیم. اینکه چه چیزهایی نیاز داریم و فهرستی تهیه کنیم، چه زمانی به خرید برویم (در آخر هفته که فرصت بیشتری داریم اما فروشگاهها شلوغتر هستند یا در وسط هفته که فرصتی کمتر داریم اما مراکز خرید خلوتتر هستند یا خرید بصورت آنلاین)، با چه وسیلهای به خرید برویم (اتوبوس یا خودروی شخصی) و با توجه به بودجهای که در اختیار داریم چگونه میان نیازهای خانواده دست به انتخاب بزنیم.
از نظر کولین شارپونتیه فشار روانی در همۀ خانهها وجود دارد؛ بنابراین مردان نیز این نوع فشار را تحمل میکنند. اما چیزی که دربارۀ فشار روانیِ ادارۀ خانه نگران کننده است، رنجی است که دارندۀ آن باید تحمل کند و از آنجا که زنان بطور تاریخی مسئول ادارۀ امور خانه بودهاند، بیش از دیگران از این فشار رنج میبرند.
قوت گرفتن جنبشهای حمایت از حقوق زنان در دهههای اخیر نیز نتوانسته است از سطح این فشار بر ذهن زنان بطور موثر بکاهد.
بسیاری از زنان همچنان مجبور به انجام کارهای خانه هستند و فشار روانی که بر آنها تحمیل میشود، بسیار نامرئیتر از کارهایی است که عملا در خانه انجام میدهند و به همین دلیل نیز تعریف این موضوع سختتر است.
او تاکید دارد که نباید فشار روانی تحمیل شده بر زنان را با کار آنها در خانه یکی گرفت. خانم شارپونتیه به یکی از مخاطبانش اشاره دارد که پس از آگاهی از موضوع فشار روانی خانه، دست به ابتکاری زده است. او هر بار که به انجام یکی از کارهایش در خانه میاندیشد، پیامی را میفرستد و به این ترتیب متوجه میشود که در پایان اولین روز ۳۰۰ پیام فرستاده است.
کولین شارپونتیه میگوید که سعی کرده است به کمک شبکههای اجتماعی، فضایی را برای زنان را بوجود آورد تا بتوانند دربارۀ این مشکل فکر کنند و با طرح راهحلهایی باعث ایجاد تغییر شوند. با این وجود تاکید دارد که فعالیت در اینستاگرام کار آسانی نبوده است زیرا همواره منتقدانی وجود داشتند که با شعار دفاع از «مردانگی»، دیدگاههای او و دیگر زنان را به باد انتقاد میگرفتند.
او تاکید دارد که هدفش از این کار، متقاعد کردن زوجها برای «توزیع عادلانۀ» فشار روانی در خانه بوده است.
به گفتۀ او موضوع فشار روانیِ ادارۀ خانه از دهه ۷۰ میلادی مطرح بوده است؛ به عبارت دیگر ۵۰ سال است که در این باره بحث میشود. با این وجود تغییرات زیادی در این زمینه نمیتوان دید. او به سال ۱۹۶۸ میلادی اشاره میکند یعنی زمانی که زنان فرانسه در مقابل مردان فریاد زدند: «ما نمیخواهیم در حالی که شما انقلاب میکنید، جورابهایتان را بشوییم.»
کولین شارپونتیه
از نظر کولین شارپونتیه فشار روانی ادارۀ خانه در همۀ جوامع وجود دارد؛ فرای دین یا طبقه اجتماعی افراد.
رها کردن نقشهای واگذار شده به زنان در خانواده نیز در تمام جوامع کار دشواری است. بطور مثال تقریبا در تمام جوامع، یک مردسالاری قوی دیده میشود.
او همچنین کلیشهای را زیر سوال میبرد که تقریبا در تمام جوامع دیده میشود. اینکه میگویند «زنان بطور طبیعی میتوانند چند کار را همزمان با هم انجام دهند».
او این باور را نادرست و اختراعی مردسالارانه میداند و معتقد است که «نمیتوان به تنهایی مغزی را داشت که به جای چهار یا پنج نفر در خانه کار کند.»
خانم شارپونتیه معتقد است که با متعادل کردن این فشار روانی میتوان تغییرات زیادی را در جامعه بوجود آورد. این کار به زنان اجازه میدهد تا زمان بیشتری را برای خود داشته باشند و خوشبختتر باشند.
او تاکید دارد که گاه فشار روانی زنان به دلیل وظایف در خانه تا حدی بالاست که حتی ممکن است منجر به طلاق شود.
به گفتۀ او برای تغییر وضعیت فعلی، راه حلی سه مرحلهای وجود دارد:
اولین مرحله، درک الگوهای موجود از نقش زنانی است که در اطراف ما زندگی میکنند و فکر کردن در این باره که آیا خود ما میتوانیم چنین فشار ذهنی را برای انجام کارها تحمل کنیم یا خیر.
دومین قدم این است که اگر ما شریک زندگی چنین فردی هستیم، حرفهای همسرمان را که میگوید از این همه فشار روانی رنج میبرد، باور کنیم و این مشکل او را کوچک نشماریم.
گام سوم اینکه، راه حلهایی برای همکاری پیدا کنیم. مثلا در آخر هفتهها یک جلسه مشترک خانوادگی بگذاریم تا حتی کودکان نیز در آن شرکت و نیازهایشان را مطرح کنند. سپس به جای آنکه تمام فشار ذهنی مربوط به تامین نیازهای اعضای خانواده را بر دوش یک نفر بیندازیم، با تقسیم کار از فشار روانی تحمیل شده بر خانم خانه بکاهیم.
برگزاری چنین جلسهای به همه امکان میدهد که احساساتشان را بیان کنند و اگر کاری بخوبی پیش نمیرود نیز از آن و علت آن آگاه شوند.
کتاب خانم شارپونتیه مجموعه از پیشنهادها است که به زنان کمک میکند تا فعالیتهایشان را بهتر سازماندهی کنند، بتوانند فرصتی برای استراحت و مراقبه داشته باشند و بتوانند کارهایی را نیز که دوست دارند انجام دهند. او در آخر این گفتگو بار دیگر تاکید دارد که خطاب این کتاب، زنان نیستند بلکه زوجها هستند تا به یکدیگر برای انجام کارهای خانه بدون تحمیل فشار روانی آن بر یک نفر، کمک کنند.
________________________
بیشتر بخوانید
توصیه های روانشناسی به خانم ها
شرایط بیمه و دریافت حقوق بازنشستگی زنان خانهدار
_________________________