عصرایران؛ احسان محمدی- سختترین روز زندگی ورزشی علی دایی احتمالاً لحظهای بود که داور سوت پایان بازی مقابل عربستان را در ورزشگاه آزادی زد. مقدماتی جام جهانی 2010. آنها با نتیجه 2-1 ما را شکست دادند، از آن بازی پر تب و تاب بیش از نحوه به ثمر رسیدن دو گل، سبک شادی کردن بازیکنان سبزپوش عربستان در یادها ماند و هر بار دیدنش آزارمان داد. دایی بعد از آن بازی اخراج شد. افشین قطبی به جایش نشست و تیم به جامجهانی آفریقای جنوبی نرسید.
دایی هنوز هم تلخی آن اخراج را نتوانسته است از ذهنش پاک کند. دلگیر از محمود احمدینژاد که معتقد است اخراج به دستور مستقیم او صورت گرفته. دایی در همه این سالها شاکی است که باید به او فرصت میدادند و میتوانست تیم را بعد از آن شکست احیا کند. جز خورههای فوتبال احتمالاً کمتر کسی یادش مانده که سیدجلال حسینی و هادی عقیلی آن روزها در خط دفاع بودند و حتی وحید هاشمیان که حالا در حوالی تیم ملی روزگار سپری میکند در آن بازی بود و کارت زرد گرفت. اما همه آن شکست را یادشان است و به حسابی دایی نوشتهاند.
حالا درست ده سال از آن شب تلخ فروردینی میگذرد و گفته میشود علی دایی دوباره به نیمکت تیم ملی ایران نزدیک شده است. مردی که امسال تیمی در لیگ ندارد و پیشنهادهای دور از تهران را نپذیرفت. او سال گذشته با سایپا خداحافظی پرهیاهویی داشت و حتی مدیران این باشگاه را متهم به «سوءاستفاده از کارگران» کرد. سایپا تیمی است که علی دایی با لباس آن خداحافظی کرد و مهمترین دستاورد باشگاهیاش در ایران را هم در همان روز جشن گرفت. قهرمانی در لیگ با لباس بازیکن-مربی!
او بعد از طی مسیری طولانی و پرچالش از روی نیمکت های پرسپولیس و نفت تهران گرفته تا راه آهن و صبای قم حالا دوباره به تیم ملی چنان نزدیک شده که میتوانیم با کت و شلوار سیاه، پیراهن سفید و احتمالاً تسبیحی در دست تصورش کنیم. علی دایی منتقدان سرسختی دارد که میگویند او همیشه معترض است و فقط نیمی از حقیقت حضورش در تیم ملی را تعریف میکند. میگوید احمدی نژاد او را از تیم ملی اخراج کرده و این مداخله سیاست در فوتبال است اما نمیگوید در روزی که افشین قطبی داشت خودش را آماده میکرد به تیم ملی بپیوندد با دستور احمدینژاد، دایی جانشیناش شد!
تیمملی ایران دو بازی فوق العاده حساس با عراق و بحرین در تهران دارد. مسابقاتی که به مرگ و زندگی تبدیل شدهاند و حالا شاید علی دایی در 49 سالگی آنقدر پختگی داشته باشد تا اشتباهات سال 2010 را تکرار نکند و تیم را به سمت جامجهانی قطر ببرد. در روزهایی که فوتبال باشگاهی ایران با ریزش مربیان خارجی دست و پنجه نرم میکند و به نظر میرسد تحریم های اقتصادی و فضای جنگی خاورمیانه باعث شده آنها ترجیح بدهند تیمهایشان را بدون خداحافظی رها کنند و این بخت بزرگی برای مربیان جوان داخلی است تا بختشان را آزمایش کنند. این یک شانس بزرگ برای آنهاست، اما زمان نشان میدهد از بدشانسی ماست یا خوششانسی؟!
___________________________
بیشتر بخوانید:
________________________