۰۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۹۱۸۷۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۸ - ۱۱-۰۷-۱۳۹۸
کد ۶۹۱۸۷۶
انتشار: ۱۱:۳۸ - ۱۱-۰۷-۱۳۹۸

وداع با جعفر کاشانی، مرد آرام

رد فوتبال باشگاهی ایران باید از دربدری و نتیجه گرایی خلاص شود. باشگاه شاهین بدون عشق و شور او در شرق تهران سامان نمی گرفت. بعدها به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره پرسپولیس از آینده حرف می زد که ناگهان وداع کرد. به سرعت برق و باد. بی خبر. در مهر 1398

درگذشت جعفر. کاشانی مدافع و کاپیتان سابق تیم ملی و پرسپولیس خبری تلخ برای اهالی فوتبال بود

به گزارش "ورزش سه"،حمیدرضا صدر نوشت:

قواره ای تغییر ناپذیر داشت. مدافع میانی بیش از حد خونسردی بود که نزول نکرد. چه در شاهین، چه در پرسپولیس و چه در تیم ملی. می دانستیم توپ های بلند ارسالی را دفع خواهد کرد. می دانستیم مهاجمان حریف با دریبل او را پشت سر نخواهند گذاشت. می دانستیم به مدد بازیخوانی، توپ را به چنگ خواهد آورد. با آن موهای کمی سپید شده دور سرش آرامشی بزرگسالانه ای را القا می کرد. آن چه او را مدافع کلیدی سال های آغازین پرسپولیس پس از انحلال شاهین و آغاز عصر طلایی تیم ملی در دهه پنجاه کرد.

زمستان 1322 در گلوبندک به دنیا آمد و سپس کودکی اش را در چهارصد دستگاه سپری کرد. جایی که با حسن حبیبی آشنا شد. واکنش های فوق العاده اش او را به درون دروازه کشاند و بعدها با پیراهن شاهین برابر راه آهن و برای پرسپولیس مقابل عقاب درون دروازه ایستاد. ما عقابی ها آن دیدار را خوب به یاد سپردیم. کاشانی گلی دریافت نکرد و عقاب پنج گل خورد.

می گفت سال سوم دبیرستان فوتبال زده شد و رفت سراغ کشتی. سپس به والیبال روی آورد و آن قدر خوب بود تا در تیم برگزیده آموزشگاه ها جای بگیرد. ورزشکاری بود چند وجهی. سرانجام با شخصیت کلیدی زندگی ورزشی اش روبرو شد، با دکتر اکرامی رئیس باشگاه شاهین. سال 1341 شاهینی شد و در پست های مختلف بازی کرد. می گفت در سفری به خوزستان در پست گوش چپ طی نیمه اول سه گل زده و خودش هم حیرت کرده.

انحلال شاهین مترادف بود با سال های اوجش. جام ملت های آسیا 1968 از راه رسید و او در بیست و پنج سالگی پرواز بلندش را انجام داد. در قلب دفاع کنار حسن حبیبی قرار گرفت و عنوان قهرمانی را به چنگ آورد، نخستین افتخار تیم ملی را. قهرمانی که چهار سال بعد تکرار شد، این بار با زوج کاشانی و اکبر کارگرجم در قلب دفاع. در پرسپولیس با برادران وطنخواه، ابراهیم آشتیانی و بعدتر مسیح مسیح نیا خط دفاعی را شکل داد و جام تخت جمشید را هم به ویترینش افزود.

از آن دسته بازیکنانی بود که ذات ورزش را به فتح الفتوحات پر هیاهو ترجیح می داد. هرگز او را هیجان زده ندیدیم و هیچ گاه افتخاراتش را به رخ نکشید. کسی نبود خاطره پیروزی شش صفر برابر تاج را به رخ کشد.

در دی ماه 1353 کفش ها را درآورد. در سی و یک سالگی. پرسپولیس و ملوان در امجدیه در روز وداع او و بهمن صالح نیا به میدان رفتند. بعد از ظهری که حمید شیرزاگان هم راهی میدان شد و کنار همایون بهزادی بازی کرد. زوج کاشانی در آن روز جواد اله وردی بود. پرسپولیس سه یک پیروز شد و همه چیز با انداختن دسته گلی بر گردن و دور گرداندن برابر سکوها پایان یافت.

پس از انقلاب به زمینه ای که بر آن اصرار می ورزید روی آورد، برپا ساختن باشگاهی با تکیه به فوتبال پایه.

رد فوتبال باشگاهی ایران باید از دربدری و نتیجه گرایی خلاص شود. باشگاه شاهین بدون عشق و شور او در شرق تهران سامان نمی گرفت. بعدها به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره پرسپولیس از آینده حرف می زد که ناگهان وداع کرد. به سرعت برق و باد. بی خبر. در مهر 1398.

صدای خش دارش در گوش مان می پیچد "ما این جا تیم داریم، نه باشگاه".

برچسب ها: کاشانی ، صدر
ارسال به دوستان
حفظ منافع یا خروج کامل؟ سناریوهای روسیه در سوریه پس از اسد راهپیمایی اعتراضی هزاران صربستانی در بلگراد (فیلم) تنبیه بدنی دانش‌آموز در ارومیه؛ برخورد قانونی در انتظار متخلف از خواص شگفت‌انگیز توت فرنگی چه می‌دانید؟ / از سلامت قلب تا زیبایی پوست و مو فیدان و الجولانی در ارتفاعات قاسیون دمشق (فیلم) ارتباط بالا رفتن قیمت ارز و نابینا شدن 9 نفر در بیمارستان نگاه؛ رئیس کمیسیون بهداشت مجلس توضیح داد هواشناسی: فردا هوای بیشتر کشور صاف و آفتابی است (فیلم) حسگر جدیدی که سکته مغزی را تشخیص می‌دهد شناسایی ۶۶۴ فرد فاقد پرونده مالیاتی؛ گزارش‌های مردمی در مبارزه با فرار مالیاتی خاصیت گلاب در بهبود عملکرد مغز و آرامش داشتن (فیلم) ترامپ: از ورود به جنگ‌هایی که بیهوده وارد آن شده‌ایم دست می‌کشم جشنواره گل در ورزشگاه تاتنهام هاتسپر؛ لیورپول ۶ تاتنهام ۳ / شبِ تاریخی برای صلاح طرز تهیه سس مایونز در خانه با ۵۰ میلی لیتر شیر (فیلم) طوفان دختران وزنه‌بردار ایران در آسیا؛ ۵ مدال رنگارنگ در یک دسته کرمانی‌مقدم: گاریدو شهامت مربیگری در پرسپولیس را نداشت / نمی‌دانم ژوآئو را از کجا پیدا کردند