عصر ایران ؛ کاوه معینفر - خطرناکترین اتفاق در یک جامعه شک و تردید به اصول بدیهی یک جامعه است، علی الخصوص در امور مرتبط با جان انسانها.
در روزهای گذشته دکتر مجتبی لهراسبی (رئیس اداره آمبولانس خصوصی کشور) در گفتوگو با ایسنا، درباره تردد سلبریتیها، معلمین خصوصی و ... با آمبولانسهای خصوصی در پایتخت، گفت: «این پدیده تا حدی وجود دارد و به ما هم گزارش شده است.» این خبر در ظاهر ساده در بطن آن اتفاقی تکان دهنده را در پی دارد.
هر شخص سالمی که در پشت فرمان نشسته و در حال رانندگی است با شنیدن صدای آژیر آمبولانس و ماشین آتشنشانی، اولین فکری که میکند این است که من سد راه نباشم و سریع به تکاپو میافتد تا راه را برای عبور سریعتر این ماشینها باز کند، به دلیل اینکه همه میدانیم که بحث نجات جان انسانها در میان است.
حال اگر این اتفاق استفاده سلبریتیها و معلمین خصوصی و ... از آمبولانسها واقعی باشد شاید دیگر اولین فکر بحث نجات انسانها نباشد و به این فکر کند که آیا مریضی در این آمبولانس است یا مثلا یک سلبریتی است که میخواهد هر چه زودتر و راحتتر به مراسمی یا ... برسد؟ آن موقع آیا مانند همان سابق سریع به فکر راه باز کردن خواهد بود؟
اتفاق بد این است که در جامعه این تفکر تسری یابد که پولدارها حتی در ترافیک تهران هم راهی برای فرار پیدا کردهاند و به راحتی جابجا میشوند و بدتر اینکه با پول همه اتفاقی قابل حل است و هر کس که پولدار باشد میتواند هر کاری که دلش بخواهد انجام دهد.
زمانی که چند سال قبل خبر یک اختلاس 3000 میلیارد تومانی رسانهای شد و جامعه در شوک و بهت آن به سر میبرد، یک جامعه شناس اعلام کرد 3000 میلیارد تومان از کشور خارج شده در مقابل روحیه نا امیدی و بی اعتمادی که این اتفاق در جامعه به راه انداخته است، هیچ است.
انعکاس این خبر در فضای مجازی هم با بحث و نقد فراوان همراه شد تا جایی که در توئیتر نظرسنجیهایی انجام گرفت مبنی بر این که با توجه به این قضیه آیا هنوز برای آمبولانسها راه را باز خواهید کرد یا خیر؟
خودم بالشخصه تصمیم دارم هیچگاه به چنین اتفاقی فکر نکنم و مانند سابق همواره فکر کنم همه آمبولانسها در حال انتقال بیماری به بیمارستان هستند و باید برایش راه را باز کرد. جای خوشحالی دارد که در آن نظر سنجی هم از میان 1869 رای اکثریت (66 درصد) بر این اعتقاد هستند.
حتی اگر صدها بار به این آمبولانس حامل پولدارها راه بدهیم و آنها به ریش ما بخندد بهتر از آن است که خدای نکرده یک بار باعث شویم جان یک انسان به خطر بیافتد.
نجات جان انسانها اولین و مهمترین وظیفه یک آمبولانس است و این وظیفه چنان مهم، حساس و خطیر است که نباید ساحت آن را با هیچ گونه شک و شبههای آلوده کرد.
پینوشت: قابل ذکر است که این قضیه بیشتر متوجه معدود آمبولانسهای فعال در بخش خصوصی است و در مورد آمبولانسهای رسمی اورژانس (115) چنین شک و شبههای مطرح نشده و نیست.
فرض کنید با این مطلب شما فقط یک بیمار جان خودش رو از دست بده!
قبلا نوشته بودید سلیبریتی حالا آقازاده هم بهش اضافه شده
ولی متاسفانه آژیر آمبولانس در کشور ما چندان معنا و مفهومی ندارد و جدی گرفته نمی شود چون قانون سخت و سفتی در خصوص وجود ندارد اگر هم دارد اجرا نمی شود اگر قانون محکم و به درستی اجرا شود بعد از مدتی این خود تبدیل به فرهنگ می شود
مثلا اگر فرد غیر بیماری مثل معلم هنرپیشه و ... که برای فرار از ترافیک از آمبولانس استفاده می کند به یک ماه زندان محکوم شود هرگز چنین کاری نخواهد کرد و همچنین راننده خلافکار