به گزارش عصرایران، روزنامه شرق نوشت: «انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، امام خمینی (ره) از بیم کودتای نظامی ارتش به اعضای دولت موقت دستور داد تا زمینههای تشکیل یک گارد ملی را بررسی کنند.
[آیت الله حسن لاهوتی] با حکم امام مسئول تشکیل این گارد شد که به دلیل آن که واژه «گارد» یادآور «گارد جاویدان شاهنشاهی» نظام پیشین بود، با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جایگزین گارد ملی شد و امام دستور داد که این نهاد تازهتأسیس زیر نظر دولت موقت اداره شود.»
چگونگی تشکیل سپاه
محمد توسلی، از اعضای نهضت آزادی، درباره آن روزها، چند سال قبل در یادداشتی نوشته بود: «نبود نیروهای حافظ امنیت با واکنش رهبر فقید انقلاب مواجه شد که اعلام کردند برای جلوگیری از تشنجها و ایجاد نظم، گارد ملی تشکیل شود.
تشکیل گارد ملی به دولت موقت و از سوی آن به دکتر ابراهیم یزدی، معاون نخستوزیر در امور انقلاب، سپرده شد و او با توجه به همکاریای که با یکدیگر داشتیم و به ویژه این که کارشناسی ارشد بنده در آمریکا در زمینه سازماندهی بود، تصدی امور مربوط به تدوین اساسنامه آن را به من سپرد.
همزمان امام حکمی به آیتالله لاهوتی دادند و وی نماینده رهبر انقلاب در پروژه تشکیل امور گارد ملی شد. من و لاهوتی در پادگان باغشاه مستقر شدیم و از ۲۳ بهمن تا هفت اسفند - که من به شهرداری تهران رفتم - پیشنویسی برای اساسنامه گارد ملی تدوین کردیم که این پیشنویس به معاونت امور انقلاب (دکتر یزدی) سپرده شد. در این پیشنویس شورای فرماندهی و واحدهایی در زیرمجموعه آن پیشبینی شده بود.
شورای فرماندهی پنج عضو داشت؛ نماینده وزارت کشور که مسئولیت حفظ امنیت کشور را داشت (سرگردی از ژاندارمری)، نماینده دادستان کل کشور (آقای شهشهانی، دادستان کل، آقای فاتحی را معرفی کردند)، نماینده ستاد مشترک (سرهنگ دیزجی)، نماینده مقام رهبری (آیتالله لاهوتی) و نماینده دولت (دکتر ابراهیم یزدی). واحدهایی زیرمجموعه شامل واحدهای آموزش و واحدهای اطلاعات و تحقیقات بود.»
محسن رفیقدوست نیز در خاطرات خود درباره تشکیل سپاه آورده است: «احساس میکردم این سپاهی که در حال شکلگیری است، سپاهی نیست که مد نظر امام بوده است.
از طرف دیگر در سه تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت میکردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابوشریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروههای مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، میشدند.»
رفیقدوست در ادامه ذکر خاطراتش از جلسهای میگوید که مورد تأیید جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه نیست: «ابوشریف، شهید منتظری و شهید محمد بروجردی از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی را که در آنجا جمع شده بودیم، قفل کردم.
یک کلت کمری ۴۵ داشتم، آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر چهار گروه موجود میشناسم، همه یک هدف را تعقیب میکنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است.
انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجهای برسیم، اول شما سه نفر را میکشم، بعد خودم را و همه را راحت میکنم.
خوشبختانه در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرف منطقی است و بهتر است بنشینیم و با هم مذاکرهای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز سه نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند.»
واگذاری نظارت بر سپاه به شورای انقلاب
به هر روی ماجرای کلت کمری رفیقدوست درست باشد یا نه، در فروردین سال ۵۸ گروه سه نفرهای متشکل از محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در قم نزد امام رفتند و با استدلالهای خودشان گفتند که سپاه باید زیر نظر شورای انقلاب اداره شود.
امام هم در این دیدار با درخواست آن سه نفر موافقت کرد و سپس هاشمی رفسنجانی از طرف شورای انقلاب به عنوان نماینده این شورا برای پیگیری کارهای سپاه انتخاب شد و از آن پس سپاه تحت نظر دولت موقت اداره نشد.
توسلی در ادامه یادداشت مذکور مینویسد: «پس از تصویب پیشنویس اساسنامه در شورای فرماندهی و شروع کار واحدهای زیرمجموعه و انتخاب فرماندهان سپاه در چند مرکز استانی و پس از برگزاری اولین گردهمایی فرماندهان و فعالان سپاه پاسداران در پادگان عباسآباد که من و لاهوتی نیز در آن شرکت داشتیم، جمعی که با حضور چنین نهادی در دولت موقت موافق نبودند در پادگان جمشیدیه نهادی موازی تشکیل دادند و در همان فروردین ۵۸ پس از انتقال آقای یزدی به وزارت امور خارجه، نهاد سپاه از دولت موقت جدا شد و زیرمجموعه شورای انقلاب قرار گرفت.
دکتر چمران که در دولت موقت جایگزین دکتر یزدی، یعنی معاونت امور انقلاب شده بودند، اقدام به تشکیل نیروی ویژه کردند و بنابراین در فاصله اندکی برخی در شورای انقلاب خواستار آن شدند که مدیریت سپاه از کنترل دولت موقت خارج شود. بر این اساس مدیریت و فرماندهی سپاه از دولت خارج شد.»
پس از آن که سپاه از دولت موقت جدا شد، نخستین شورای فرماندهی سپاه پاسداران متشکل از جواد منصوری، فرمانده و عضو شورای فرماندهی، عباس آقازمانی (ابوشریف)، مسئول واحد عملیات و عضو شورای فرماندهی، علیمحمد بشارتی و بعدها محسن رضایی، مسئول اطلاعات و تحقیقات و عضو شورای فرماندهی، سیداسماعیل داوودی، مسئول اداری و مالی، محسن رفیقدوست، مسئول تدارکات و مرتضی الویری، مسئول روابط عمومی تشکیل شد.»