طاها، پسربچه نیشابوری، 6 ماه پیش به دلیل بیماری که چندان جدی به نظر نمیرسید به مشهد آمد اما دیگر به زادگاهش برنگشت.
به گزارش ایسنا، در این گزارش اطلاعاتی در مورد مرگ کودکی 10 ساله را میخوانید که براساس توضیحات و ادعاهای پدر طفل و وکیلش بهدلیل تشخیص نادرست پزشک روی داد. طاها، کودکی نیشابوری بوده و شش ماه پیش بهدلیل مشکلی که برایش ایجاد شد به پزشک مراجعه میکند و پس از آن اتفاقاتی رخ میدهد که منجر به مرگ او میشود. پدر طاها روایت این حادثه را چنین شرح میدهد:
6 ماه پیش، پسرم مقداری باقالی خورد و خوردن این خوراکی موجب کاهش پلاکت خونش شد و برای درمان، سه روز در بیمارستان «حکیم نیشابور» بستری شد. در بیمارستان از او آزمایشی گرفتند و براساس تشخیص پزشک بیمارستان، اعلام کردند که آنزیمهای کبدی فرزندم دچار مشکل شده و باید برای درمان توسط فوقتخصص گوارش معاینه شود. از طریق بیمارستان حکیم، طاها به مشهد منتقل شد. ابتدای امر قرار بود که به بیمارستان «اکبر» مراجعه کنیم، اما بهدلیل اینکه بیمارستان اکبر، فاقد بانک خون بود فرزندم را پذیرش نکردند و به بیمارستان دکتر شیخ رفتیم.
در این بیمارستان، پزشک متخصصی از مغزواستخوان طاها، نمونهبرداری کرد. در طول یک هفته که منتظر نتیجه آزمایش بودیم، پلاکت پسرم به میزان 90 هزار رسید. بعد از چند روز پزشک معالج فرزندم اعلام کرد گلبولهای سفید خون طاها به 100 هزار رسیده که بسیار بالا است و مبتلا به سرطان خون شده. با شنیدن این صحبتها سعی کردم برایشان توضیح دهم که در نیشابور، پزشک طاها از او آزمایش گرفته و تشخیص داده، پسرم بهدلیل خوردن باقالی، تنها دچار زردی شده است.
خانم دکتر بیان کردند که پزشک قبلی طاها متوجه بیماری او نشده؛ بنابراین باید فرایند شیمیدرمانی هرچه زودتر آغاز شود. درنتیجه رضایتنامهای برای انجام تست شیمیدرمانی طاها امضا کردم و پزشک، بدون دریافت نتیجه آزمایش، شیمیدرمانی با داروهایی قوی را آغاز کرد.
آغاز مرگ تدریجی طاها
شروع شیمیدرمانی عوارض بسیار شدیدی را برای طاها دربر داشت و مشکلاتی چون دلدردهای شدید، تورم لثه، عفونت ریه و... بههمراه آورد. از سویی دیگر، فرزندم توان حرکتی خود را نیز از دست داد. پس از انجام شیمیدرمانی، از من خواستند تا نمونه مغزواستخوان طاها را از بیمارستان اکبر گرفته و برای پزشک ببرم. نتیجه آزمایش را پیش از آنکه به دست پزشک معالج پسرم برسانم به آزمایشگاه دکتر آیتاللهی بردم و خواستم تا وضعیت فرزندم را براساس آزمایش برایم شرح دهند. مسئول آزمایشگاه توضیح داد که مطابق آزمایشها، طاها مبتلا به سرطان خون نیست و تشخیص پزشک پسرم اشتباه بوده است.
باید بگویم که آزمایشهای اولیه طاها را در بیمارستان شیخ گرفته بودند، متأسفانه پزشک معالج فرزندم منتظر نماند تا جواب آزمایش بیاید و براساس آن، روش درمان مناسبی تجویز کند و بدون دریافتِ نتیجهِ آزمایشِ طاها اعلام کردند که او مبتلا به سرطان خون شده است. در جواب اعتراضهایی که به دکتر معالج پسرم داشتیم، به ما پاسخ داد که طاها بهصورت مادرزاد دچار بیماری «آنمیآپلاستیک» است.
عفونت شدید دست طاها
براساس ادعای پدر طاها بعد از مدتی پلاکت خون پسرم بهدلیل داروهای شیمیدرمانی از میزان 2000 بالاتر نمیآمد، یک شب، پلاکت خونش به 30 هزار رسید، همان شب یکی از پرستاران بیمارستان دکتر شیخ به طاها خون تزریق کرد که در حین تزریق میگفت دستش میسوزد، اما پرستار توجهی نکرد و بعد از تزریق و باندپیچی، روی دستش آب گرم گذاشتند. پس از سه روز که باند دست پسرم را باز کردند دستش عفونت کرده بود. در مدت زمان 15 روز، ورم دست طاها چندین برابر شد و علت عفونت دستش، قرار دادن نامناسب آنژیوکت در رگش بود. عفونت دست طاها باعث شد قویترین آنتیبیوتیکها را به او تزریق کنند که تأثیر نامناسبی روی شرایط مغزواستخوانش میگذاشت؛ بنابراین پس از مدتی او را به اتاق ایزوله منتقل کردند.
پس از عفونت شدید دست طاها، قرار بود برای جراحی دستش او را به اتاق عمل منتقل کنند، اما متأسفانه پزشک در اتاق ایزوله بخش آی.سی.یو تمام عفونت دست فرزندم را با فشار دستش خارج کرد، درواقع دو دستش را روی عفونت طاها گذاشت و فشار داد. همه عفونتها یکباره بیرون آمد که موجب از دست رفتن هوشیاری طاها شد.
مرگ طاها
طاها 15 روز در بخش آی.سی.یو بود. پزشکهای این بخش برایم توضیح دادند تشخیص دوم پزشک معالج طاها مبنی بر اینکه آنمیآپلاستیک دارد، نادرست است و پسرم فاقد چنین بیماری است. متأسفانه عفونت زیاد منجر به مرگ فرزندم شد. بعد از مرگ طاها برای دریافت جنازه پسرم باید مبلغ 70 میلیون تومان هزینه بیمارستان را پرداخت میکردم، سروصدا راه انداختم. رئیس بیمارستان، اجازه دریافت جنازه فرزندم را صادر کرد و کاغذی به ما دادند که هیچ پولی بابت هزینههای درمان از ما دریافت نشود.
شکایت از پزشک معالج طاها؛ بهدلیل خطا در تشخیص بیماری
پدر کودک مدعی است: بعد از مرگ طاها از پزشک معالجش شکایت کردم؛ بهدلیل ابهاماتی که در روند درمان فرزندم وجود داشت. اینکه چرا بدون دیدن نتیجه آزمایش، تصمیم به انجام تست شیمیدرمانی گرفتند و درحالیکه میزان گلبول سفید خون پسرم تنها 1500 بود به اشتباه اعلام کردند که 100 هزار است و بسیاری دیگر از ابهامات موجود.
پس از شنیدن سخنان آقای آیین(پدر طاها) برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر با پزشک معالج طاها در بیمارستان حکیمنیشابور و وکیل خانواده آیین گفتوگو کردیم. در این راستا خانم دکتر شورورزی(متخصص اطفال)، در مورد وضعیت کودک پیش از انتقال به مشهد چنین توضیح میدهد: بیمار، پیش از آن که در بیمارستان حکیمنیشابور بستری شود، سه هفته دچار زردی بود؛ یعنی با نشانههای زردی نزد یک پزشک متخصص عفونی رفته و پزشک، آزمایش هپاتیت و سی.بی.سی برای کودک تجویز کرده بود.
متأسفانه بیمار کمکم دچار خونریزیهای پوستی شده و مجدد آزمایش سی.بی.سی از او گرفته شد و جواب آزمایش، پانسیتوپنی را نشان میداد؛ بدین معنا که تمام ردههای سلولی ازجمله گلبولهای سفید، قرمز و پلاکتهای کودک پایین بود. براساس این آزمایش، کودک را به اورژانس اطفال بیمارستان حکیمنیشابور آوردند و بستری شد.
سی.بی.سی میتواند حالتی از عفونتهای ویروسی ایجاد کند؛ چراکه آزمایشهای هپاتیت بیمار چون هپاتیتB، A و C، کودک منفی بود. برای دریافت بهتر نوع بیماری نیازمند یکسری آزمایشهای تخصصیتر چون نمونهبرداری مغزواستخوان بودیم و از آنجا که چنین آزمایشهایی در نیشابور انجام نمیشد، کودک را به مشهد اعزام کردیم.
کودک، زمان بستری در نیشابور حال مساعدی داشت
براساس بررسی نمونه مغزواستخوان کودک که در آزمایشگاه مشهد گرفته شد گویا بدون تشخیص دقیق، برای بیمار، شیمیدرمانی تجویز کردند که بهدلیل عوارض داروهای شیمیدرمانی کودک فوت میکند. این درحالیست زمانی که کودک در بیمارستان حکیم بستری بود و توسط من معاینه شد، حال عمومی مساعدی داشت و تنها دچار یکسری خونریزیهای پوستی و پایین بودن ردههای سلولی شده بود. نکته مهم این است که با توجه به زردی بیمار که مدت سه هفته به آن مبتلا بود، علایم بیماری به عفونت ویروسی بسیار نزدیک و بههمین علت کبد و مغزواستخوان وی را نیز درگیر کرده بود.
در ادامه برای پیگیری روند پرونده شکایت پدر طاها از پزشک معالج، با وکیل ایشان آقای ابراهیمیمهر گفتوگو کردیم. وی ضمن توضیح روال قانونی پرونده بیان کرد که هماکنون شکایت آقای آیین از پزشک معالج فرزندش، روال قانونی را پشت سر گذاشته و توسط سازمان نظامپزشکی بررسی شده است. وی در مورد روند رسیدگی قانونی به پرونده و نتیجه بررسیهای سازمان نظام پزشکی توضیح داد:
«پدر طفل پروندهای را برای ثبت شکایت نزد من آورد که این پرونده در نیشابور و توسط پزشکی که طفل را معالجه کرده، بررسی شده بود. پرونده شامل یکسری از آزمایشها و جوابهایی است، همراه آزمایشی که مجدد از طفل گرفته شده و براساس آن تشخیص بیماری او صادر شده است. این آزمایشها یکسری تناقضهایی داشته و منجر به مرگ کودک در بیمارستان دکتر شیخ شده، بنابراین پیرو مدارک جمعآوری شده، شکایت خود را مطرح کردهایم و در دادسرا ثبت شده است.
پس از انجام روال قانونی شکایت در دادسرا، پرونده به سازمان نظام پزشکی فرستاده شد و این سازمان درحال پیگیریهای لازم است. دستیابی به نتیجه شکایت، چندین ماه بهطول انجامید. چند روز پیش حکمی موقت به ما اعلام شد مبنی بر اینکه پزشک در تشخیص بیماری کودک اشتباه کرده و کودک سرطان خون نداشته است، اما از طرفی دیگر هم بیان کردند که روند شیمیدرمانی تأثیری بر مرگ بیمار نداشته، درواقع رأیی دو پهلو است. هر چند که حکم قطعی نبوده و ما براساس این رأی درخواست تجدید نظر کرده و شکایت خود را به کمیسیون تجدیدنظر پزشکی اعلام کردهایم».
در این گزارش تلاش شده تا با همه افرادی که بهگونهای در این پرونده دخیل بودهاند گفتوگو کنیم. لازم به توضیح است که در طی چند تماس صورت گرفته با رئیس بیمارستان شیخ و برخی از مسئولان بیمارستان تمایلی به پاسخگویی نداشتند و پس از پیگیریهای صورت گرفته و همکاریهای خوبی که روابط عمومی دانشگاه علومپزشکی مشهد داشتند توانستیم با برخی مسئولان نظامپزشکی و پزشکی قانونی گفتوگو کنیم تا اطلاعات دقیق از پرونده طاها آیین بهدست آوریم.
باید توجه داشت خطای پزشکی هر چند اتفاق ناگواری است، اما متأسفانه وجود دارد و عوامل گوناگونی منجر به بروز چنین خطاهایی میشود که ممکن است پزشک، کادر بیمارستان، حجم بالای کار، عدم وجود تجهیزات کافی و... منجر به بروز چنین رخدادهایی شود. هر چند مطرح کردن چنین قصور پزشکی نباید منجر به ایجاد اضطراب و نگرانی در میان اقشار جامعه شود، بلکه هدف از انتشار این دسته از گزارشها، تلاش برای بهحداقل رساندن این خطاهاست؛ چراکه برخی از این خطاها ممکن است نتایج ناگواری چون مرگ بیمار را بههمراه آورد.