این یک تکنیک انتخاباتی است: «روی صندلی می نشیند. از صبح اولوقت تا هشت شب. هرکس با کارت بازرگانی نزدیک محل رأیگیری می شود به او می گوید رأی به این کاسب جزء فراموش نشود. طی حداقل سه دوره انتخابات او موفق شده بود با این روش رأی بیاورد و وارد هیات نمایندگان اتاق تهران شود.»
سازندگی نوشت: اسدالله عسگراولادی فرتوتتر از همیشه شده است. روز شنبه در سرمای هوای تهران وقتی چند ساعت روی صندلی نشست، صورتش از سرما سرخ شد. محافظش برای او لباس گرمتر و کلاه آورد. پیرمرد باز هم چند ساعتی روی صندلی قرمز رنگی که از خانه آورده بود، تکیه زد و هرکس که عبور میکرد را به رأی دعوت می کرد.
مسئولان برگزاری انتخابات چندینبار از او درخواست کردند مطابق قانون حداقل ۱۰۰ متر از محل برگزاری فاصله بگیرد، ولی اسدالله عسگراولادی گوشش به این حرف بدهکار نبود و احترام پیرمرد هم اجازه نمی داد تا او را بهزور دور کنند.
ساعتها گذشت. بیش از سههزارو۴۰۰ نفر رفتند و آمدند و او سرجایش خشک شده بود. هوا که رو به تاریکی رفت، او نیز صندلیش را جمع کرد. داخل بنز گذاشت و به همراه رانندهاش رفت.
چند ساعت بعد نتایج انتخابات اعلام شد و برای اولینبار طی چهار دهه پس از انقلاب، اسدالله عسگراولادی که با حکم امام (ره) وارد اتاق بازرگانی شده بود، بدون رأی بخش خصوصی از حضور در این نهاد بازماند. او تنها ۵۵۷ رأی کسب کرد. درحالیکه آخرین نفری که اجازه ورود به اتاق بازرگانی یافته بود، ۹۰۰ رأی بیشتر از او کسب کرده بود.
اسدالله عسگراولادی که می گوید دیگر تاجر زیره نیست، حالا دیگر عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی هم نشده است. او مدتی پیش از انتخابات در نام های بدون سند به وزیر صنعت از تخلف در صدور ۲هزارو۶۰۰ کارت خبر داده بود درحالیکه گزارش رسمی اتاق نشان می داد این نهاد طی چهار سال تنها ۷۰۰ کارت صادر کرده است که یکسوم آنها نیز اجازه شرکت در انتخابات را نداشتند.
هشت سال قبل هم اسدالله عسگراولادی در نام های به رحیمی معاون اول رئیسجمهور از او خواسته بود که یک فرد متدین در هیاترئیسه اتاق بازرگانی عضویت داشته باشد. اسدالله عسگراولادی در جریان انتخابات اتاق بازرگانی عرصه را به جوانان و گروهی باخت که برخلاف او برای کسب رأی جامعه بخش خصوصی از مکانیزم هایی مدرن و اعتمادسازی استفاده می کردند که با منطق کسب رأی از طریق دیدارهای چهره به چهره همخوان نبود.
او اکنون پس از چهار دهه تنها در اتاق بازرگانی ایران و چین حضور دارد. درحالیکه سال گذشته ریاست اتاق بازرگانی ایران و روسیه را از دست داده بود. او از فروردین ماه سال آینده باید از اتاق بازرگانی برای همیشه خداحافظی کند. پیرمردی که سالها در ملکی کار کرد که متعلق به مرحوم برخوردار بود و اکنون احتمالا در طرح های توسعه ساختمان اتاق بازرگانی به انبار تبدیل می شود یا اینکه خراب خواهد شد.
دیگران که بازماندند
یحیی آلاسحاق چهار سال قبل در صدر افرادی قرار گرفت که وارد اتاق بازرگانی شدند. او مدتها خود را میراثدار گفتمانی در اتاق بازرگانی میدانست که فقط خودش مدعی حفظ آن بود. آلاسحاق در جریان انتخابات اتاق بازرگانی یکبار در گفتگو با خبرنگار اقتصادآنلاین اشاره کرد که قصد کنارهگیری دارد، ولی بعد از آن در کنار حمید حسینی نشست و در ویدیویی خلاف عرف گفته خود را تکذیب کرد.
آلاسحاق با سالها سابقه فعالیت سیاسی و اقتصادی سرنوشت خود را به نمایشی سپرد که عاقبت کار سیاسی و اقتصادی او را به غریبترین شکل ممکن به پایان رساند. وزیر بازرگانی دولت هاشمی و قائممقام سابق بنیاد مستضعفان اگر همان روزی که حضور در انتخابات را رد کرده بود، روی این حرفش می ماند، اکنون در جایگاه فرد معتمد بخش خصوصی نشسته بود و به جای اینکه با کمتر از ۵۰۰ رأی از عرصه اقتصاد خارج شود تا سالها در میدان تصمیمگیری اقتصادی باقی می ماند. او در کنار محمدرضا بهزادیان جایی گرفت که سالهاست در انتخابات شرکت میکند و دیگر امکان حضور در پارلمان بخش خصوصی را نمی یابد.
بهزادیان که تفکیک اتاق تهران و ایران از اقدامات اوست با وجود تمامی تواناییهای تشکیلاتی که دارد در دو دوره انتخابات اتاق بازرگانی موفق به تشکیل تیمی منسجم و کارآمد نشده است. او در جریان انتخابات اتاق بازرگانی تهران یک روز کامل در صحن محل برگزاری انتخابات مدام به محل حضور هیات نظارت میرفت و تا توانست شکایت و نامه نوشت.
بهزادیان در مجاورت هتل محل برگزاری انتخابات ستاد انتخاباتی برپا کرده بود و با این وجود علیه رقیب که ستادی در فاصله ۵۰۰ متری محل برگزاری انتخابات داشت، اعتراضنامه نوشت و حتی در حیاط محل برگزاری انتخابات با صدای رسا تهدید می کرد که بزودی انتخابات را ابطال می کند. او تا آخرین لحظات برگزاری انتخابات هم به تلاشهایش ادامه دارد، ولی میان رأی بهزادیان و نفر آخری که وارد اتاق بازرگانی تهران شد، بیش از ۸۰۰ رأی فاصله بود و این تفاوت عمیق اجازه نمیداد تا یکی از نامدارترین چهره های اتاق بازرگانی در ایران بتواند با هیاهو سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. محمدرضا بهزادیان مانند علینقی خاموشی رقیب همیشگیاش برای دومین دوره متوالی از حضور در اتاق بازرگانی بازماند.
در میان جمع قدیمیهای اتاق بازرگانی تنها علامیرمحمدصادقی به رستگاری رسید. او برخلاف انتخابات گذشته بیش از یکهزارو۶۰۰ رأی بهدست آورد و کمتر از یک ماه پس از برگزاری آخرین مراسم نکوداشتش به عنوان دومین فرد با بالاترین رأی وارد اتاق بازرگانی شد. میرمحمدصادقی طی چهار سال گذشته نهتنها در چهار دهه قبل خود را به عنوان فردی میانهرو، متدین و حافظ اخلاق نشان داده، بلکه با احترام راهی اتاق بازرگانی شده است.
میرمحمدصادقی اولین فردی به شمار میآید که پس از انقلاب به فکر اتاق بازرگانی افتاد. به همراه لولاچیان دیگر بازاری سرشناس به مدرسه علوی و دیدار امام رفت و برای دیگران و خودش حکم حضور در این نهاد را گرفت. نامه را لولاچیان نوشته بود و میرمحمدصادقی اسامی را پای آن قید کرده بود. اکنون میرمحمدصادقی تنها فرد باقی مانده از لیستی است که با حکم امام راهی اتاق بازرگانی شدند. او همچنان میراثدار همان حکم است.