عصرایران؛ احسان محمدی- چه شب تلخی بود برای آبی ها. برای فوتبال ایران. همان حکایت مسابقه «جت» و «موتورگازی» که علی پروین سالها پیش گفت. از فوتبال آسیا جا مانده ایم. اول از شرق و حالا در غرب. دیگر نمی شود فقط با «غیرت» در یک تورنمنت موفق شد. می شود یکی – دو بازی را با جنگندگی صرف بُرد اما برای بُردن یک تورنمنت باید ابزارهای دیگری هم داشت.
استقلالی ها در شبی که هر چهار گل بازی را بازیکنان السد به ثمر رساندند، 3-1 در لیگ قهرمانان آسیا مقابل حریف قطری شکست خورد، مقابل حریفی که اصلاً عربی بازی نمی کرد. حتی هواداران سرسخت استقلال هم که از «بازی» بازیکنانشان گله مند هستند هم شاید از «نتیجه» خیلی شاکی نباشند. عدد مقابل السد می توانست بزرگتر از این باشد.
در شبی که با اشتباه مرگبار دروازه بان السد مشعل برشام برای استقلال رویایی شروع شد و او نتوانست پاس به عقب بسیار ساده وو یونگ را دفع کند تا آبی ها با یک گل پیروز به رختکن بروند اما نیمه دوم با اشتباه اصغر حاجیلو سرپرست استقلال شروع شد. او حوالی دقیقه ۵۵ نام الحاجی گرو را به عنوان بازیکنی که باید از زمین خارج شود به داور چهارم داده بود، اما ثانیه هایی قبل از تعویض شفر متوجه شد و با فریادهای دیوانه وار اعلام کرد که مارکوس نویمایر باید از زمین خارج می شد و محمددانشگر جای او را بگیرد. تعویضی که خیلی ها بعد از سوت پایان بازی حتی با علم به مصدومیت نویمایر آرزو کردند به سبک حاجیلو انجام می شد!
اشتباه وریا غفوری در عدم یارگیری فشرده با حسن کریم در گل اول، اشتباه محمد دانشگر در مهار بغداد بوجناج در گل دوم، اشتباه مهدی رحمتی در دفع توپی که منجر به پنالتی و گل سوم شد و ... این مجموعه برای شکست خوردن کفایت می کرد اما مدافعان سهلگیر استقلال، هافبک های پراشتباه و مهاجمان کم فروغ کلکسیونی از خطاها را مرتکب شدند تا آبی ها یکی از تلخ ترین شب های فوتبالی شان را تجربه کنند.
در این میان وینفرد شفر که از زمان ورود به ایران جز تحسین نشنیده بود هم به خاطر تعویض ناموفق نویمایر- دانشگر به شدت مورد انتقاد گرفت. پیرمرد آلمانی عملاً 20 دقیقه آخر بازی را روی نیکمت رسوب کرد. تسلیم شدن پیش از اعلام سوت پایان بازی از سوی یک آلمانی از آن اتفاق هایی بود که کمتر نمونه اش را دیده بودیم.
در این میان شعارهای «بی غیرت، بی غیرت» عده زیادی از تماشاگران هم دردناک بود. آنها بعد از گل سوم السد به جای حمایت از تیم خودی، علیه بازیکنان استقلال شعار دادند، پرتاب موفق یک آجر را هم به این پازل اضافه کنید اما آیا همه خطاها را باید به حساب هواداری نوشت که در این شرایط اقتصادی بلیط چند ده هزارتومانی می خرد، برای ساندویچ هزارتومانی، هفت هزارتومان می دهد، از ساعت ها قبل زیر آفتاب می نشیند و بعد شاهد متلاشی شدنی تیمی است که برای فتح ستاره سوم آنها را امیدوار کرده بود؟ یا باید بپذیریم که زورمان نمی رسید و تحمل شکست را نداریم؟
اینکه السد از تیم ملی قطر قوی تر است، آنها ستاره هایی مثل ژاوی و گابی و بونجاج را در ترکیب دارند، سرمایه گذاری گسترده ای کرده اند، مانند استقلال ستاره هایشان را از دست نداده اند و تیم را تقویت کرده اند و ... همه قابل احترام است اما باید بپذیریم که آنها فوتبال بسیار خوبی بازی می کنند، این را مقابل پرسپولیس هم نشان داده بودند، مسلط، هوشمند، سریع، تک ضرب و خلاقانه به توپ ضربه می زنند.
آنها یک «تیم» هستند و همه چیز را در «غیرت» خلاصه نکرده اند، درست مثل الدوحیل، العین و چند تیم دیگر عربی که آشکارا فوتبال را با کیفیت بازی می کنند حتی اگر در یکی دو بازی بتوانیم آنها را شکست دهیم.
باید بپذیریم که فوتبال ما در زمینه های مدیریتی، تکنیکی، تاکتیکی و ... جا مانده است و برای شکست دادن تیم های عربی فقط نمی توان به پر کردن سکوهای ورزشگاه آزادی یا فوتبال غیرتی بسنده کرد... اگر زودتر این بامداد خمار به پایان نرسد هر روز فاصله مان بیشتر می شود و نمی رسیم... هرگز نمی رسیم.