عصر ایران ؛ کاوه معینفر - اتفاق کنسرت حمید هیراد در شیراز (25 تیر) فقط یک اشتباه ساده یک خواننده نیست بلکه آنچه که بیشتر اذیت کننده است یک رویه، نگرش و فرهنگ است. فرهنگی که مقصر بجای پذیرش اشتباه و عذرخواهی نه تنها آن را قبول نمیکند بلکه حتی بر درست بودن آن تاکید دارد. (همه را جیگر فرض میکند)
واقعا دیگر نیازی نیست تکرار کنیم این رویه را در بخشهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... جامعه هم شاهد هستیم چون به همان اندازهای که من چنین تجربهای را از سر گذراندهام، هر کس دیگری هم در این جامعه خودش - مستقیم - یا از طریق اطرافیانش - غیر مستقیم - در معرض این پدیده قرار گرفته است.
اوائل قرن 21 در پی یک بررسی دانشمندان اعلام کردند که آنچه از قرن 20 به عنوان میراث به قرن 21 رسیده است در 3 مولفه خلاصه شده است: 1-دقت 2-سرعت 3-ارتباطات
در این زمانه انفجار ارتباطات که هر اتفاقی در کسری از ثانیه میتواند به سراسر جهان ارسال شود دیگر موضعگیری حمید هیراد یک خودزنی واقعا تاریخ گذشته و از مد افتاده است. بهترین راه صداقت است و پذیرفتن اشتباهی که صورت گرفته، والا پاک کردن اصل مسأله یا به حاشیه بردن آن در این عصر دیگر کارساز نیست.
در نوشتار دیگری هم اشاره کردهام که پدیده پلیبک خوانی در کنسرت، در تمام جهان امری مذموم و غیر اخلاقی است، زیرا که تماشاگران به کنسرت رفته اند و انتظار اجرای خواننده محبوبشان را دارند نه فقط یک تکان دادن لب و ادای خواندن رو در آوردن، با توجه به دابسمشهای امروزی این اقدام مانند آنست که خواننده آهنگ خودش را دابسمش میکند.
در کشور خودمان هم پلیبک خوانی در کنسرت امری غیر قابل پذیرش است مگر در مواردی خاص و در جایی که قواعد بازی آن تعریف شده است، مثلا در بسیاری از برنامههای تلویزیونی که خواننده حضور دارد غالبا موسیقی پلیبک میشود و خواننده لب میزند. یا در همایشها و مراسمها هم غالبا این شکل اجرا به چشم می خورد.
در این برنامهها این گونه اجرا دلایل خودش را دارد مثلا برای یک تک آهنگ حضور یک گروه موسیقی با تجهیزات و انجام مراحل آماده سازی(میکروفن گذاری، تست صدا و ...) طولانی و وقت گیر است و اصطلاحا به صرفه نیست به همین دلیل ترجیح می دهند به همان شکل پلیبک اجرا کنند که خود ان هم 2 نوع است:
در یک شکل آنست که تمام موسیقی قطعه مورد نظر به شکل ضبط شده وجود دارد ولی صدای خواننده روی آن نیست و خواننده در زمان پخش قطعه آهنگ را می خواند یعنی فقط بخش موسیقی اثر پلیبک می شود ولی خواننده اجرای خود را انجام می دهد. مدل دوم آنست که تمام اجزاء قطعه موسیقی پخش میشود که صدای خواننده هم جز آنست اما خواننده در زمان اجرا فقط لب میزند.
ولی همانطور که ذکر شد هر 2 نوع این اجراها شرایط آن از قبل لحاظ شده است و مخاطب هم از قبل آنرا پذیرفته است اما در کنسرت این اقدام انجام نمیگیرد، چون اساسا تعریف آن فرق دارد.
مخاطبی که بلیت کنسرت تهیه کرده است آمده است تا شاهد و شنوای خواندن خواننده مورد علاقهاش باشد به همین دلیل وقتی با پدیدیه پلیبک مواجهه می شود اولین احساسش این است که با او محترمانه رفتار نشده است و با یک کلاهبرداری طرف است، زیرا در خانه یا ماشین هم می توانست همان موسیقی را گوش بدهد دیگر نیازی به هزینه کردن وقت، پول و ... نبود.
ذکر دوباره این نقل قول خالی از لطف نیست: کاوه آفاق (خواننده و موزیسین) در مصاحبهای نقل کرده بود « "التون جان" خواننده معروف بریتانیایی به دو خواننده بسیار مطرح موسیقی دیگر انتقاد داشت که آنها روی صحنه پلیبک میخوانند و جالب اینجاست این دو خواننده در پاسخ به اظهارات وی ماجرا را رد نکردند اما گفتند چون روی صحنه حرکات زیادی دارند و پرفورمنس اجرا میکنند دیگر قدرتی برای خواندن نمیماند.» شفاف و صادقانه جواب دادهاند.
البته این قضیه برای خوانندههای ما صدق نمی کند زیرا که در کنسرتهای آنها از انجام رقص و حرکات پیچیده خبری نیست و غالبا جلوی پایه میکروفن ایستاده اند و نهایت حرکت آنها طی کردن عرض و طول صحنه است.
با این وجود اگر خوانندهای هم به هر دلیلی نمیتواند اجرا زنده داشته باشد و می خواهد که به شکل پلیبک اجرا کند، شکل حرفهای و اخلاقی آن اینست که از همان ابتدا صادقانه اعلام کنند که این کنسرت به شکل پلیبک است و هر کسی هم که در آن مراسم حضور دارد مطلع است که این کنسرت اجرای زنده نیست بلکه خواننده لب میزند ولی به شکل دیگری جبران این نقیصه را میکند. (برای خواننده های ما روش جبرانی سراغ ندارم!)
در قضیه حمید هیراد هم بهترین اقدامی که باید انجام دهد پذیرش اشتباه و معذرت خواهی است، و اگر قرار است در آینده باز پلیبک خوانی داشته باشد از همان ابتدا اعلام کند.
در کنسرت شیراز یک نوع تقلب را شاهد بودیم اما در اقدام بعدی و تکذیب آن شاهد دروغ هستیم، صداقت را انتخاب کن.
النجاة فی الصدق (نجات در صداقت است).
دردم این است که امثال شجریان ممنوع الکار شدند تا این نمک بر زخم بپاشد
بیچاره هنر و موسیقی که از بنان و شجریان به این مطربهای متقلب و بی هنر رسیده
اما اگر مردم براشون مهمه خوب دیگه کنسرتش نروند
به قول اون بزرگوار که واقعا مشکل ما اینه!!!!
باعث افتخار هم هست.
این باصطلاح هنرمندان هم در حال نزول اند مثل کل
ملتی که اینارو شاخ میکنن بایدم پلی بک گوش کنن
این شخص از روز اول حاشیه داشت
اگر روز اول به خاطر سرقت ادبی جلوش گرفته میشد
اینجور توهین به مخاطب که تو این اوضاع احوال اقتصادی هزینه کرده و اومده کنسرت , توهین به شعورش نمیشد
در برنامه م.م وقتی از خواننده دست چندمی پول می گیرند ویک شبه اسمش را به بالاترین نقطه قله خوانندگی می برند . چه انتظاری دارید.