عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:تغییرات تعداد کانالهای فعال تلگرامی، تعداد مطالب تولیدی و رد و بدل شده و بالاخره تعداد بازدیدها سه مولفه اصلی و البته ظاهری برای قضاوت درباره میزان موفقیتآمیز بودن فیلترینگ است.
يكشنبه شب در برنامه خبري تلويزيون در اين باره توضيح دادند كه هر سه شاخص افت كرده است و اين نشانه موفقيت فيلترينگ است.
در اثبات آن مدعي شدند كه تعداد بازديدها از ٢ ميليارد و ۴۰۰ ميليون مورد به حدود يك سوم يعني ٨٥٠ ميليون بازديد كاهش يافته است. كانالهاي فعال و پستهاي گذاشته شده نيز كم وبيش به همين ترتيب كاهش يافته است. طبيعي است كه قصد گوينده اثبات موفقيتآميز بودن سياست فيلترينگ است.
ولي اين آمار بر فرض درست بودن نه تنها نميتواند اين ادعا را اثبات كند، بلكه چه بسا به معناي شكست كامل آن تلقي شود.
چرا؟ در درجه اول هنگامي كه فيلترينگ گسترده رخ ميدهد و حتي فيلترشكنها نيز مشمول فيلترينگ ميشوند، طبيعي است كه افت شديد اوليهاي در استفاده از پيامرسان فيلتر شده رخ دهد. ولي اين افت پس از مدتي جبران ميشود. زيرا افراد كمكم شيوههاي عبور از آن را ياد ميگيرند. به همين دليل كسي كه اين آمار را ارايه داد، اصلا به اين مساله نپرداخت كه رقم ٨٥٠، كمترين تعداد بازديدكنندگان در پي آن افت بوده كه پس از چند روز جبران و دو برابر شده و به رقم يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون بازديد رسيده است.
اگر فيلترينگ موفق بود، روند كاهشي بايد مستمر ميبود نه آنكه با يك روند افزايشي و حتي جهشي دوباره مواجه شود. درباره كاهش تعداد كانالها و گروهها و پستها نيز بايد گفت، اين كاهش مربوط به حضور دستوري است. به عبارت ديگر كانالهاي دولتي و رسمي و وابسته به نهادهاي رسمي فعاليت كانال خود را متوقف كردهاند. اين كار نيازمند به فيلترينگ نبود، كافي بود دستور رسمي داده ميشد تا اين اتفاق بيفتد. به علاوه بيشتر آنها به اميد بازگشت هستند و هنوز كانال خود را حذف نكردهاند فقط پست جديد در آن نميگذارند.
تمامي يا حداقل بخش اصلي از كاهش آمار مذكور، مربوط به توقف فعاليت همين كانالها است كه حضور آنها در تلگرام به نفع سياستهاي رسمي بود.
آخرين پستهاي يكي از خبرگزاريهاي بزرگ كشور در تلگرام به طور متوسط بالاي صد هزار بيننده داشت. اكنون و بالاجبار كه به سروش تبعيد شدهاند، حدود ٢ درصد آن بازديدها را دارند و اعضاي كانال آنها نيز به كمتر از ١٠ درصد رسيده است. طبيعي است تعداد زيادي از پستهاي توليدي مربوط به همين كانالهاي رسمي بود كه اكنون از تلگرام خارج شدهاند و همه آنها نيز پشيمان هستند زيرا مخاطبان و اثرگذاري خود را از دست دادهاند.
تلگرام براي چه فيلتر شد؟ آيا براي جلوگيري از حضور فارس، تسنيم، ايرنا و ايسنا بود؟ آيا هدف حذف پستهاي توليدي اين خبرگزاريها و نمونههاي مشابه بود؟ آيا ميخواستند خوانندگان آنها را از اين فضا بيرون كنند؟ اگر اينها هدف اصلي بوده به طور قطع موفقيت داشته است! ولي اگر هدف جلوگيري از فعاليت كانالها و گروههايي بوده كه به لحاظ سياسي مطلوب فيلتركنندگان نيستند، در اين صورت چيزي جز شكست براي آن نميتوان گفت، فقط بازار فروشندگان VPN را داغ كردهاند كه بايد مورد مطالعه جداگانهاي قرار گيرد.
نكته ديگر اينكه فيلترينگ اثرات منفي و مغاير با خواست فيلتركنندگان نيز گذاشته است. براي نمونه پيش از اين خودم چندين كانال خبرگزاريها را ميديدم. حالا كه از تلگرام رفتهاند، ديگر امكان استفاده از آن را ندارم. مگر اينكه برحسب مورد به سايت آنها مراجعه كنم كه بسيار كم اتفاق ميافتد.
بنابر اين حضور اين شبكههاي خبري و ديگر كساني كه به علت دستور رسمي از تلگرام بيرون رفتند، تلگرام را تبديل به فضاي يكدستي ميكند كه فاقد رقابت خبررساني و تحليل است و اين وضع براي آنچه فيلتركنندگان نگرانش بودند، خطرناكتر است.
به نظر ميرسد كه در جريان فيلترينگ تلگرام، حتي به اندازه غيرقانوني كردن استفاده از ماهواره تامل و برنامهريزي و انديشه نشده است.
هرچند اكنون مساله ماهواره به كلي منتفي شده است، ولي همچنان قانون آن در كتابها وجود دارد و ديشهاي ماهواره و فيلترشكنهاي موجود، تبديل به نمادي شدهاند كه بيارتباطي قانون و مقررات با نيازها و خواستهاي مردم را نشان ميدهد. همه عوارض اين اقدامات يك طرف، اينكه مردم به راحتي هرچه تمامتر مجبور به ناديده گرفتن اين احكام شوند و اعتبار مقررات و قانون زير سوال برود، يك طرف.