۱۰ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۳۴۳۱۵
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۲ - ۲۸-۰۱-۱۳۹۶
کد ۵۳۴۳۱۵
انتشار: ۱۸:۲۲ - ۲۸-۰۱-۱۳۹۶

بحران کتاب کی تمام می‌شود؟

منصور یاقوتی می‌گوید: مشخص نیست چه زمانی قرار است دریچه روشنایی به روی کتاب باز شود و بحرانی که دامن‌گیر کتاب شده است تمام شود.
این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات در سال گذشته اظهار کرد: سخت‌گیری‌های بیش از اندازه ممیزی کتاب در ایران باعث شده است که کتاب روندی رو به سقوط داشته باشد. تیراژ کتاب که قبلا ۱۲۰۰ نسخه بود الان به مرز ۵۰۰ و ۲۵۰ نسخه رسیده، که این تیراژ گویای وضعیت اسفباری است که دامن‌گیر  کتاب در کشور شده است.

او افزود: در دهه ۴۰-۵۰ که تیراژ کتاب به طور متوسط پنج‌هزار نسخه بود و در چاپ‌های متعددی منتشر می‌شد، برخی از آثار که با استقبال مردم مواجه می‌شد حتی به چاپ دهم و یازدهم هم می‌رسید. اما امروز تیراژ کتاب ۵۰۰ نسخه است برای جمعیتی نزدیک به ۸۰ میلیون، که این موضوع وضعیت فاجعه‌باری را رقم می‌زند، زیرا این تیراژ برای یک دبیرستان اکتفا می‌کند نه برای یک کشور!

یاقوتی با انتقاد از وضعیت ممیزی‌ با مثال زدن از کتاب‌های خود گفت: مجموعه داستانی را با عنوان «واپسین‌ آوا» فراهم کرده‌ام که ۲۵ داستان دارد و در اختیار انتشارات ققنوس است؛ اما در قدم نخست، خود من شش داستان از بهترین داستان‌ها را بعد از مدتی کلنجار رفتن که آیا این داستان مشکل ایجاد نمی‌کند، حذف کردم، احتمالا ناشر هم تعدادی از آن‌ها را حذف می‌کند و در مرحله آخر در دایره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قلع و قمع نهایی انجام می‌شود و در نتیجه چیزی باقی نمی‌ماند که مخاطب و یا خواننده رغبت کند کتاب را بخواند.

او افزود: تیراژ کتاب در سال گذشته مثل سال‌های قبل وضعیت اسفباری داشت و ناامیدکننده بود.

این نویسنده درباره این‌که آیا تعداد عنوان‌های بالای کتاب می‌تواند تأثیر مثبتی در بازار نشر بگذارد، اظهار کرد: تعداد عناوین هیچ‌گاه مطرح نبوده است. چندین سال پیش با یکی از وزیران ارشاد برخوردی داشتم و او آماری که ارائه داد، ۲۵ هزار عنوان کتاب بود؛ اما در میان این تعداد عنوان چهار اثر درخشان دیده نمی‌شد. تعداد عناوین هیچ ارتباطی به کیفیت آثار ندارد. در  هر دوره تاریخی هم همین‌طور بوده است؛ به طور مثال در دوره حافظ، این حافظ بود که در میان انبوه هزار نفری شاعران درخشید و ماندگار شد، یا در روزگار فردوسی هم این‌طور بوده است، بنابراین صرف تعداد عناوین در هیچ دوره تاریخی نمی‌تواند ملاک و شاخصی باشد برای این‌که بگوییم در این مقطع با توجه به این تعداد عناوین وضعیت کتاب و ادبیات خوب بوده است.

یاقوتی افزود:  سال گذشته چه اثر درخشانی سراغ دارید که با استقبال عمومی مواجه شده باشد یا شور و ولوله‌ای  در سطح کشور ایجاد کرده باشد؟ اوایل دهه ۵۰ دو عنوان کتاب منتشر شد؛  یکی رمان «همسایه‌ها» از احمد محمود بود که در سطح کشور مدت‌ها اسباب بحث‌، گفت‌وگو و نقد و نظر بود و اعتبارش را تاکنون حفظ کرده است، و دیگری مجموعه داستانی از من با عنوان «گل‌ خاص» بود. این مجموعه داستان ۶۰ صفحه‌ای هنوز اعتبار خود را حفظ کرده است. حفظ اعتبار این دو اثر به خاطر کیفیت و درخشش محتوای آثار بود و نه بر اساس  تبلیغات.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: امروز  آن‌چه دیده می‌شود تبلیغات و رونمایی‌های بسیاری است که از آثار هنرمندان در سطح کشور انجام می‌شود، که هزینه‌های زیادی هم صرف آن‌ها می‌شود؛ اما  متأسفانه در هیچ عرصه‌ای شاهد تجلی یک اثر درخشان نبوده‌ و نیستیم.

او همچنین درباره برون‌رفت از این وضعیت گفت: در وهله اول می‌بایست دستگاه سانسور از روی کتاب برچیده شود و مانند تمام دنیا به نویسنده اعتماد شود. نویسنده باید مسئول اثر خود و در برابر آن جواب‌گو باشد. تا زمانی که سانسور و ممیزی به  شکل سلیقه‌ای اعمال می‌شود و هرکس با توجه به سلیقه خود متن را قیچی و در آن و دخل و تصرف و حذف می‌کند نمی‌توانیم شاهد آثار درخشان در هیچ حوزه‌ای، چه سینما و تئاتر و چه دیگر قلمروهای هنر باشیم.  قدم دوم رسانه‌ها هستند؛ تلویزیون، رادیو و مطبوعات باید از آثار مستقل و فاخر حمایت کنند نه این‌که حتما اثر دولتی باشد تا مورد توجه آن‌ها قرار بگیرد. نویسنده کارمند دولت نیست. هنرمند در طول تاریخ یک وجود مستقل بوده و کار خود را انجام می‌داده است. این استقلال باید به رسمیت شناخته شود. اگر این استقلال به رسمیت شناخته شود مطمئن باشید که اثر فاخر به وجود می‌آید.

منصور یاقوتی در پایان درباره بهترین و بدترین خبرهایی که در سال ۹۵ شنیده است، اظهار کرد: درباره کارهای خودم می‌توانم بگویم در سال گذشته از من یک کتاب منتشر شد در حالی‌که من پیش یکی از ناشران هشت کتاب دارم که سال‌هاست خاک می‌خورد، یا پیش ناشر دیگری چند کتاب دارم که سال‌هاست خاک می‌خورد. این به تنهایی کافی است که یک هنرمند دچار یأس و سرخوردگی شود و دستش به سمت قلم حرکت نکند. فکر می‌کنم بقیه هم دچار این گرفتاری هستند و این درد مشترکی است.
برچسب ها: کتاب
ارسال به دوستان