آیا انجام بدنسازی ممکن است به افزایش خشونت ورزشکار یا افراد مقابل او کمک کند یا خیر؟
روزنامه قانون نوشت: «نوروز ۱۳۷۷ یک برنامه جذاب تلویزیونی توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ مردان غولپیکری که آمده بودند وزنههای پولادی را یکی پس از دیگری بلند کرده و روزهای هیجانانگیزی را برای بینندگان بسازند. «قویترین مردان ایران» در سال ۱۳۸۰ و در ادامه از سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ نیز روی آنتن تلویزیون رفت اما بعدها مشکلاتی پیش آمد که در نهایت منجر به تعطیلی این برنامه شد.
همان روزها که مجریان برنامه معتقد بودند شرکتکنندگان در برنامه مردان آهنین از زور بازوی خود سوءاستفاده نمیکنند، یکی از مجلههای وابسته به یکی از اعضای شورای شهر فعلی تهران در پروندهای ویژه به مواردي از بزهکاری قهرمانان این رشته که شامل سرقت، کلاهبرداری، زورگیری و حتی سوءاستفاده جنسی از دختران یا فریب دادن آنها بود، اشاره کرد. شاید در میان همان روزهای هیجانانگیز هیچکس فکرش را نمیکرد که سرنوشت، اینچنین مردان آهنین را وارد بازیهای عجیب خود کند.
قتل روحا... داداشی، تصادف منجر به مرگ امین باقری، متواری شدن امیر قرایی به دلیل اتهام به قتل و در نهایت کشته شدن محسن مکتوبیان به دست پدر همسرش که در روزهای اخیر رخ داد، سبب شد تا نگاهی به پرونده مردان آهنین داشته باشیم. آنچه در این گزارش به آن پرداختهایم این است که آیا انجام چنین ورزشی ممکن است به افزایش خشونت ورزشکار یا افراد مقابل او کمک کند یا خیر؟
درگيري در تمام ورزشها وجود دارد
«در موقعیت دعوا قرار نمیگیریم. کسی با ما در نمیافتد که دعوایمان بشود. برای مثال خود شما میآیید با ما دعوا کنید؟ ما حتی کمتر از آدمهای عادی در موقعیت دعوا قرار میگیریم.» این پاسخ رضا قرایی به احتمال حضور در نزاعهای خیابانی و سوءاستفاده از زور بازو است اما چرا مردان آهنین در سالهای اخیر دچار حادثههای مختلف شدهاند؟ فرامرز خودنگاه، داور وقت برنامه مردان آهنین در این باره به «قانون» میگوید: «من فکر میکنم نه تنها این ورزش بلکه بسیاری از ورزشهای دیگر نيز درگیر اتفاقات هستند اما به دلیل آن که ورزشکاران مردان آهنین یا پرورشاندامیها در تلویزیون بیشتر به چشم میآیند، این اتفاقات درباره آنها پررنگتر نشان داده میشود. شناخت بیشتر مردم و زبانزد شدن آنها باعث شده این فکر در اذهان متبادر شود که این ورزشکاران خشنتر هستند.»
او درباره انتقاداتی که همان روزها درباره پخش برنامه «مردان آهنین» و افزایش خشونت در جامعه به دلیل پخش این برنامه مطرح شد، عنوان كرد: «برخی میگویند همین اتفاقات منجر به عدم پخش برنامه شد؛ در صورتی که این موضوع به دلیل سیاستهای صدا و سیما و عدم علاقه آنها به پخش برنامه بود. درباره محسن مکتوبیان نیز که به قتل رسیده باید بگویم که ایشان به هیچ عنوان در بین ورزشکارانی که در مسابقه قویترین مردان شرکت کردند، حضور نداشت و ورزشکار رشته بدنسازی است. اشتباهی که در این باره رخ میدهد این است که بسیاری، قویترین مردان را با بدنسازها اشتباه میگیرند؛ در حالی که این دو رشته با یکدیگر متفاوت و جدا هستند. رشته ما (قویترین مردان) قدرتی است و رشته آنها بدنسازی است.»
خودنگاه درباره این که مردم توقع ندارند قهرمان ورزشکار از زور بازوی خود برای ایجاد بزه استفاده کند، گفت: «قبول دارم که انتظار مردم از ورزشکاران بیشتر است زیرا مردم ما این ورزشکاران را به عنوان پهلوان میبینند. مردم ما پهلواندوست هستند و توقعشان از ورزشکاران بالاتر است اما اجازه بدهید در این باره یک مثال نقض بیان کنم. روحا... داداشی به قتل رسید؛ در حالی که حیا و ادب او خیلی بالا بود و نمیخواست به قاتل خود حمله کند. مطمئن باشید اگر میخواست جواب آن بچه را بدهد در ۱۰ ثانیه او را «گره» میزد و هیچگاه کشته نمیشد. بنابراین نمیتوان گفت که اندام تنومند قهرمانان و ورزشکاران این رشته منجر به افزایش غرور آنها و حضور در نزاعهای خیابانی یا از این دست مسائل میشود. یادم میآید یکی از قهرمانان جودوی آسیا در روز سيزدهبهدر به قتل رسید. آیا باید گفت که ورزشکاران جودو خشنتر از مردم عادی هستند؟»
تاثير شاخص سلامت بر خشونت
در همین راستا سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره اتفاقاتی که در سالهای اخیر برای ورزشکاران بدنسازی و قویترین مردان رخ داده به «قانون» گفت: «ما با یک واقعیتی در جامعه مواجه هستیم و آن بالا نبودن شاخص سلامت روانی اجتماعی است. به طور طبیعی در هر جامعهای که شاخصها وضعیت مطلوبی نداشته باشد، عوارضی را برای این قبیل جوامع خواهد داشت که یکی از مولفههای آن افزایش خشونت است.
اگر تحلیلی در این باره بکنید متوجه میشوید که موضوع دعوا و ضرب و جرح، یکی از پروندههایی است که در نظام قضایی ما از فراوانی بالایی برخوردار است. این آمارها نشان میدهد که موضوع خشونت در جامعه باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. ورزشکاران نیز در همین محیط زندگی میکنند. ورزشکاران رزمی به معنی عام آن که تمرین و مسابقه خشنی دارند و فشار زیادی را متحمل میشوند، باید ظرفیت لازم برای موفقیت در این گونه ورزشها (روح پهلوانی) را داشته باشند.
وقتی قتل مربوط به قهرمان پرورشاندام است، این موضوع به ذهن متبادر میشود که چه ارتباطی بین این نوع ورزشها و جرم وجود دارد؟ شاید نتوان ارتباط منطقی بین این دو مولفه ایجاد کرد زیرا انگیزه قتل یا جرمها مشخص نیست اما پیشگیری و کنترل خشونت در جامعه باید در اولویت قرار بگیرد. خشونت در جامعه ما زیاد است؛ جامعهای که در آن نشاط و سلامت اجتماعی بالا نباشد، عوارض اجتماعیاي خواهد داشت و خشونت یکی از این عوارض است.»
برخورد متقابل مردم با قهرمانان
سرنوشت متفاوت قويترين مردان ايران در سالهاي اخير تبديل به چالش جدي فدراسيوننشينان شده است. هنوز هيچكس نميتواند با قطعيت اعلام كند كه آيا پخش آن مسابقات سبب افزايش خشونت در جامعه يا تغيير روحيات شركتكنندگان شد يا خير.
آنچه مسلم است اين كه يكي از قويترين مردان ايران در آن مسابقه به قتل رسيد و ديگري نيز به جرم قتل متواري است. سخن در اين باره بسيار است اما كوتاه اين كه به نظر ميرسد برخورد اين ورزشكاران با مردم عادي و بالعكس بايد جدي واكاوي شود. فراموش نكنيم كه تختي و پورياي ولي تنها به دلیل اندام ورزشكاري خود شهره نبودند. آنها فراموش نشدهاند به دليل اين كه رفتار پهلوانانه داشتند.»