اگر اخبار بازار موبایل و دنیای فناوری را دنبال میکنید یا اهل لذت بردن از میمهای (Memes) طنز در شبکههای اجتماعی باشید، احتمالا باخبر هستید که این روزها داغترین موضوع این حیطه، بازی Pokemon Go است.
پوکمون گو در سه روز اول عرضه توانست به صدر جدول پرفروشهای دو مارکت اندروید و آیاواس برود و در همان روزهای اول، رکورد ساعات استفاده را زد و از این حیث حتی به شبکههای اجتماعی محبوبی مانند تیندر، فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت هم چربید! موفقیت این بازی از نظر مالی هم چشمگیر بوده است؛ سهام نینتندو که فقط 33 درصد نیانتیک (سازنده و ناشر بازی) را در اختیار دارد، ناگهان ارزش آن افزایشی تساعدی داشت و سهامداران را به تقلا واداشت.
این بازی بر پایه تکنولوژی واقعیت افزوده ساخته شده است، اما واقعیت افزوده چیست؟ تصور کنید بتوانید به جای یک دنیای کاملا مجازی و از پیش ساخته شده، موجودات بازیهای ویدئویی خود را روی پسزمینه دنیای حقیقی مشاهده کنید و با آنها تعامل داشته باشید. البته تعریف واقعیت افزوده، جذابتر از آن چیزی است که در دسترس داریم. فعلا واقعیت افزوده به این معناست که یک هدف یا موجود خاصی روی سطحی خاص به نمایش درآمده و کم و بیش حرکت کرده و منتظر لمس بازیکن باشد یا تعاملهای ساده دیگر.
پیش از این بازیهای دیگری با این سبک و سیاق داشتهایم که شاید معروفترینشان، بازی قبلی سازنده همین پوکمون، یعنی اینگرس (Ingress) باشد. در بازی اینگرس، بازیکنان در نقش ماموران سازمانی ظاهر شده و در هیبت دو تیم در فضای حقیقی یکدیگر را شناسایی و سرکوب میکردند. (این سرکوب فقط توسط گوشی و نرمافزار انجام میشد و ضرب و جرحی در کار نبود)
پیکره پوکمون گو روی همان زیرساخت بازی اینگرس بنا شده است. در بازی اینگرس، نقاط خاصی روی نقشه جی.پی.اس مشخص شده بود که کاربران با مراجعه به آن نقاط میتوانستند با یکدیگر بازی کنند. نیانتیک از زحمات تولید بازی قبلی خود بهره گرفته است. در این بازی برای یافتن پوکمونهای خاص باید به مکانهای خاص رجوع کنید. مثلا برای یافتن پوکمونهای عنصر آب باید به پارکهایی بروید که در آنها آب زیاد دیده میشود.
پس از فعالسازی بازی، باید یک آواتار با شکل و شمایل دلخواه بسازید. پس از آن، آواتار شما روی نقشه ظاهر میشود. سپس محل شما روی نقشه جی.پی.اس مشخص شده و آواتارتان جای شما را خواهد گرفت. با حرکت شما، آواتارتان هم حرکت خواهد کرد. مکانهای مهم شهرها روی نقشه علامت زده شدهاند. با رجوع به آنها، میتوانید پوکمونهای مدنظر خود را پیدا کنید. این مکانها به Pokestop معروف هستند. هر بار که یکی از پوکمونهای مورد نظرتان را پیدا کنید، میتوانید انتخاب کنید آیا روی پسزمینه از پیش ساخته و کارتونی پیش رویتان ظاهر شود یا روی پسزمینه دنیای حقیقی (یعنی آن چیزی که از لنز دوربین قابل رویت است).
در هر دو حالت، فرآیند گرفتن پوکمونها بسیار ساده است. کافی است به سبک و سیاق بازیهای پرتابی موبایل، یک توپ مخصوص (پوکیبال) به سمت پوکمون رویت شده بیندازید و آن را بگیرید! برای تمرین دادن پوکمونها، باید در حالی که جی.پی.اس فعال است، اقدام به دویدن یا راه رفتن کنید. البته ظاهرا کاربرهای زیادی با آهسته حرکت دادن خودرویشان توانستهاند نرمافزار را گول بزنند. در عین حال، آبنباتهایی هم در بازی یافت میشود (حالا یا با شکست دشمنان یا فروختن پوکمونهای غیرلازم) که با آنها میتوانید پوکمون خود را ارتقا دهید.
روی نقشه، مکانهایی بهعنوان Pokemon Gym وجود دارد که با رجوع به آنها میتوانید برای تصرف آن به نام تیمتان اقدام کنید. گیمپلی این بخش هم هیچ چیز خاصی ندارد. فقط باید با امید به اینکه زور تیم شما از تیم حریف بیشتر باشد، نیروهای خود را بچینید و شاهد پیامد نبرد باشید. حدود ده سال پیش، در بازیهای WWE، این امکان وجود داشت تا وقتی بازیکن حال و حوصله ندارد خودش یک مسابقه را بازی کند، اجرایش را به عهده هوش مصنوعی بگذارد. حالا آن گوشه فرعی از یک بازی پر و پیمان، به یک سبک پرمخاطب در بازیهای موبایل تبدیل شده است؛ سبکی که نگارنده با نام «بچین و نگاه کن» از آن یاد میکند.
پوکمون گو به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است. در کشورهای ایالات متحده و استرالیا، نیروهای پلیس اطلاعیه صادر کرده و از مردم خواستهاند برای گرفتن پوکمون به اداره پلیس نیایند و مخل کار قانون نشوند.
گزارش شده در چند مورد، از افرادی که سرشان توی گوشی بوده، سرقت صورت گرفته است. افراد زیادی از نشان شدن قبرستانها و بناهای یادبود بهعنوان محل تجمع پوکمونها ابراز انزجار کردهاند و برخی دیگر مانند ساکنان خانهای که قبلا کلیسا بوده، از تجمع مردم برای شکار پوکمونها شکایت کردهاند!
اینها در حالی است که خیلیها روی جنبههای مثبت اجتماعی این بازی تاکید دارند. بسیاری میگویند این بازی توانسته خیلیها را دور هم جمع کرده و کسانی را که شاید اعتماد به نفس کافی نداشتهاند قادر کرده با هم تعامل داشته باشند. این را که واقعا مضرات این بازی بیشتر است یا منافعش، زمان مشخص میکند اما فعلا یک چیز مشخص است. شاید بتوان از حیث مفید بودن، گیمها را به دو دسته تقسیم کرد؛ یک دسته آنهایی است که بازیکن را به چالش کشیده و با ریزهکاریهای متعدد، او را وادار به بهبود قوه تحلیل و سرعت در عکسالعمل میکند؛ به عبارتی قوای فکری او را بهبود میبخشد. اما بازیهای دیگری هستند که یا تا حدی قادر به انجام این عمل هستند، یا از ابتدا هیچ فایدهای برای گیمر نداشته و برای اجرا، به سادهترین مهارتهای ممکن متوسل میشوند. قطعا این ادعا موافقان و مخالفان خود را دارد. توصیه میکنیم پیش از جبهه گرفتن در مقابل این ادعا، به محتواهایی که با آنها سرگرم میشویم نظری بیندازیم.
منبع: جام جم کلیک