فیلم «قندون جهیزیه» علی ملاقلیپور چهارشنبه شب (11 شهریور) با حضور عوامل و تماشاگران فیلم نقد و بررسی شد.
علی ملاقلیپور دربارهی شکلگیری داستان فیلم «قندون جهیزیه» خود گفت: سالها دستیار کارگردانهای مختلف بودم و در این حرفه شاگردی میکردم؛ یک روز که برای فیلمبرداری وارد خانه فردی شدیم، دیدم که اهالی آن خانه از اینکه یک گروه فیلمبرداری به خانهی آنها آمده است خیلی خوشحال و ذوق زدهاند و ظاهرا نمیدانستند که کار فیلمبرداری چقدر بینظمی و دردسر برای آنها به دنبال خواهد داشت! دلم برای صاحبخانه سوخت و به مدیر تولید گفتم که این موضوع را به آنها بگوید.
به گزارش ایسنا وی افزود: از طرفی همسایههای آن خانه از حضور ما در آنجا شاکی بودند؛ پیش خودم گفتم عجب موقعیت جالبی! و فکرکردم که شاید این خانواده به خاطر مشکل مالی حاضر شده است که خانهاش را در اختیار گروه ما بگذارد. اصل ماجرا درد زندگی این زن و شوهر بود که با تمام وجود میخواستند زندگیشان را حفظ کنند. زندگی خود من هم با سختی و مشکلات مالی همراه بوده و هست. بخشی از داستان فیلم هم مربوط به داستان صاحبخانه و مستاجر است؛ داشتم فیلمنامه را مینوشتم که که تلفنم زنگ زد و صاحبخانه واقعاً گفت که اگر میخواهی بمانی، باید مبلغ اجاره را زیاد کنی؛ اول ناراحت شدم، اما بعد گفتم خدایا شکرت که حالم را با حال آدمهای قصهام یکی کردی.
در ادامه برنامه، ناصر هاشمزاده که به عنوان منتقد در این جلسه حضور داشت درباره فیلم گفت: من به امید دیدن یک فیلم خوب اینجا نیامده بودم، اما یک فیلم خوب دیدم و فکر میکنم باید نوید یک فیلمساز خوب را به سینمای ایران داد.
هاشمزاده افزود: فیلم از یک کمدی هجوآمیز فراتر میرود و ذهن بیننده را آمادهی دیدن یک طنز خوب میکند. قصه خوب شروع میشود و خوب پیش میرود. در حالی که فیلم میتوانست تبدیل به یک سیاهنمایی و شعارزدگی تمام عیار بشود، جلوی این اتفاق گرفته شده و از آنجا که قصهی فیلم از متن واقعیت الهام گرفته، به دل مینشیند. با توجه به این همه فیلم مبتذلی که در سینمای ما ظهور کرده، جای تعجب است که این فیلم با این دقت در ساخت و پیام روشنی که دارد چطور دیده نشده است.
ملاقلیپور در ادامه با اشاره به بیمهریهایی که به این فیلم شده است گفت: در جشنواره فجر ابتدا به ما گفتند که طبیعی است که بعضی فیلمها انتخاب شوند و بعضی دیگر کنار گذاشته شوند؛ اما من بچهی سینما هستم و میدانم که قضیه از چه قرار است. در همان روزهای جشنواره که فیلم مرا کنار گذاشتند دو تا از فیلمهایی که انتخاب شده بود برای شرکت در جشنواره هنوز در حال ساخت بودند و اساسا فیلمی وجود نداشت که داوران ببینند و انتخابش کنند!
این کارگردان ادامه داد: اگر موضوع سلیقهی داوران بود مشکلی نبود، اما مشکل اینجاست که این انتخابها بر اساس رابطه بود. در همان روزها من با یکی از داوران جشنواره صحبت کردم و او اعتراف کرد که نه دو فیلم، بلکه چهار فیلم را با رابطه بازی انتخاب کردهاند. حتی او بعدها در برنامهی هفت شرکت و اعلام کرد که به خاطر فشارهایی که به او وارد میشود، دیگر هرگز در جشنوارهها داوری نخواهد کرد.
او ادامه داد: در حالی که اعتراضهای من باعث شد که عدهای فکر کنند من فردی عصبی هستم، من از تمام اتفاقات چشمپوشی کردم و چشم امیدم به اکران فیلم بود که آنجا هم اتفاقاتی افتاد؛ اخیراً هم با آمدن فیلم «محمد رسولالله (ص)» سانسهای فیلم ما کم شده که به فروش فیلم لطمه میزند.
علی ملاقلیپور با بیان اینکه "من هم یک بچهمسلمانم و به پیامبرم عشق میورزم و بسیار خوشحالم که چنین فیلم مهمی ساخته شده است" تاکید کرد: فیلم من هم درباره روزی حلال و قضاوت نکردن است و فیلمی نبوده که غیراسلامی باشد. اگر قرار بود از سانس فیلمهای دیگر کم شود و در اختیار این فیلم قرار گیرد، قاعدتاً باید از فیلمهایی که دو یا سه ماه روی پرده بودند کم میشد، نه فیلمی که دو هفته است اکران شده و فروشش هم رو به رشد است. هرچه هم در مطبوعات و جاهای مختلف خواهش کردیم که این کار را با یک فیلم مستقل نکنند، گوش کسی بدهکار نبود.
ملاقلیپور که حالا لقب اولین «جیمی جامپِ سینما» را یدک میکشد، دربارهی اتفاقات اخیر و پریدنش به زمین بازی فوتبال توضیح داد: واقعاً کارد به استخوانم رسید؛ با سختی فیلم ساختیم، با سختی به جشنواره فرستادیم و شرایط تبلیغ هم نداریم و تنها تبلیغ ما تماشاگران فیلم هستند و بعد اینطور سر ما را بریدند و من تصمیم گرفتم که حتی به قیمت آبرویم جلوی این جریان بایستم؛ خیلیها به من گفتند که این کار را نکنم و میدانم که این کارها در شأن یک کارگردان نیست، اما مرا ناچار به این کار کردند.
در ادامه کارگردان فیلم «قندون جهیزیه» دربارهی اسم این فیلم و علت انتخاب آن نیز توضیح داد: ممکن است شنیدن این اسم یک فیلم سطحی را در ذهن متبادر کند، اما من تمام تلاشم را کردم که با ایجاد کمدی موقعیت و پرهیز از لودگی فیلمی بسازم که خانوادهها برای دیدنش به سینما بیایند؛ علت انتخاب این اسم هم برمیگردد به همان خاطرهای که در ابتدا تعریف کردم؛ در آن خانه که مشغول فیلمبرداری بودیم، چشمام به یک قندون چینی افتاد و پیش خودم گفتم اگر این در جریان فیلمبرداری بشکند، حتماً دل صاحبخانه خواهد شکست. جهیزیه برای یک زن نماد امید به زندگی و قندون هم نماد شیرینی است که در این فیلم هر دو عنصر را میبینیم.
ملاقلیپور دربارهی تقابل شخصیت ثروتمند و فقیر در فیلمش نیز اظهار کرد: همیشه در سینما و تلوزیونِ ما، پولدارها آدمهای کثیف و خبیث و مخوفی تصویر میشوند تا حدی که حالا ماشین شاسیبلند در سینمای ایران به نشانهی دزدی تبدیل شده است! من با این نگاه مخالفم و نمیپذیرم که هرکس پولدار است آدم بدی است؛ البته من شخصیت صاحبخانهی پولدار را بر اساس همین کلیشه در فیلمام پرداخت کردم، اما تماشاگر در انتها متوجه قضاوت اشتباه خود میشود.
به گزارش ایسنا، ناصر هاشمزاده نیز گفت: این فیلم چون به زندگی واقعی مردم عادی و نزدیک میشود و ما زن و شوهر قصه را باور می کنیم، شیرین میشود. تماشاگری که این خانواده را باور میکند از سطح قصه عبور کرده و وارد عمق روابط و وقایع میشود؛ بنابراین، تصور اینکه با فیلمی سطحی مواجه هستیم اشتباه است. حتی اگر با نظر کارگردان فیلم هم مخالف باشیم، نمیتوانیم «سینما» بودن این فیلم را منکر شویم.
علی ملاقلیپور هم در انتهای سخنانش با اشاره به شخصیت پردازیهای فیلم گفت: برای اینکه شخصیتها درست باشند، زندگی آنها از کودکی و تا مرگ و سرنوشت نهاییشان را نوشتم و با بازیگرها هم در میان گذاشتم و آنها هم نکاتی را اضافه کردند و در نهایت میدانستند که با چه شخصیتی طرف هستند. طنز موجود در فیلم هم ناشی از کمدی موقعیت است و معتقدم فیلم طنزی ماندگارتر است که علاوه بر بیان حرف و نقد، متکی بر کمدی موقعیت باشد. معضل مسکن، اختلاف طبقاتی، بیکاری، قضاوت نابجا، روزی حلال و تلاش برای ایجاد تعامل بین اقشار مختلف مردم از موضوعاتی هستند که تلاش کردیم در این فیلم با مخاطب درمیان بگذاریم.
«قندون جهیزیه» اولین ساختهی سینمایی علی ملاقلیپور با بازی صابر ابر و نگار جواهریان، اکبر عبدی و افسانه چهرهآزاد، داستان زن و شوهری است که در خانهای مستاجرند و موعد تخلیه منزلشان فرا رسیده است، اما مرد میخواهد با آنکه با عدم توانایی مالی مواجه است هرطور که شده قرارداد را تمدید کند.