روزنامه شرق نوشت:
قائممقام وزیر بهداشت گفت: ٦٠هزار تخت بیمارستانی در سراسر کشور کمبود داریم.
که
این نشان میدهد ما درحالحاضر ٦٠هزارمریض داریم که بستری نشدهاند. خب
این ٦٠هزارنفر کجا هستند؟ ما نمیدانیم. اما در این سالها تعدادی مریض
دیدیم که جای اینکه بستری باشند، مسوول یکچیزی بودند.
خب وقتی آدم مریض را جای بستری بگذارند پشت میز یا هرجای دیگری معلوم است که هذیان میگوید، دست خودش که نیست، مریض است.
از طرفی قائممقام وزیر بهداشت گفته: «برای ساماندهی این وضعیت ٢٥هزارمیلیاردتومان اعتبار مورد نیاز است.»
والا
من حاضرم کلیهام را بفروشم چهارتا مریض بیشتر بستری شوند که چهارتا جا
خالی بشود و چهارتا مدیر و استاد که در این هفهشدهسال زمینگیر شدهاند
برگردند سر کار. حالا این از کلیه من که چون مال یک خانم دکتر بوده که
باهاش میرفته تا مطب و برمیگشته و کم کار کرده است، ٣٠میلیونتومان ممکن
است ازم بردارند.
میماند ٢٥هزارمیلیاردتومان ٣٠میلیون کم، که
بهنظرم هر ایرانی وطندوستی حاضر است نفری ٣٥٠هزارتومان بدهد تا مریضها
بستری شوند. باور کنید این پول جای دوری نمیرود، چون هر مریضی که بستری
شود امنیت و سلامت تکتک ما محفوظ میماند و ما هزینه کمتری بابت
مریضبازیها و تصمیمات غلط برخی مدیران خواهیم پرداخت.
دیالوگ
: مریضی؟
- نه. مدیرم.
مریضی آمبولی
والا،
الان ٦٠هزار مریض بیتخت هستند. من میگویم ٦٠٠٠١مریض. آن یکیش؟ خود
آمبولانسچی دیگر. والا آدم عاقل بود، بعد از یکهفته نوشتن ستون روزانه،
ول میکرد و میرفت دنبال شغل آبرومند و آخروعاقبتدار. مریضیم دیگر.