عصرایران؛ جعفر محمدی - این روزها مردم
امارات، در حال سپری کردن جشن های استقلال کشور خود هستند؛ کشوری که در 43 سالی که از استقلالش گذشته، توانسته است بیش از بسیاری از ممالک دارای تاریخ و تمدن و وسعت، بدرخشد و سری در میان سرها داشته باشد.
سرزمینی که امروز به نام "امارات متحده عربی" شناخته می شود، یک قرن پیش، موطن بادیه نشیانی بود که به سختی روزگار می گذراندند. قحطی دهه های 1930 و 1940 میلادی عرصه را چنان بر مردمان آن دیار تنگ کرد که چاره ای جز سرخ کردن و خوردن ملخ های پرشمار بیابان نداشتند.
با این حال، مردم آن سرزمین، خود را محکوم به گم شدن در میان توفان های شن و محو شدن در تاریخ ندانستند. آنها تصمیم گرفتند خاک را به طلا تبدیل کنند و بی هیچ مبالغه ای این کار را کردند و از این رو ، پر بیراه نیست به مردم این سرزمین و حاکمان دوراندیش آن لقب کیمیاگر داد.
اما راز پیشرفت امارات و به ویژه شهر دوبی چیست و چه درس هایی در آن برای ملت های تشنه پیشرفت وجود دارد؟ چگونه است که مردمان زیادی در نقاط مختلف دنیا که بسیار بیشتر از اماراتی ها امکانات دارند و البته همانند آنها مشتاق رشد و توسعه هستند، هنوز اندر خم یک کوچه اند و مردم این کشور کوچک توانسته اند در کمتر از نیم قرن، از چادر نشینی به قصر نشینی برسند و از شتر سواری به مالکیت یکی از برترین خطوط هوایی جهان؟!
با مطالعه در تاریخ امارات، می توان گفت که همسایه های جنوبی، خود را به چند اصل برتری بخش آراستند و گوی سبقت را ربودند:
1 - هدفمندی، ایمان به ساختن و تلاش واقعی: «
محمد بن راشد آل مكتوم» نخست وزير دولت امارات و حاكم دبي کتابی دارد به نام " نگرش من" ؛ خاطره ای جالب از او را در این کتاب که به 30 سالگی شیخ مربوط می شود، بخوانید:
« در دهه 1980 ، اجلاسی متشکل از برخی مقامات عربی برگزار شده بود. همه درباره جنگ ایران و عراق و بحران فلسطین صحبت می کردند و من ، خواستم فضا را عوض کنم. بنابراین رو به مقامات حاضر در اجلاس کردم و گفتم که چرا به جای این بحث ها، فکری به حال توسعه منطقه نمی کنیم و مثلاً چرا سعی نمی کنیم دوبی را به شهری توریستی تبدیل کنیم که از سراسر دنیا به سویش بیایند؟
واکنش مقامات عربی جالب بود؛ یکی شان که وزیر بود، پاسخ داد: آخر دوبی چه دارد که بتوان آن را به جاذبه توریستی تبدیل کرد؟ چیزی جز صحرای برهوت و خورشید سوزان و شرجی دریا و شن های داغ؟
»شاید هر کس دیگری جز شیخ محمد بود، با خود می اندیشید که عجب سخن یاوه ای گفتم! راست می گویند، شهر و کشور من چه جاذبه ای برای گردشگران دارد؟
اما شیخ، آن کنایه را نادیده گرفت و حتی به موتور محرکی برای خودش تبدیل کرد تا با عمل به گفته اش ، جواب آن وزیر طعنه گو را بدهد. او به کشورش بازگشت و در حالی که صدای وزیر در گوشش می پیچید که دوبی چه جاذبه ای دارد، با خود گفت: "جاذبه را باید ساخت." و بدین ترتیب، گام های زیربنایی را برداشت، شرکت
هواپیمایی امارات را تأسیس کرد، به جذب سرمایه گذاری های خارجی پرداخت، در دادن امتیازات به سرمایه گذاران، خساست به خرج نداد و دوبی را به بهشت سرمایه گذاران تبدیل کرد، هتل ها یکی پس از دیگری ساخته شدند و آن صحرای برهوت، به زمینی گران قیمت تبدیل شد که تاجران برای متر مترش ، با یکدیگر چانه می زدند، مراکز خرید را به مدرن ترین شکل ممکن ساخت، کوشید تفریحاتی که توریست ها به دنبال آن هستند را با بهترین کیفیت فراهم کند و ... سال ها بعد، آن وزیر عربی که سخنان شیخ محمد را مسخره کرده بود، برای گذراندن ایام تعطیلات خود به همراه خانواده به دوبی رفت.
پیست اسکی سرپوشیده دوبی در سرزمینی که برف نمی بارد!
2 - آنچه برای تجارت خوب است برای دهکده خوب است: این شعار حاکمان دوبی بود، زمانی که این شهر، دهکده ای بیش نبود. دوبی و بخش وسیعی از امارات در حاشیه دریا قرار داشتند و مردمانش می کوشیدند با تجارت دریایی روزگار بگذرانند، تجارتی که چندان هم پر رونق نبود.
با این حال، آنان فارغ از شعار زدگی و تعصبات قبیله ای، برای تجارت ارزش بسیاری قائل بودند. این روحیه نسل به نسل منتقل شد و اینک بخش عمده ای از درآمد امارات و مخصوصاً دوبی، نه از فروش منابع زیر زمینی یا تولید کالاهای صنعتی یا کشت محصولات کشاورزی که از تجارت است.
زمانی که اعلام شد میزان صادرات امارات به ایران از مرز 10 میلیارد دلار گذشته است، کسانی که سرشان در حساب و کتاب بود، دانستند که اماراتی ها، سود هنگفت ناشی از این تجارت را به این خاطر کسب کرده اند که قواعد تجارت را بسیار خوب بلدند.
دیروز ، آنچه برای تجارت خوب بود، برای "دهکده" هم خوب است و امروز ، اماراتی ها بر این باورند آنچه برای تجارت خوب است ، برای "کشور" هم خوب است.
3 - تساهل با خارجی ها و داخلی ها: مردم عرب، عمدتاً مردمانی مهمان دوست هستند. اماراتی ها، این سنت دیرین عربی را به اقتصاد گردشگری هم گره زدند. بدین ترتیب، گردشگران سراسر جهان بی هیچ واهمه ای راهی این کشور و مشخصاً دوبی شدند تا در جایی که هیچ کس درباره مذهب و ملیت شان نمی پرسد و سلیقه ای بر ایشان تحمیل نمی کند، مورد احترام واقع شوند.
این فرهنگ نهادینه شده، باعث شد در سال گذشته میلادی، شهر دوبی بتواند به تنهایی بیش از 11 میلیون توریست را به خود جذب کند و مدیران این شهر در حال برنامه ریزی برای رساندن این تعداد به 20 میلیون توریست در سال 2020 هستند.
این سهل گیری، فقط در قبال خارجیانی که از امارات دیدن می کنند لحاظ نمی شود بلکه در درون جامعه امارات نیز چنین وضعیتی حاکم است، چنانچه شیخ محمد می گوید: ميان دين و مدرنيسم و يا ميان دين مان و آنچه تمدن سالم ارائه مي كند، هيچ نوع تناقضي نمي بينيم. از اين رو هرگز براي دنيايمان از دين مان هزينه نمي كنيم زيرا در اين صورت هم دين مان را از دست خواهيم داد و هم دنيايمان را!
4 - ما بیگانه ستیز نیستیم: اگر امارات همه مختصات توسعه را داشت ولی مردم و حاکمانش به شدت بیگانه ستیز بودند، بی هیچ تردیدی، پیشرفت امروزین نصیب این کشور نمی شد.
زمانی که اماراتی ها خواستند بندر دوبی را که در گذر دهه ها و قرن ها، گل اندود شده بود را لایروبی کنند و پولی نداشتند، از ثروتمندان دیگر کشورها - عمدتاً از کویتی ها - کمک خواستند.
تا 1984 ، پروازهای دوبی را شرکت هواپیمایی "گلف ایر" انجام می داد. این شرکت متعلق به بحرین،ابوظبی،عمان و قطر بود. در این سال، گلف ایر تصمیم گرفت تعداد پروازهایش به دوبی را کاهش دهد. شیخ محمد مذاکرات بسیاری برای افزایش پروازها کرد اما مدیران گلف ایر زیر بار نرفتند.
شیخ تصمیم به راه اندازی یک شرکت هواپیمایی مستقل گرفت اما امارات نوپا ، متخصصان مجربی که از عهده این کار برآیند در اختیار نداشت. شیخ می توانست سال ها منتظر بماند تا شاید افرادی از امارات بزرگ شوند، درس بخوانند، صنعت هواپیمایی یاد بگیرند، جذب کشورهای خارجی نشوند و بعد، اگر شرایط مهیا بود، یک شرکت هواپیمایی برای امارات تأسیس کنند.
او اما یک خلبان کارکشته بریتانیایی به نام "
فلاناگان" که سابقه مدیریت در هواپیمایی بریتانیا را داشت مأمور راه اندازی شرکت
هواپیمایی امارات کرد و 10میلیون دلار سرمایه اولیه این کار را در اختیار وی قرار داد.
کارها که کمی پیش رفت، فلاگان، چهار هواپیما اجاره کرد و در 1990 هنگامی که "امارات" به 21 شهر پرواز داشت، شروع به خرید هواپیمای مدرن کرد و نهایتاً هواپیمایی امارات، به یکی از مشتری های بزرگ تولید کنندگان هواپیما تبدیل شد و توانست با فرودگاه مدرنی که در این سال ها ایجاد کرده است به هاب منطقه تبدیل شود و به همه نقاط دنیا پرواز کند.
طبق اعلام مرکز آمار و تحقیقات فرودگاههای امارات در همین سپتامبر گذشته، بیش از شش میلیون و 600 هزار مسافر از طریق
فرودگاه بینالمللی دوبی جابجا شدند و تعداد پروازهای این فرودگاه نیز در ماه، به 31 هزار و 214 پرواز رسید.
اگر در 1984 ، مقامات اماراتی می گفتند که فلاناگان یک خارجی است و نمی توان به او اعتماد کرد و دست روی دست می گذاشتند تا شاید دل مدیران گلف ایر به رحم آید و چند پرواز بیشتر به دوبی اختصاص دهند، قطعاً امروز امارات صاحب یکی از معتبرترین برندهای صنعت حمل و نقل هوایی دنیا نبود.
5 - تا ریسک نکنید موفق نمی شوید: انسان های موفق، ریسک های بزرگ هم داشته اند و این ، درباره امارات هم صدق می کند. شیخ های اماراتی، می توانستند مانند بسیاری از شیوخ دیگر، پول های خود را در بانک های خارجی پس انداز کنند و روزگار به خوشی بگذرانند اما آنها ریسک کردند و خطر را پذیرفتند.
زمانی که شیخ راشد تصمیم گرفت بندر جبل علی را احداث کند،
وال استریت ژورنال در مقاله ای سرزنش آلود، این کار را بیهوده دانست و عقده گشایی نامید ولی اکنون هیچ کس نمی تواند نقش این بندر را در اقتصاد منطقه و امارات نادیده بگیرد.
6 - تمرکز بر امور مهم و وانهادن امور جزئی: در این باره به یک جمله از شیخ محمد بسنده می کنیم: اگر بپرسید كه چگونه در دبي توانستيم، همه اين دستاوردها را با اين سرعت ركوردي محقق سازيم، خواهم گفت كه ما به هيچ كس اجازه نداديم كه ما را غرق در ريزه كاری های جزئی كند زيرا اساس توسعه درست، همان نگرش است كه جزئياتِ كوچك آن، اهداف بزرگش را محو نمي كند.
7 - مردم ما مهم هستند: در توسعه امارات، یک اصل اساسی دیگر نیز وجود دارد که رد پایش را می توان در همه امور دید و آن این که هر تصمیمی که گرفته می شود باید در نهایت به نفع شهروندان اماراتی باشد. مثلاً مهم ترین شرط سرمایه گذاری خارجی در امارات این است که صاحب سرمایه خارجی، با یک شهروند اماراتی شراکت کند. بدین ترتیب، سرمایه گذاری خارجی همان گونه که برای کلیت کشور سودمند است، برای فرد فرد شهروندان نیز سودآوری شخصی دارد.
بی تردید، امارات نیز همانند سایر کشورهای دنیا، عاری از عیب و نقص نیست و برخی اختلافات بین امارات و همسایگانی مانند ایران نیز در جای خود محل بررسی و تأمل دارد ولی در کنار همه این مسائل، عقل سلیم حکم می کند که ضمن محترم شمردن پیشرفت های همسایه، متواضعانه درس آموز نیز باشیم که اگر درس نگیریم، عبرت می شویم.
منابع:- دوبی سریع ترین شهر جهان ؛ نوشته جیم کرین ؛ ترجمه هرمز همایون پور ؛ نشر نی 1391- نگرش من و چالش های برتری ، نوشته شیخ محمد بن راشد آل مکتوم ؛ ترجمه: مسلم زمانی ؛ نشر قلمکده 1390
مغزهای جوونی که هر سال دو دستی از شریف میدیم امریکا و کانادا نمونه بارزش هست!
مشکل حسادت و بخل و سنتی فکر کردن هستن ، مشکل تو تفکر ماها هست
وگرنه پتانسیل ایران بالا هست ، چرا کره جنوبی که از ما دیرتر یا همین چین از ما خیلی خیلی دیرتر خودروسازی راه انداخت حالا بهمون ماشین صادر میکنه اما ما هنوز تو لوازم داخلی خودرو موندیم؟!
متاسفانه خودمون این نوع زندگی رو خواستیم و داریم ادامه میدیم
وقتي همه رو بد و خودمون با هوش ترين ملت دنيا فرض كنيم اينه ديگه!!!
بي خيال آه
آقای محمدی داغونمون کردی...درود و رحمت خدا بر شما.
اگه هر استان ما به جای این که هر سال دنبال گرفتن سهم خودش از بودجه نفتی بود، سعی می کرد روی پای خودش بایسته و به نقاط قوت خودش تکیه کنه، الان ایران بهشت شده بود
دست از این تفکر متحجرانه خودت بردار. و بیاندیش که این دست پیش گرفتن برای پاک کردن صورت مساله است.
گذشت آن دوره این تفکرات که بیگانه به دنبال نفت ماست
امریکا یکی از بزرگترین صادر کنندگان نفت دنیاست پس نفت ما را برای چه می خواهد.
ما نتوانسته ایم برای توریستهای مذهبی و فرهنگی کشورمان کاری بکنیم بعد بعضیها فکر می کنند هر کس گردش می کند حتما باید کثافت کاری فراهم باشد.
امارات نمایندگی بسیاری از شرکتهای مهم دنیا در خاورمیانه دارد که اتفاقا نه به نفت کاری دارد و نه به توریسم صرف
مشکل ما این است که فکر می کنیم از همه بهتریم و همه دزد و غارتگر و عرب و امریکایی و انگلیسی و اسرائیلی
بدون هیچ نظر مخالفی (تا این ساعت 550 به 0).
به تک تک کلمات فکر کنیم. واقعا همه خسته اند از تصمیمات نادرست.
تا حالا هیچ وقت از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم
برادر برای این چیزایی که نوشتی به هر صورت یه پشتیبان قوی که دولت باشه و کاغذبازی و باندبازی نباشه ، نیازه ، اما شما تو ایران اینا رو میبینی ؟ داریم اصلا؟
یک درصد مدیر بر بقیه حکومت میکنند و همه را ثروتمند میکنند
ببینید کی گفتم,یه روز همین داستان رو برای افغانستان هم مینویسید!
خواستن و تونستند مبارکشون باشه .
تاريخ مالزي هم بسيار كوتاه و منابع خدادادي آن نيز ناچيز است. اما ....
بخواهیم کمی باز برخورد کنیم کفن پوش ها میریزن تو خیابان
طبق برآوردهای صورت گرفته، استفاده از این دوشها که براساس بازیافت آب در یک سیستم مدار بسته طراحی شده، سالی هزار یورو (1351 دلار) به نفع هر مصرف کننده خواهد بود و علاوه بر این با استفاده از این طرح میتوان به بهبود زندگی ساکنان مناطق کم آب جهان کمک کرد.
؛اينهمه تحول و دگرگوني دقيقاً مرهون روحيه تلاش گر امثال شيخ محمد (حاكم خوش فكر امارات در شهر دبي است ) به هر حال براي مسئولين كشور ما هم هنوز دير نيست كه كمي از بازي هاي سياسي و جناحي خود دست بردارند و به فكر ساختن امروز و آينده فرزندان اين مرزو بوم باشند .
فقط نمیدونم چرا برای خودمون عرضه نداریم
البته ما نفت رو خام خام خوردیم سر سفره ها
جالبه که تعدادی از صنایع تبدیلی توسط سرمایه داران ایرانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس ایجاد و مواد اولیه آنها از کشور خودمان تامین می شود.
نه عزیزم این تک تک ماییم که باید برای این مملکت کار کنیم
گاهی وقتا باید از خودگذشتگی کرد یعنی باید این نگرش در ما باشه که حتی اگر مثلا من تمام تلاشمو برای آبادانی کشور کردم ولو آبادانی اون رو ندیدم مهم نیست، مهم اینه که نسل های آینده با افتخار از گذشتگانشون یاد کنن
آنها در راستای عدالت و مهروزی جاهای خراب را نتوانستند آباد کنند. اما جاهای آباد را خراب کردند.
دنبال بهانه نگردید
بابا همه جا خوب و بد داره به خدا ربطی به عرب بودن، فارس بودن ترک بودن، اروپایی بودن و غیره نداره. برنامه ریزی، انگیزه، اراده و کار مداروم میتونه جامعه ای رو به پیشرفت برسونه نه تاریخی که معلوم نیست به درستی برای ما منتقل شده است یا نه!!
دوم اینکه کشورهای عربی قدرت اقتصادی و نظامی بالاتری از ما دارن متاسفانه به خاطر طبیعت نژادپرستانه ما ایرانی ها باورش برامون سخته
در امارات یک نفر عاقل تصمیم گرفت همه گوش کردند و عمل کردند
در کشور ما همه عاقل و هم تصمیم گیر ولی عمل کننده و همکاری کننده ای وجود ندارد و هیچکس ، هیچکس را قبول ندارد
ولي ايران خودش از لحاظ طبيعي و تاريخي بقدري غني هستش كه براي توريستها خيلي جذاب باشه
ولي قوانين كشورمون بايد اصلاح بشه چون توريست دوست نداره بياد ايجا با گشت ارشاد پليس دست و پنجه نرم كنه
تهران شهری است زلزله خیز که تمام منابع کشور را می بلعد و فرودگاه امام خمینی باید در بیایانهای اطراف آن پر هزینه بنا شود و تمام خطوط راه آهن باید به آن ختم شود و اتوبانهای مدرن کشور و سازهای اقتصادی و ... در آن بنا شود
تا تهران و تهران نشین هست پیشرفتی نیست البته چون زلزله خیز است طبیعت این مشکل را دیر یا زود حل خواهد کرد و کشور به پیشرفت لازم خواهد رسید
اما مسولين کشور ما با ديد ملى گرا تمام خارجيهابويژه غربى ها رو دشمن فرهنگ مردم ما ميدونند
سلام آقای محمدی
به این نتیجه رسیدم که
همه حرف خوب میزنن اما کی خوبه این وسط
بد و خوبش با شما ما که رسیدم ته خط
- تساهل با خارجی ها و داخلی ها : رفتی ایران ممکنه بگیرنت. این تنها جمله ایه که دوستان خارجی من در مورد ایران رفتن، دارند.
- ما بیگانه ستیز نیستیم : تمام دنیا که دول استکباری محسوب می شوند برای ما.
شاید ما100 سال دیگه بهشون برسیم
امیدوارم درباره ی کشور های دیگر نیز چنین مقاله هایی بنویسید
ممنون
آیا ما می پذیریم در ایران، یک افغان، وزیر شود؟
آیا ما می پذیریم زیردست یک کارشناس شایسته افغانی کار کنیم؟
آیا ما می پذیریم دیگر افراد متفاوت در زبان، نژاد و فرهنگ، بتوانند تنوع خود را حفظ کنند؟
آیا ما فرهنگ ها و زبان ها و نژادهای گوناگون در ایران را می پذیریم؟
آیا ما می پذیریم در ایران، یک افغان، وزیر شود؟
آیا ما می پذیریم زیردست یک کارشناس شایسته افغانی کار کنیم؟
آیا ما می پذیریم دیگر افراد متفاوت در زبان، نژاد و فرهنگ، بتوانند تنوع خود را حفظ کنند؟
آیا ما فرهنگ ها و زبان ها و نژادهای گوناگون در ایران را می پذیریم؟
مردم ما نيازمند اين شكل نگاه هستند تا بتوانيم از پيله فكري كه به دور خود تنيده ايم و خود را ناآگاهانه در مركز دنيا تصور مي كنيم بيرون بياييم.
این تحلیل وبررسی درست است اما درستر اینکه ماشین اقتصاد انها از جاده سیاست ارام عبور می کند وبه هیچ وجه با ایران اسلامی قابل قیاس نیست ایران هزینه زیادی بابت استقلال از جنگ 8 ساله گرفته تاتحریم های ناجوانمردانه راتحمل کرده است اگر این بحران ها برای این کشور بوجود می امد حتی ملخ هم برای خوردن دراین کشور پیدا نمی شد این کشور حتی به قیمت عقب نشینی از اعتقادات خود بت کده ها ی دنس به راه انداخته است .
لیاقت شما همین است که همین عرب ها برای شما کیمیاگر شوند
هموطنان ما در دبی از روی خط کشی عابر پیاده عبور میکنند و تمام قوانین راهنمایی ورانندگی را کامل اجرا میکنند و از نظم و انضباط اجرای قانون لذت میبرند ولی وقتی بر میگردد ایران هیچ اهمیتی به قانون نمیدهند.
دقیقا" اصل انتخاب یک کشور بعنوان کانال اصلی واردات کالا به یک کشور پر جمیعت و ثروتمند مثل ایران باعث رشد اقتصاد کشور ژاپن در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۰ شد ، بعدا" کشور کره هم به همین جرگه از کشورها مبدل شد که باعث ترقی اقتصاد اون کشور شد. در واقع پول و ثروت ایران عامل اصلی پیشرفت اقتصاد کشورهای ژاپن ، کره ، ترکیه ، امارات و الان چین و روسیه هست ، ورود تعداد کثیری از کالاهای مورد نیاز مردم ایران از این کشورها در زمانی که کشورهای دیگه منطقه از حوزه اروپا و آمریکا کالاهای مورد نیاز خودشون رو خریداری میکردن عامل اصلی رشد کشورهای گمنامی مثل ژاپن و امارات شدند ( که در زمانی نه چندان دور کالاهای تولیدی ژاپن به بنجل بودن معروف بودند ) ...
بقول شاعرکه میگه :
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
مدیران نالایق
سواستفاده از دین
مردم فلک زده
بقول شاعر از ماست که بر ماست
در یک جامعه ازاد با قبول هر اندیشه، تفکر و عقیده ای، تضارب اراء، تحول فرهنگی و در نهایت توسعه اقتصادی به مثابه میوه فرآیند مذکور می تواند تحقق پیدا نماید.
اگر عقیده و یا فرهنگی که من بهش باور دارم و مطمئنم غنی است چرا به آزمون نزارمش!!!!!!!!
در یک جامعه کاملاً آزاد نهادهای مدنی و دموکراتیک شکل خواهد گرفت و بستر توسعه فراهم خواهد شد.
جامعه آزاد لزوماً به معنای جامعه دموکراتیک نیست، بلکه دموکراسی نتیجه اصالت آزادی است و نه ابزار دوام حکمرانی.
پس برای رسیدن به توسعه بلند مدت باید با قبول نمودن اینکه ممکن است من اشتباه کنم و قبول کردن اینکه عقاید دیگران هم مهم است و هم محترم و حتی ممکن است آنها بهتر و با دانش بیشتر از من اظهار نظر می کنند جلوی اظهار عقیده و بیان را نگیرم و گوش بدم میتونم بستر توسعه را فراهم کنم.
باید یاد بگیرم که در یک فرآیند آزاد و با تلاش خود پیشرفت کنم نه با رانت و پارت بازی. البته تا زمانی که این فرصت ها برای پیشرفتم باشد استفاده خواهم کرد مگر اینکه جامعه ورسانه ازاد باشه و آبروی من را در استفاده از رانت و پارتی ببره که مجبور شوم به تلاش رو بیارم.
به امید آنکه مجبور شویم با رقابت سالم و در سایه تلاشمان پیشرفت کنیم و نه با استفاده از فرصت های رانتی موجود که با شعار نمی شود بلکه در یک محیط شفاف و آزاد میسر می گردد که در اینصورت کشورمان هم توسعه پیدا خواهد کرد.
اما يه كم عنصر بي غيرتي را هم چاشنيش كنيد! خدا وكيلي ببينيد يه سري مهمونايي كه به دوبي دعوت ميشن و جنبه تبليغاتي دارن چه آدماي فاسدي هستند.بعلاوه مراكز فسادي كه در اونجا فعاليت مي كنند.
از ماست که بر ماست
حالا شما جای من باشید چه می کنید.
دبی نخواستیم این مسائل اولیه را حل کنید
و بعد با خود میگویی:
باید گذاشت و رفت...
الان بزرگترین دغدغه ما اینه خانمها برن ورزشگاه والیبال ببینن یا نه...
اما اونایی که هزار بهانه می ارن تا جیب خودشان پر بشه می تونند هزار جور تایراد به این مقاله بگیرن مثلا اینکه اونا به مادیات رسیدن و مادیات تو مذهب ما جایی نداره یا اینکه ما با دشمنان در ستیزیم و ارمان ما بسی بزرگتر از انهاست اونا به شما خواهند گفت ما می خواهیم دنیا را بسازیم و ....
تازه ما تو این مملکت به فکر جیب خودمان هستیم مگه نه ؟ .....
1-خیالبافی وایمان به قدرت رانت واقازادگی
2-انچه برای برخی خوب است برای هر ایرانی خوب است
3-تساهل با برخیهاوبرخورد با اب پاشهادر پارک
4-بسم اله الرحمان الرحیم همه بدن، ما خوبیم
5-ریسک و خطر اصلی ما اسراییله
6-تا مسئله مهم فلسطین هست بقیه مسائل اولویت ندارن
7-مردم یه وقتهایی مهم ان نه همه اوقات
انصافا هم همینطور بوده بازار ما عامل موفقیت سامسونگ و ال جی و هیوندای و ام وی ام و... شده. هر چند اونا هنرشو داشتند از بازار ما استفاده کنند ولی خودمون نداشتیم!
دنیا دنیای رقابته غافل بشی سالها عقب میوفتی!
بیایید یه تکونی به خودمون بدیم، ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس!
بنظر بنده رازش این است که خودشان ، کشورشان و آینده فرزندانشان را فدای دیگران نکردند و بیشتر به منافع خود می اندیشند تا دیگران
we really can't breath here...
چرا اینقدر ساده لوحانه به قضیه نگاه میکنید. امارات هنوز هم همان بادیه نشین عهد دقیانوس است که خارجیها تصمیم گرفتند پر رونق شود. اهدافشان هم هر چه هست قطعا مربوط به موقعیت سیاسی و فرهنگی ایران بعد از انقلاب است. تا قبل از انقلاب ایران تمام این سرمایه ها بدون هیچ حسابی فقط به ایران میامد و هیچ کس حتی نگاهی به این بیابانگردها هم نمیکرد. ولی بعد از انقلاب اوضاع عوض شد. مجبور شدند برای ترویج فرهنگ کثیف خودشان در منطقه جایی مثل دبی را درست کنند که به همه جا هم دسترسی داشته باشد. این فقط یکی از اهدافشان بوده.
شما اگر به فرهنگ امروز مردم دبی هم نگاه کنید هنوز هم همان بیابانگردهارامیبینید که سوار رولز رویس شده اند و پول مسلمین را دارند حیف و میل میکنند. من خودم ساکن یکی از کشورهای خلیج فارس هستم که الان مدتیست در آمریکا درس میخوانم. اینهایی که میگویم را با تمام وجودم حس کرده ام نه از رسانه میلی ایران شنیده ام.
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم. تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.
خداوند عقل و شعور عنايت فرمايد... بقيه أش خود به خود خواهد أمد.
نمونه بارز تنگ نظری ما در ماجرای فرودگاه امام رقم خورد.
این حجم سرمایه گذاری بخاطر این است که به همه بله میگوید و رام است
نه تنها رام امریکا بلکه رام ایران رام عربستان حتی رام یمن
هیچ تاب اوری در مقابل سختی ها ندارد
هیچ چیزی تولید نمیکند( نفت را استخراج میکند و میفروشدو وارد میکند)
التماس میکند که امنیتش را دیگران تامین کنند
الان التماس میکند گندم بگیرد
اینها کشورهای دوران صلح و استخراج نفت هستند
هیچ عمق راهبردی ندارند
گول نخورید مطالعه کنید و خودتان فکر کنید