عصرایران - ماجرای راه اندازی صفحات ثروتمندان در شبکه های اجتماعی که با نام هایی مانند بچه پولدارهای تهران و نظایر این، شکل گرفتند در هفته های اخیر توجهات بسیاری را به خود جلب و حتی بازتاب بین المللی هم پیدا کردند و در نهایت کار بدانجا کشید که مدیران این صفحات، ناگزیر از حذف بسیاری از تصاویر از این شبکه ها شدند.
واکنش مردم به این صفحات متفاوت بود. بسیاری از کسانی که این صفحات را دیدند، اتهاماتی مانند این که اینان تازه به دوران رسیده هایی هستند که از راه حرام ثروت اندوخته اند را نثارشان کردند و با کامنت های خود، صفحات ثروتمندان را آکنده از فحش های رکیک و غیر رکیک کردند.
گروهی دیگر، اما این کار را ستودند و آن را نشانه ای از این دانستند که در ایران هم افرادی ثروتمند زیادی وجود دارد که خوب زندگی می کنند. برخی هم با حسرت و حسادت به این صفحات نگاه کردند و لابد عده ای هم با بی اعتنایی از کنارش گذشتند.
شاید بتوان گفت این ماجرا از جهات زیر می تواند مورد تأمل قرار گیرد:
1 - بنا به اصل برائت، نمی توان هر ثروتمندی را دزد، زالو صفت، رانت خوار و ... خواند. البته وجود افراد متعددی که از راه های نامشروع به ثروت های باد آورده رسیده اند و همه ما کمابیش نمونه هایی از این قبیل افراد را سراغ داریم، باعث شده است همه ثروتمندان، در دیده بسیاری از ما متهم جلوه داده شوند.
این فرهنگ، به ویژه در سال های بعد از انقلاب تشدید شد و ثروت و ثروتمند تا مدت ها اموری ضدارزشی قلمداد می شدند. مدیر یک کارخانه تولید "سس" تعریف می کرد که بعد از انقلاب ، کارخانه او را با این عنوان که سس یک محصول تجملاتی است(!) تعطیل کردند و او بعد از کلی رایزنی و تشریح مسأله سس برای مسؤولان، توانست کارخانه اش را بازگشایی کند.
نتیجه چنان وضعیتی نیز خروج سرمایه ها از کشور شد و بسیاری از کارآفرینان که امنیت لازم را برای ادامه فعالیت در ایران نداشتند، ثروت خود را برداشتند و از ایران رفتند.
این در حالی است که امام علی(ع) تاجران و صاحبان صنایع را می ستود و آنها را مایه استواری ، آرامش و آسایش جامعه می دانست.
(نامه 53)مخلص کلام این که نگاه شعاری و ضدثروتی که در اوائل انقلاب شکل گرفت و سپس رانت خواری هایی که انجام شد، دست به دست هم دادند تا ثروت و ثروت آفرینی ، در نظر مردم بد جلوه کند و از طنزهای روزگار این که اغلب مردمی که ثروتمندان را نکوهش می کنند، در تلاشی مداوم برای رسیدن به جایگاهی مشابه آنان هستند! گو این که ثروت تا زمانی مذموم است که در دست دیگران باشد. مزید بر همه این ها عدم شفافیت نیز باعث شده سره از ناسره تشخیص داده نشود.
2 - این که عده ای از مردم ایران ، چنان رفاهی دارند که حتی رسانه های خارجی نیز بدان می پردازند، جای خرسندی است. به جای نکوهش آنان باید دعا و تلاش کرد که بقیه مردم ایران نیز در رفاه و آسایش به سر ببرند نه این که آنان را نیز فقیر بخواهیم.
می گویند در یکی از کشورهای آفریقایی، یک کاندیدای ریاست جمهوری برای گروهی از فقرا سخنرانی می کرد. در اثنای سخنرانی ، خودروی گرانقیمتی به محل سخنرانی رسید. مرد شیک پوشی از آن پیاده شد، دقایقی سخنرانی را گوش کرد و سپس سوار خودروی خود شد و رفت.
در این هنگام، سخنران به مردمی که محو تماشای مرد ثروتمند بودند گفت: نگران نباشید! اگر من رئیس جمهور شوم او نیز به یکی مثل شما تبدیل خواهد شد!
ما این گونه نباشیم.
3 - با لحاظ اصل برائت و خودداری از ایراد اتهاماتی مانند دزد و رانت خوار بودن این افراد، نکته بسیار مهمی را نباید از قلم انداخت و آن ، فرهنگ ثروتمند بودن است. ثروتمندان اصیل که در طول تاریخ همیشه بوده اند و هستند و خواهند بود، نه تنها ثروت را وسیله ای برای فخر فروشی به دیگران قرار نمی دهند بلکه کمک به دیگران را نیز به عنوان یکی از قواعد ثروتمند بودن محترم می شمارند.
این که عده ای ثروت فراوان داشته باشند، هیچ اشکالی ندارد - و بسیار هم خوب است - ولی در جامعه طبقاتی که متأسفانه فقر بیداد می کند، به رخ کشیدن ثروت، می تواند به افزایش رنج فقرا، تشدید فاصله ها و ایجاد کینه ها منجر شود. وقتی یک جوان فقیر برغم تلاش های شبانه روزی و صادقانه اش، حتی نمی تواند هزینه ازدواجش را فراهم کند و در همان حال، فخر فروشی ثروتمندان هم سن و سالش را می بیند که دیگر به نمایش خودروهای گرانقیمت شان بسنده نمی کنند و اصرار دارند تجملات درون قصرها و مهمانی هایشان را هم به رخ بکشند، به احتمال قوی، حس دوستانه ای نسبت به آنها نخواهد داشت.
متأسفانه باید گفت که روند خالی شدن جامعه از فرهنگ انسانی، در همه ابعاد نمودار است و در این میان، بسیاری از ثروتمندان کشور، به ویژه آنان که در سال های اخیر ثروتی به هم زده اند هم از این روند مستثنی نیستند و آداب ثروت و ثروتمند بودن را نمی دانند و این آداب ندانی، به ویژه در فرزندان ثروتمندان مشهود تر است.
من هم مثل شما می اندیشم وثروتمندی را نکوهش نمیکنم ولی آیا ثروتمندانی که ازراه تلاش وزحمت فراوان وتولید وکارآفرینی ثروتمند شده اند اینگونه زندگی میکنند وثروت خود وداشته های فرزندان خود را به رخ افراد جامعه ای که درآن عده ای حتی محتاج یک وعده غذای کافی برای خانواده خود هستند میکشند خیر وصدالبته خیر بنابراین این افراد فقط ازراه چپاول مردم ورانت بازی به ثروت های چند صد میلیاردی رسیده واینچنین فخر فروشی میکنند مگر امثال بابک زنجانی ها را که ازرانندگی رییس کل بانک مرکزی واستفاده از رانت به چنین ثروتی رسیده است را از یاد برده اید؟ آیا دولت اسلامی دربرابر خانواده معزز شهدا وجانبازان عزیزی که بیشترشان درحداقل معاش روزگار میگذرانند مسئول نیست وآیا باید وضع به همین منوال ادامه یابد؟
عده ای که با اقسام رانت و رابطه و با سواستفاده از نیاز مردم به پول رسیده اند، هیچ نقش سازنده ای در جامعه ندارند و فقط به فرهنگ دلالی و مفتخوری کمک میکنند. اینان بلای جامعه شده اند. نه فرهنگ سازنده دارند، نه اخلاق، نه تعهد اجتماعی دینی! فقط پول و پول را میشناسند.
تعداد کمی از این بچه پولدارها، پدر و مادر کارخانه دار و تولید کننده دارند.
امروز با همكارانم روي اين موضوع بحث كرديم و نتيجه گيري اوليه ما مثل عصر ايران بود ولي خداييش اين يه ديد كلي و سطحي هستش ما متسفانه در جامعه اي زندگي ميكنيم كه پارتي بازي و رانت خواري از موارد اصلي پيشرفت به حساب ميادش هيچ گاه نديديم كه مديري عوض بشه و دورش رو نخبگاه و افراد زحمتكش و دلسوز بگيرند البته اگه خود اون مدير از جمع نخبگان باشد يا يه دلسوز خود جاي بحث دارد.
گاهي ثروتمند شدن را به پشتكار و استعداد نسبت ميدهند كه البته درست خواهد بود در يك جامعه با شرايط نرمال .
يه مثال ميزنم . يك مهندس عمران با سرمايه مشخص قصد ساخت يه ساختمان خواهد بود كه با فروش اون كسب درآمد كند ولي متاسفانه سودجويان املاك مانع فروش به موقع آن و حتي بز خر كردن آن مي شوند . اين در حالت ساده موضوع و گاه مي بينيم با تبديل زمينهاي كشاورزي به مسكوني و يا مسكوني به تجاري كه براي بعضي افراد خاص صدور مجوز مي شود يك شبه تبديل به يه مولتي ميليونر مي شوند .
در اين جامعه اسلامي از اين دست مثال ها بسيارند . در بحث انحصاري محصولات و يا واردات و صادرات هم همينطور بوده و هست . جناب عصر ايران شما مثالي از نهج البلاغه مي زنيد در حالي كه خود امام علي ساده زيست بود و از راه حلال امرار معاش ميكرد و مخالف رانت خواري بود كه نمونه آن ماجراي طلحه و زبير است.
در پايان روايتي از حضرت رسول مي گويم كه فرمود : اي اباذر خانه اي را كه در آن سكونتي نداري مساز .