۰۹ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۵۸۱۵۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۳ - ۱۶-۰۷-۱۳۹۳
کد ۳۵۸۱۵۴
انتشار: ۰۹:۰۳ - ۱۶-۰۷-۱۳۹۳

از وقت شناسی عام به وقت شناسی خاص/با کاربران

توجه: بخش تعاملی عصرایران ، پذیرای عکس ، فیلم و یادداشت های مخاطبان است. بدیهی است که آنچه به نقل از کاربران محترم منتشر می شود ، الزاماً دیدگاه رسمی سایت نیست و تنها در راستای تضارب آرا و اندیشه ها منتشر می شود. کاربران عزیز می توانند تصاویر و مطالب شان را به karbar@asriran.com ارسال فرمایند.
علی رشوند
الوین تافلر در کتاب موج سوم، سیر تمدنهای بشری را درسه دسته بندی می کند  که تقسیم بندی درست و بجایی است . تمدن موج اول  همان دوران های  سنتی مبتنی برکاریدی و کشاورزی است  که هزاران سال به طول انجامید .تمدن موج دوم از  اواخر قرن هجدهم میلادی ،با اختراع  ماشین بخار  شروع شد  که  تولید انبوه همراه با استانداردسازی یکسان محصولات صنعتی  نمونه بارز آن  است .طبق نظر تافلر موج سوم ماهیت نرم افزاری دارد بر فناوری و اطلاعات مبتنی است .کامپیوترها، لپ تاپ ها، انواع موبایل ها و... از مصادیق موج سوم به شمار می روند . گذراز وقت شناسی عام به وقت شناسی خاص یکی از پیامدهای گذراز موج  اول به موج  سوم است .

درتمدن موج اول وقت شناسی چندان مهم نبود . درنظام سنتی موج اول که بر پایه کشاورزی  و دامداری استوار بود وقت شناسی  ،سر وقت حاضر شدن ،تابع تغییرات  فصول بود . وتاخیر حضور بر سرکار اخلال در نتیجه کار ایجاد نمی کرد.از طرفی به دلیل ماهیت بازویی و قدرت بدنی کارها و شغل ها ، خستگی تن را عاید انسان گذشته می کرد که مدت زمان استراحت بیشتری را بر نیروی کار تحمیل می کرد .دربرابر تحلیل رفتن جسمانی ، زمانهای استراحت و  خواب به قدرکفایت و به موقع بود لذا بشر کمتر با عارضه های روانی  ناشی از کار مواجه بود .

اما درتمدن موج دوم به دلیل همزمان سازی ماشین ،انسان را به قابلیت های ماشین به شدت وابسته کرد و کل زندگی اجتماعی انسان را دریک چارچوب مشخص محدود ساخت. این اتفاق در کشورهای سوسیالیت  وسرمایه داری به یکسان اتفاق افتاد.دراین نظام تولیدی انبوه بایستی تمامی نیروی کار دریک بازه زمانی مشخص مثلا شش صبح  سرشفیت های کاری حاضرمی شدند . دریک نظم  دقیق، شفیت های کاری را بی وقفه تحویل گرفته و کار را شروع می کردند .نیروی کار در هشت ساعت کاری بایستی  به توناژ یا مقدار برنامه ریزی شده می رسید.توانایی و قابلیت ها در قبال میزان تولید مورد سنجش قرار می گرفت .این وضعیت به دلیل ماهیت تضادی  که داشت نیروی کار را در  رسیدگی به امورات جاری زندگی باز نگه می داشت .

در موج دوم زمان از حالت هم گسیخته موج اول به زمان  برنامه ریزی شده انعطاف ناپذیر تغییر شکل   داد . فشارهای کاری و حساسیت  حضور نیروی کار در زمانهای مشخص کماکان  ادامه یافت   . درموج سوم دامنه  و گستردگی زمان خاص یا مجازی  بیشتر گردید  .

اماموج سوم به جای زمان بندی عام و همگانی  ،زمان بندی خاص و شخصی را به همراه آورده است .دربسیاری موارد تاخیر یک فرد تاثیری بر فرایندهای کاری و کار دیگران ندارد .تاخیرداشتن گرچه ممکن است  دوست یاهمکاری را برنجاند اما آثارمخرب  ومختل کننده بر تولید ندارد .از وابستگی شدید بین انسان و ماشین خبری نیست .با گسترش کامپیوترها و ساختارهای آنلاین ، وقت شناسی عام اهمیت خودرا ازدست داده و به وقت شناسی خاص مبدل شده است .

درتمدن موج سوم کارکنان مجبور نیستند دریک زمان یکسان  سرکار حاضر بشوند .بلکه برحسب دسترسی به امکانات و تجهیزات آنلاین، سیستم های تولیدی و خدماتی را براساس وظایف محوله هدایت و راهبری می کنند . در این وضعیت  چه کارکنان و چه مشتریان دغدغه و ا سترس زمان های همگانی را ندارند بلکه در زمان سیال مختص به خود می تواننداز خدما ت و سرویس های سازمان ها بهره مند شوند .

درحال حاضر آثار و برکات  تمدن موج سوم درتمامی کشورها به نسبت برخورداری از امکانات فناوری مشاهده می شود . به عنوان مثال  دیگر از انبوه صف های بانک ها برای واریز فیش های تلفن و آب و برق  و برداشت وجه نقد  خبری نیست .درهرساعتی از شبانه روز می توان از خدمات سازمانها برخوردارشد.واز تلف شدگی  زمان  جلوگیری نموده است . وانباشته وقت را برای انسان امروز ایجاد کرده است  که می تواند آن را در رشد و بالندگی زندگی شخصی و اجتماعی برنامه ریزی نماید و لذت ببرد .

اما مشکلی که  به موجب تمدن موج سوم به دلیل وقت شناسی خاص  درحال بروز است .پناه بردن به سرگرمی های فناوری درقالب شبکه های اجتماعی مانند :وایبر تانگو و واتس آپ و...غیره می باشد .انسان امروز بیشتر مجهز است تا انسان مدرن ،انسانی که با تجهیزات فناوری می تواند درحداقل زمان لازم ، بسیاری از امورات زندگی و کاری خودرا  انجام دهد و مابقی زمان انباشته خودرا ا با سرگرمیهای فناوری (اس ام اس بازی ،بازیهای آنلاین ،شبکه های اجتماعی فناوری و...) سپری می  کند. این وضعیت باعث شده است ماهیت اجتماعی بودن انسان جای خودرا به ماهیت  فردی  ، حضورفیزیکی انسان ، جای خودرا به حضور انزوایی و مجازی انسان، با هویت های متفاوت ، تغییر شکل بدهد.

مشکل زمان خاص یا اختیاری  جزء با به رسمیت شناختن اصول و مناسبات اجتماعی  زندگی انسان ها قابل حل نیست . باید دراین وقت های انباشته  ،وقت هایی را به رسیدگی به امور خانواده، خویشاوندان  وهمسایگان ،مطالعات جدی بابرنامه  ، کار و تلاش  های سودمند و خیرخواهانه  اختصاص داد وسهم زمانی آنهارا نادیده نگیریم .  

ارسال به دوستان