این
فضا تنها برای سرگرمی نیست. شاید خیلی از ما ندانیم که در شبکه های
اجتماعی گروه هایی هستند که بحث های علمی و تخصصی را به طور جدی پیگیری می
کنند. یکی از این گروه ها فرهنگخانه است. گروهی با صد نفر عضو که همگی از
چهره های شناخته شده ی فرهنگی کشور هستند.
به گزارش باشگاه
خبرنگاران، با توجه به افزایش مد و مدگرایی در جامعه ودستکاری هر روزه در
صورت زنان و چه بسا مردان ایرانی، موضوعی پیرامون جامعه شناسی آرایش صورت
برای بحث و گفتگو انتخاب کردیم که در این حوزه امشب خدمت جناب آقایان دکتر
کشاورز؛ مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزش دانشگاه جامع علمی کاربردی، علی
اصغر مینایی؛ قائم مقام سابق معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، محمد صادق
افراسیابی؛ مدیر گروه رشته ی علمی – تخصصی روابط عمومی دانشکده خبر، رضا
نامی؛ عضو گروه مشاوران ماهنامه ی مدیریت ارتباطات، محمد جواد حیدری پور؛
مدیر محترم سازمان فرهنگی هنری منطقه یک شهرداری تهران، احسان موحدیان؛
کارشناس ارشد علوم سیاسی، روزنامه نگار و تهیه کننده ی برنامه های
تلویزیونی و خانم ها هانیه ناظری؛ مدرس دانشکده ی خبر، عمادی؛ کارشناس
مطالعات زنان و فعال فرهنگی رسانه ای، هدی خان محمدی؛ مدرس دانشگاه و اعظم
خان آبادی؛ شاعر و فعال فرهنگی رسانه ای هستیم.
سوال اصلی این جا است که توجه جامعه به موضوع آرایش صورت اساسا دربردارنده ی چه فرصتها و تهدیدهای اجتماعی است؟
دکتر
عیسی کشاورز(دکترای مدیریت فرهنگی، مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی
دانشگاه جامع علمی کاربردی و مدرس دانشگاه) : امروزه صورت به عنوان بیرونی
ترین عضو بدن، محل گفتگوی فرهنگی بین درون و بیرون انسان است . این عضو هم
محل تجلی بیرون است و محل تلاقی نگاه و در میدان صورت گفتمان فرهنگی شکل می
گیرد میدانی که هم نگاه می شود و هم نگاه می کند این میدانگاه تحلیل و
تفسیر جامعه شناسی و فرهنگی است...
هانیه ناظری (كارشناس ارشد
ارتباطات و مدرس دانشگاه): همان طور که آقای دکتر کشاورز اشاره کردند این
موضوعی است كه به نوعي همه افراد همه روزه با آن برخورد دارند و در برخی
موارد به یکی از دغدغه های انسانها تبدیل شده است اما من فكر ميكنم در بعضي
جوامع شايد صورت خيلي مهم تر ميشود به دليل عرف يا قوانين خاصي كه انجا
وجود دارد ... کشور ما به اعتقاد بنده یکی از همان جوامع است.
مریم
عمای (کارشناس مطالعات زنان و فعال فرهنگی رسانه ای): من با خانم ناظری
موافقم. کشور ما شرایط خاصی دارد که بررسی موضوع آرایش در آن نیاز به
ریزنگری جامعه شناسانه دارد.
دکتر کشاورز: بنابراین اجازه دهید به
عقب برگردیم. از قدیم صورت محل مطالعه بوده است. در چهره شناسی قدیم در بحث
جرم شناسی براساس فرم ابرو ، پیشانی ، بینی و فیزیک صورت در مورد جرم
شناسی و بزهکاری حدس و گمان هایی داشتند حتی در عرفان اسلامی هم آمده است
رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون.
عمادی: استاد شما این را قبول دارید که چهره میتواند نشان دهنده نهان انسانها باشد!؟این علمی است یا حسی؟
ناظری
: من فكر مي كنم صرفا در بعضي جوامع صورت بدليل عرف يا قوانين خاصي كه
وجود دارد، بسیار مهم تراست وطبق فرمايش آقاي دكتر صورت بخشي از بدن است كه
میتواند نشان دهنده احساسات ، اخلاقیات و شخصيت انسانها قرار گیرد، به
همين دليل است که همه علاقمند هستند تاصورتشان بسیار خوب وشایسته به نظر
بياید .منتها مشكل از آنجايي شروع مي شود كه اين خوب بودن از نظر آدم هايي
كه در يك جامعه زندگي مي كنند متفاوت مي شود.
محمد صادق
افراسیابی(مدیر گروه روابط عمومی دانشکده ی خبر): به نظرم توجه به صورت
افراد فقط به دلیل رابطه ی میان احساسات افراد با ظاهر آن ها نیست. ما قبل
از اینکه درک شویم، دیده می شویم. این عبارت به آن معنا است که شروع هر
ارتباطی خصوصا ارتباطات انسانی از مشاهده ی صورت آغاز می شود. آیا شما وقتی
یک نفر به محل کارتان وارد می شود ابتدا به لباس او نگاه می کنید یا صورت
او؟ صورت افراد، هم جهت گیری آنها برای یک نوع رابطه ی انسانی را مشخص می
کند و هم از باورها و ایدئولوژی های هر فرد پرده برمیدارد. یک انسان متدین
صورت خود را به گونه ای متفاوت از دیگران جلوه می دهد. حتی ملیت ها با صورت
ارتباط دارند. فرهنگ ایرانی یک نوع صورت را می پسندد و فرهنگ هندی نوع
دیگری از صورت را. گذشته از این صورت هر کس، به نوعی پرچم و نماد هویت او
است. البته صورت افراد بیان کننده ی حالات افراد هم هست. انسان مضطرب صورتی
متفاوت دارد از انسان آرام و کسی که با یاد خدا قلب خود را آرام نگاه
داشته است. نظر شما چیست جناب آقای کشاورز؟
دکتر کشاورز: امروزه در
روانشناسی نوین معتقدند غمگینی، شادی ، افسردگی و حتی بیمارهای جسمی و روحی
هم قابل مطالعه است .بنابراین مطالعه صورت امری تاریخی و مسبوق به سابقه
است ، اما چگونگی مطالعه آن واینکه حامل چه پیام فرهنگی و جامعه شناختی است
بسیار حائز اهمیت است.
رضا نامی(عضو گروه مشاوران ماهنامه ی مدیریت ارتباطات): جناب دکتر منظور جنابعالی بررسی صورت از دیدگاه " زبان بدن " است؟
عمادی: فکر می کنید در حال حاضر صورت در جامعه ما نشانه فرهنگ و هویت ملی ماست؟
کشاورز:
پس صورت هم جسمانی است و هم معنوی است، هم ظاهری است و هم باطنی، هم بهشتی
است هم جهنمی، هم مقدس و معصوم است هم مبتذل. بنابراین صورت با پیام های
فرهنگی و جامعه شناختی همراه است .صورت علاوه بر قدرت ظاهری اش دارای قدرت
پنهانی هم است. حال ابزار فریبنده و گول زنندگی هم می تواند باشد یعنی ممکن
است که تظاهر به خوشحالی ، تظاهر به غمگینی و یا عصبانی نشان دهد.
هدی
خان محمدی(مدرس دانشگاه): راستش امروز روز از صورتی که خداوند خلق کرده
درچهره خیلی ها نشانی نمانده و عمل وجراحی نیست که انجام نداده باشند. به
قول دوستی که میگفت:آدمها تا بچه دار نشده اند معلوم نمی شود چه شکلی بوده
اند!! البته خود این موضوع هم یک عقبه فرهنگی دارد.
کشاورز: پس در
بسیاری از مواقع صورت نه تنها هویت و باور را نشان نمی دهد بلکه ممکن است
اتفاقا گول زننده و فریبنده باشد دوستان از اینجا بحث شروع می شود که صورت
امروزه نوعی ریا کاری، فریبندگی ،گول زنندگی ،عدم رضایت از هویت، دیالیکتیک
ظاهر و باطن را تداعی می کند و این سوال در ذهن می آید که آیا با جنبش
صورتگرایی در زنان ایرانی روبرو شده ایم ؟؟؟
عمادی: همیشه صورت
موضوع مهمی برای زنان بوده ولی در حال حاضر صورت سازی بیشتر مد شده است و
این موضوع کم کم از مرز صورت هم فراتر میرود.
ناظری : بله آقاي دكتر
این مطلب كاملا درست است و دليلش مثل بسياري از رفتارهاي ديگر ما ريشه در
عدم صداقت و ظاهربيني مفرطي دارد كه در اخلاق و رفتار همه ما بارز شده است،
من فكر مي كنم يكي از دلايل اين قضيه قطعا اين موضوع است كه زنان در جامعه
ايران بدليل محدوديتهاي قانوني و شرعي تنها از طريق صورت مي توانند ابراز
وجود ظاهري كنند و ظاهر خودشان را به رخ ديگران چه زن و چه مرد بكشند.
عمادی:
بالاخره در جامعه ای که راستگویی خیلی نمیتواند به آرزوهای آدمها کمک کند
نمی شود از مردم انتظار داشت صورت صادقانه داشته باشند.
کشاورز: چه
نیازها کاذب باشد ویا واقعی، صورت را برای زنان تماشایی و برای مردان
تماشاچی ساخته است. صورت زنان روایتگر شخصیت های دستکاری شده هویت است.
امروزه صورت، بیلبورد سیار پیام های فرهنگی و گفتمانی است.
عمادی: بله.قدرت مانور روی صورت در جامعه ما بیشتر زیاد است . اما جدیدا با پیشرفتی مواجه هستیم که به صورت ختم نمی شود!
کشاورز:
در جامعه ای که نا برابری های اجتماعی و چشم و هم چشمی و کالا شدن امور
روحانی و معنوی همانند کالای مادی خرید فروش می شود، زیبایی و صورت مانند
سرمایه نمادین و سرمایه بدنی با ظاهر سازی در معرض نمایشگاه خیابانی و در
بازار روز مبادلات فردی و ارتباطات اجتماعی مورد خرید و فروش قرار می گیرد.
افراسیابی:
میخواهم در اینجا به بحث بودریار اشاره کنم. بودریار معتقد است در جامعه ی
پست مدرن ما با شبیه سازی ها مواجه هستیم. ببینید چالش اصلی جامعه ی فعلی
همین است. یک نفر به عنوان الگوی زیبایی مطرح می شود. بعد همه می خواهند
شبیه او شوند. یک نفر به عنوان الگوی معصومیت جعلی و ساختگ غربی مطرح می
شود. همه می خواهند خود را به شکل او در بیاورند. از طرف دیگر جهان پست
مدرن این امکان را فراهم کرده است که هر کس خود را به شکلی که می خواهد
درآورد. اینجا است که بحران آغاز می شود. بحران شبیه سازی. حتی این بحران
به موضوع عمل جراحی و آرایش صورت ختم نمی شود. یکی از نقاط اصلی بحران، بحث
پوشش است. یک لباس و یک کفش برند می شود. حالا همه می خواهند آن لباس و
کشف را بپوشند. از طرف دیگر وسع مالی همه به یک اندازه نیست. بنابراین شاهد
جعل برندها هستیم. کفشها و لباسهایی شبیه آنچه در رسانه ها به مد تبدیل
شده است، تولید می شود و با قیمتهای ارزان به فروش می رسد. همه شبیه هم
هستند، اما چه کسی زیبایی خدا دادی دارد و چه کسی خود را آرایش کرده است؟
نمی دانیم! چه کسی از لباس مرغوب برخوردار است و چه کسی لباس به ظاهر مرغوب
به تن کرده است؟ نمی دانیم! اینجا است که حقیقت پنهان می شود.
خان محمدی: البته این سبک زیاده روی در صورت نمایی را در کشورهای عربی که حجاب اجباری هم ندارند شاهدیم.
کشاورز:
در جامعه مادی زده که همه چیز مانند کالا خرید و فروش می شود و منزلت
اجتماعی افراد بر اساس قدرت خرید و مصرف آنان ترسیم می شود و امر معنوی و
طبیعی خریدار ندارد ، همه در بازار ارتباطات اجتماعی به دنبال بزک کردن و
عرضه کردن کالا و سرمایه بدنی خود هستند. این بازار داد و ستد صورت در
خیابان به شکل نمایشگاه سیار در معرض دید خریدار قرار گرفته است . صورت ها
تماشایی و تماشاچی شده اند.
پس در این بازار مبادله هر کس می تواند
با مونتاژ کاری، دستکاری و زیبا سازی صورت گیرد وهر بوم نقاشی که دوست دارد
و مشتری طلب می کند را نمایش دهد و در میدان توجه قرار بگیرد، حال که نمی
توان در میحط دستکاری و تغییر ایجاد کرد، حال شخصی ترین سرمایه خدادادی،
یعنی صورت روز به روز نو می شود ،تغییر میکند و با آن تغییر ظاهری بدن
دلخوش و دل مشغول می شویم ،امروز این تماشایی شدن و تماشاچی شدن صورت از
امر جنسیتی خارج شده و چهره، میدانگاه تماشاچی شدن و تماشا شدن گردیده است
حال مرد یا زن فرقی ندارد، هم مرد و هم زن جنسیت خودشان را با دستکاری صورت
خود انتخاب می کنند حال اگر مرد دوست دارد چهره اش تماشاچی باشد و یا نه
خود صورت خود را برای دیگران تماشایی کنند چه برای مردان دیگر و یا زنان
دیگر،حال صورت زنان و مردان در ایران در مقام تماشا شدن و تماشاچی شدن
دارای تعاریف خاص خودش می باشد
صورت زنان در ایران میدانگاه گفتمان
فرهنگی است از یک منظر رنگ را از لباس برداشتیم پس بالاجبار عده ای رنگ را
از لباس برداشتن و روی صورت انتقال داده اند .صورت ما به ازای کل بدن مصرف
کننده لوازم آرایش در ایران است.
اعظم خان آبادی(شاعر و فعال فرهنگی
رسانه ای): جناب دکتر جسارتا میتوانیم این پدیده ای که در کشور ما ظهور
وبروز بیشتری هم پیدا کرده را در عوامل دیگری هم ریشه یابی کرد، وقتی به
فرمایش شما فرض را براین بگیریم که عدم رضایت از هویت باطنی تغییرات ظاهری
را سبب می شود، پس باید دید چرا زنان ما و درنسل امروز حتی پسران ما از
هویتشان راضی نیستند؟
عمادی: رنگ که ماشالله در لباسها فراوان است.
البته منظور شما در گذشته است که نتیجه اش الان نمود کرده است. به نظر من
انسانها از هویت ناراضی نیستند بلکه اینها علایم نیافتن هویت مشخص است...
کشاورز:
خبر تایید نشده می گوید مصرف لوازم آرایشی در ایران یک سوم کل کشورهای
خاورمیانه است. زیر تیغ جراحی بردن صورت و بدن، مکمل ها و اینکه« من را بکش
ولی من را زیبا کن » صورت، صورتی تر و کالایی تر شده است. جهان صورت زن
ایرانی با عزیز تر شدن و جذابتر شدن با کاهش جهان انسانی او در مسیر مخالف
هم در حال پیشرفت است و در نوردیده شدن رقابت بی پایان قرار گرفته اند.
خان
آبادی: ازجهتی چه خانواده و چه جامعه ارزش و جایگاه دختر ایرانی را با
انواع و اقسام تبعیض ها و محرومیتها تخریب می کنند و ازسوی دیگر نمایی از
زن در سینما و رسانه های غرب و شرق ارائه می شودکه بسیار جذاب است. زنان
قهرمان بسیاری ازفیلم ها و سریال ها هستند و ما سریال ستایش میسازیم!!!!
درچندین فصل! زن ایرانی زیبایی را در شبیه اروپایی شدن می بیند درحالیکه
اگر خودش را بپذیرد و باورکند بسیار زیباست.
عمادی: قهرمان بودن
زنان در رسانه خوب است اما باید درست جلوه داد. متاسفانه امروزه قهرمان های
زن ما بازیگرانی هستند که خود پدیدآورنده مد و آرایش هستند...بعد انتظار
می رود یک نوجوان با هیجانات سن خودش از چه کسی الگو بگیرد!!والگوی درست
کجاست؟
خان آبادی: و این ضعف خودباوری در پسرودختر نسل امروز هم بچشم میخورد.
کشاورز:
این میدان به قدری اهمیت گفتمانی پیدا کرده است که نه تنها میدان رقابت
بلکه میدان مبارزه هم قرار گرفته است و اسید پاشی صورت در ایران علاوه
براینکه چندین مورد مشاهده شده است در تحقیقات پلیسی هم شاهد آن بودیم که
بیشترین تهدید دوست پسران و دوست دختران ،تهدید به اسید پاشی به صورت دختر
شده است و این تنها جایی است که دختران از تهدید دوست پسران خود رعشه به
اندامشان می افتد و بلافاصله بعد از تهدید شدن خانواده را در جریان می
گذارند چرا که تنها دارایی دختران در دادستد خیابانی صورت می باشد.
عمادی:
مسلم است دختران پرشور امروزی که خیلی از آنها در خانواده های معتقد پرورش
پیدا نکرده اند، نمی توانند شاگرد معلمانی باشند که با یک رنگ تیره و
برخوردهای قهری میخواهند به نوجوان بگویند زیبایی چیز خوبی نیست! اثر شبکه
های ماهواره ای بر سبک زندگی نوجوانان و جوانان موضوع مهمی است که قابل بحث
است.
خان آبادی: البته خانم عمادی عزیزم در این بحث محدودیت رنگ
درلباس جسارتا من نظر جناب دکتر رو بیشتر تایید میکنم ،ما هنوز تابوی منع
رنگ های شاد را داریم ، درحج و درمقایسه باسایر کشورهای مسلمان کاملا این
مساله نمود دارد.
عمادی: اما هنوز حس میکنم ناگفته زیاد هست در این
رابطه.اینکه خوب حالا با این وضعیت موجود چطور به جوان بفهمانیم چیزی فراتر
از این صورت شاید بی سیرت ، میتواند نشان دهنده شخصیت و هویت او باشد.
کشاورز:
صورت زنان در ایران علاوه بر صورت ، به عنوان میدان تماشایی شدن و تماشاچی
شدن در تمام جوامع ، ویژگی دیگری هم دارد و آن این است که می تواند به
ازای کل بدن، بار دیگر اندامهای بدن را نیز به دوش بگیرد .
عمادی:
هر چند آقای افراسیابی اشاراتی داشتند اما می خواهم یک بار دیگه بپرسم
واقعا چرا صورت ها اینقدر شبیه بهم شده! و از بکر بودن چهره دیگر خبری
نیست!!
کشاورز: در روابط مبتی بر مصرف و بازار ارتباطات انسانها با
هم دیگر چهرهای شبیه به هم، نوع سلیقه و مصرف صورت را برای توده های انبوه
شهری ساده تر می کند و این به هم مانندگی پرسه زنی تماشاچیان را راحت تر و
لذت بخش تر می کند مثل فست فود سریع در ارتباطات و رفت وآمدهای شهری مصرف
می شود.
عمادی: این کارکرد اصلی چهره را کمتر میکند و فقط ازآن یک
کالای مصرفی میسازدکه شبیه به آن زیاد است! به قول استادی که می گفتند:"
زندگی شهروند مدار بجای خانواده مدار..."
کشاورز : در جامعه مد گرا
این مصرف کننده نیست که با گشت و گذار و دستچین کردن و یا سفارش کالای مورد
نظر، در این بازار ورود کند، بلکه این تولید کننده صورت تماشایی به دنبال
تماشاچی می گردد پس سعی می کند در ارتباطات کوتاه مدت سفر شهری با ساده
ترین و ارزان ترین روش راهی برای توزیع کالای صورت خود پیدا کند .
علی
اصغر مینایی(قائم مقام سابق معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما): سیطره کمیت و
القای نیاز برای ایجاد نیاز، از خصوصیات این بازاراست .
عمادی: چقدر جالب...جلب مشتری! ای کاش در مورد حجاب چشم هم صحبت شود.
کشاورز
: پاساژ گردی، خیابان گردی، لذت جویی های خیابانی و صرف اوقات فراغت بخشی
از میدانگاه تودها تبدیل شده است صورت به عنوان ویترین ارتباطات عمل می
کند، این نوعی الگوی صرف اوقات فراغت است.
عمادی: دکتر بنظرشما میزان تحصیلات خانواده و شخصیت فردی هرکدام چقدر در این مقوله موثر هستند؟
کشاورز
: بله در بازار کالایی شدن صورت همه که مشتری خریدار و فروشنده نیستند،
خیلی از افراد در این بازار مبادله حضور ندارند اما اگر حضور پیدا کنند،
قواعد این بازار مکاره است، مزیت گمنامی زنان و مردان در این بازار مکاره
خصوصا در شهرهای بزرگ این غریبگی را در دور شدن از هویت اصلی و یا برعکس
اظهار هویت واقعی بخشی از کارکرد این حوزه است.
عمادی: دقیقا درست میفرمایید.گمنامی غریبگی و ایجاد هویت جدید بدون ترس از هویت اصلی.
کشاورز
: دوستان وقتی جامعه از معنویت و صفات خدایی خالی می شود و جهان معنوی رخت
می بندد و جهان ماده مسلط می شود افزایش جهان کالایی باعث کاهش جهان
انسانی می شود بدن و صورت انسان هم از معنویت و روحانیت تهی شود و برای
کالایی شدن و مادی شدن مونتاژ و دستکاری می شود و صورت هویت مادی پیدا می
کند .
یکی از پیامهای آرایش صورت اجازه ورود تماشاچی برای ورود به
حریم شخصی است صورت های امروزه همانند هاپیر مارکت و سوپر مارکت به افراد
اجازه تماشاکردن اجناس بررسی و یا خرید را به تماشاچی خود می دهد در این
وضیعت گارد طرفین برای ورود به حریم یکدیگر باز و ازاد تلقی می شود .
محمد
جواد حیدری پور (مدیر فرهنگی سازمان فرهنگی هنری منطقه یک شهرداری تهران):
نکته ای که شخصا در تمام بحث ها دنبالش میگردم ، استفاده کاربردی مباحث
هست که قابلیت اجرایی داشته باشد. کم کم داریم به مباحث کاربردی نزدیک می
شویم. از آقای دکتر کشاورز تشکر می کنم.
افراسیابی: دقیقا! آقای
دکتر کشاورز به نکته ی خوبی اشاره کردند. من هم ریشه ی صورت گرایی را توجه
به فرهنگ کالایی شدن جهان می بینیم. جهان رفته رفته به کالا تبدیل می شود.
در حالیکه جهان بالاتر از کالا است. جهان، یک هستی غیر مادی هم دارد. این
بیت شاعر خوش ذوق و خوش قریحه را ببینید. صورت زیبای ظاهر هیچ نیست. ای
برادر، سیرت زیبا بیار. فرهنگ اسلامی ایرانی چنین نگاهی دارد اما به جای
سبقت در خوبی ها به دنبال سبقت در مادی گری افتاده ایم و این بلایی است که
اگر مهار نشود، هر جامعه ای را به زمین خواهد زد. قرآن می فرماید فاستقبوا
فی الخیرات و در جای دیگر می فرماید السابقون السابقون، اولئک المقربون.
یعنی منطق قرآن سبقت در انجام اعمال خوب است. منطق غرب، سبقت در مادی گرایی
است. باید دید چه کرده ایم که نتوانسته ایم منطق قرآن را در جامعه همه گیر
کنیم؟ البته همان طور که در ابتدا عرض کردم این حرف بنده به آن معنا نیست
که مخالف هر گونه آرایش حتی با منطق اسلامی آن هستم. به هر حال صورت زیبایی
به خودی خود بد نیست و زیبایی حتی در قرآن ستایش شده است. همان طور که
گفتم شروع هر ارتباط از صورت است و انبیاء همه از صورتهای زیبا و جذاب
برخوردار بودند.
کشاورز : درست است. نکته ای که آقای افراسیابی
اشاره کردند مربوط به معناشناسی دیگر صورت است. معناشناسی دیگر صورت این
است که بخشی مربوط به ماست و بخشی مربوط به دیگران و در آموزه های دینی ما
هم صورت و کفین از حجاب مستثنی است در این معنا صورت دو جنبه است علاوه بر
مادی و معنوی بودن طبیعی و فرهنگی است بخشی که در معرض دید دیگران است
آرایش و پیرایش برای احترام به مخاطب امر پسندیده در فرهنگ دینی ماست که
محل چالش فرایند مد سازی قرار گرفته و عدم تشخیص درست این حوزه بخشی مهم،
در کشمکشهای کنونی در ادبیات عفاف و حجاب تبدیل شده است در این نگاه
معناشناسی سیاسی صورت بحث جدی و چالشی را پیش می آورد.
احسان موحدیان(کارشناس ارشد علوم سیاسی و روزنامه نگار): منظورتون از جنبه سیاسی موضوع بیشتر چه حوزه هایی است؟
کشاورز: این که سیاست و قوانین در تعاملات میان فردی افراد چگونه نظارت، قضاوت و رفتار می کند.
موحدیان:
البته جنبه های حقوقی و شرعی بحث هم اینجا مهم می شود، مساله نگران کننده
تغییر عرف جامعه در حوزه مورد بحث است که شرع و سیاست را هم متاثر می کند.
چه نیازهای کاذب و یا واقعی صورت را برای زنان تماشایی و برای مردان
تماشاچی ساخته است؟
در جامعه ای که نا برابری های اجتماعی و چشم و
هم چشمی و کالا شدن امور روحانی و معنوی همانند کالای مادی خرید فروش می
شود زیبایی و صورت مانند سرمایه نمادین و سرمایه بدنی با ظاهر سازی در معرض
نمایشگاه خیابانی و در بازار روز مبادلات فردی و ارتباطات اجتماعی مورد
خرید و فروش قرار می گیرد و امر معنوی طبیعتا خریدار ندارد ، این فرایند
دنیوی سازی و کالایی سازی صورت آسیب های اجتماعی فراوانی را در پی دارد.
افراسیابی:
بنابراین فکر می کنم فرمایشات دوستان را این طور می شود جمع بندی کرد که
برای درک شرایط کنونی پدیده ی آرایش و مد گرایی لازم است جامعه را آن طور
که هست بشناسیم. به نیازهای فرهنگی و طبیعی افراد توجه کنیم و از طریق
رسانه های جمعی و سایر ابزارهای فرهنگی تصویر درستی از جوان مسلمان ایرانی
در حوزه ی زیبایی شناسی ارائه دهیم. البته در این میان نباید از نقش آموزش و
پرورش و معرفت افزایی نهادهای فرهنگی چشم پوشی کرد. در حالیکه منطق قرآن و
اسلام به درستی و زبان فرهنگ و هنر برای قشر نوجوان و جوان تبیین نشده
است، چه طور می توان انتظار داشت که الگوی اسلامی ایرانی رعایت شود. این
وظیفه ی همه ی ما، همه کسانی که در محیط های علمی و دانشگاهی فعالیت می
کنند است که مسائل را با زبان علمی و همه فهم بیان کنیم تا ریشه ی خیلی از
موضوعات برای جامعه ی امروز روشن شود.