کیومرث اطهاری - الف
الف) طرح بحث:
گزارش زیر را بخوانید:
به گزارش جوان، بر اساس آخـرین آمار «گوگلترند» در سال ۲۰۱۴ میلادی، ایرانیان در فضای «محدودشده» اینترنت خود واژههای دانلود، عکس، فیلم، دانلود آهنگ، بازی، آهنگ، اندروید، دانلود آهنگ، Google و چت را بیشتر از سایر واژهها جستوجو کردهاند. در کنار واژههای دیگری چون سبد کالا، ثبتنام یارانه، شاهگوش، یارانه، سامانه سجاد، هواشناسی و مدل مانتو که از نظر میزان جستوجو رشد فزایندهای داشتهاند، دو واژه مستهجن نیز به چشم میخورد.
از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون بیشترین واژههای جستوجو شده ایرانیان در محتوای تصویری فضای اینترنت نیز واژههای عکس، دختر، زن، لباس، hot، girl، زیبا، فیلم و عکس در کنار یک واژه مستهجن بوده است. همچنین در سال ۲۰۱۴ و در سایت فیلتر شده یوتیوب ایرانیان بیش از هر چیز واژههای girl، hot ، ایرانی، love، iran ، دختر، شاهگوش dance، girls، music، رقص و نیز شماری از واژههای مستهجن را بیشتر از سایر واژهها جست و جو کردهاند که میتوان محتوای کاربردی برخی از این واژهها را به وضوح حدس زد. در این بین شماری از کاربران نیز از فیلترشکن استفاده میکنند و از این حیث از دید گوگل به عنوان کاربران خارج از ایران در نظر گرفته میشوند.
شاید شما هم خبرهایی از این دست را بارها و بارها شنیده باشید. در نماز جمعه هفته گذشته تهران بزرگ امام جمعه محترم بیان می کند که در مناطقی از شهر، زنان کلا روسری ها را برداشته اند و...
ب)چاره کار رایج و دم دستی: ساده ترین پاسخی که می توان برای این اخبار و گزارشات داشت تاثیر مخرب فرهنگ مهاجم و لزوم مسدود کردن بیش از پیش راه های نفوذ فرهنگ بیگانه و برخورد شدیدتر با مظاهر این فرهنگ منحط و... دانست.
ج) یک سوال: چرا در پیش از انقلاب که خود حکومت محرک جوانان به بی بند و باری بود و فرصت هر نوع فسادی را فراهم می کرد و به نحوی توسط دولت ارزش شمرده می شد مردم به همه این زشتی ها نه می گویند و به خواست مردم انقلاب اسلامی شکل می گیرد ولی امروزه علی رغم همه آموزه های مستقیم و غیر مستقیم که اخلاق محور و دین مدار است و به هر طریق ممکن با مظاهر فساد برخورد شده نتایج چندان دلچسب نیست؟
د) خلاصه یک پایان نامه: چند سال قبل پایان نامه دکترایی با موضوع«علت گرایشات دینی در کشور آمریکا و دین گریزی در اروپا» را می خواندم که خلاصه آن این بود که در جنگ شمال و جنوب آمریکا زمانی که سفید پوستان برای جلوگیری از نهضت آزادی بخش سیاهان آنان را به گلوله می بستند کلیساهای این کشور به حمایت از سیاهان رفته و کلیسا مأمن سیاهان معترض بود ولی کارکرد کلیسا در انقلاب کبیر فرانسه کاملا عکس آن بود و کلیسا در جنگ بین انقلابیون و «لویی» پادشاه فرانسه جانب حکومت را گرفته و علیه مردم شد و این امر در حافظه تاریخی این دو ملت جا گرفت و آثار آن را می توان در عملکرد متفاوت دو جامعه دید.
ه) تصور مردم از اسلام در ابتدای انقلاب: مردمی که از بی عدالتی در کشور و وابستگی خود به کشورهای غربی به تنگ آمده بودند همه را در دوری از اسلام راستین دیدند و به پیروی از مرجعیت دینی عدالت و آزادی و خود باوری و..... را در دنباله روی از دین دیدند این شد که خود مشتاقانه به دنبال کسب معرفت دینی رفتند و دستوراتش را به جان خریدند. در آن زمان رهبران نهضت بیشتر به «زیبایی های دین» از جمله «آزادی خواهی و عدالت طلبی» اشاره داشتند ومردمی که آن را با فطرت خود همسو می دیدند داوطلبانه دین را پذیرفتند همانگونه که در صدر اسلام مردم اینگونه گرایش به دین پیدا کردند.
و) سؤال دوم: آیا تصور امروز مردم از حاکمیت دینی همان تصوری است که سال ۵۷ نسبت به آن داشتند؟ آیا همان تصوری که مردم از دین رحمانی داشتند امروز همان احساس وجود دارد؟
برای پیدا کردن پاسخ باید فرق کاریکاتور را با عکس واقعی بدانیم. در کاریکاتور اندازه های اعضا و ابعاد واقعی تصویر تغییر می کند. بعضی از اعضاء جایشان عوض می شود بعضی از قسمت ها پررنگ تر از سایر اعضا و بعضی از اعضاء تا حد زیادی محو می شوند.
ز) مقایسه دو حکم الهی در قرآن:
تصور کنید مسئله ای مانند حجاب در قرآن با این عبارت آمده است:
«ای پیامبر(ص) به همسران و دختران و زنان با ایمان بگو که روسری هایشان را به خود نزدیک سازند این برایشان بهتر است تا به نیکنامی شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند» احزاب ۵۹
حالا به مسئله ربا خواری در قرآن توجه کنید:
«ای کسانی که ایمان آوردید پروای الهی پیشه کنید وآنچه از ربا باقی مانده است رها کنید پس اگر این کار را نکردید بدانید پیکاری از جانب خدا و پیامبر بر ضد شما بر پاست.» بقره ۲۷۸-۲۷۹
خوب به سیاق دو آیه دقت کنید: در آیه اول خداوند به نرمی ضمن بیان حکم به منافع آن برای بانوان اشاره دارد ولی در آیه دوم خداوند رباخواری را مستقیما جنگ با خود و پیامبرش دانسته است. نکته مهم اینجا است که بدحجابی گناه کبیره نیست و رباخواری گناه کبیره است.
حالا توجه کنید با رباخواری که به تایید همه مراجع در جامعه به وفور یافت می شود چگونه برخورد می شود. به جز توصیه های اخلاقی که هر از گاهی مرجع تقلیدی از سر دلسوزی به زبان می آورد کدام نهاد پیگیر ازبین بردن آن است کدام روحانی در عزای آن عمامه از سر برداشت و کدام ناهی از منکری آن را منکر دید و.... اما مسئله حجاب همه ساله موضوع خطبه های نمازجمعه است و همه ساله هزینه های کلان انسانی و اقتصادی می پردازیم تا این معضل حل شود و چه بسا بعضا برخوردهای غلط مجریان مستمسکی برای زیر سوال رفتن همه چیز می شود. کافی است در گوگل برخورد با بدحجابی و برخورد با رباخواری را مقایسه کنید.
واقعیت این است که اهم و مهم دین را ما به دلخواه خود عوض کرده ایم و بزرگترین امر به معروف که در روایت از آن به عنوان « نصیحه الائمه» یاد شده متروک شده است. فراموش نکنیم که در روایات آمده جامعه روی سعادت را نخواهد دید مگر آنکه رعیت بتواند بدون لکنت زبان حق خود را از حاکم بخواهد.
جوان ما می بیند عده ای در هر شرایطی ویژه شمرده می شوند در تحصیل، سربازی، استخدام، ارتقای شغلی و... و این با فطرت عدالت جوی آنان سازگار نیست. جوان ما می بیند اگر روزی پدر کارگرش بخواهد برای معوق شدن چندین ماه حقوقش اعتراض و راهپیمایی کند به عنوان سد معبر و انجام راهپیمایی بدون مجوز دستگیر می شود ولی عده ای اجازه دارند که هر وقت خواستند به خیابان بریزند و حرکت خود جوش و مردمی داشته باشند. سخنرانی ها و مجالس را به هم بزنند به سوی رئیس مجلس مهر پرتاب کنند عضو شورای شهر را در روز روشن با کلت بزنند. در مسیر نماز جمعه انگشت وزیر را بشکنند و در نهایت اگر پیگیری کنی تا دادگاهی برگزار شود درون دادگاه به احترام ورود متهم صلوات بگیرند.
مثال از این دست فراوان داریم: خداوند در قرآن می فرماید: به بتهای بت پرستان دشنام ندهید و در روایت داریم خداوند از هر فحش دهنده و فحش شنونده بیزار است آن وقت شخصی در مسند امام جمعه مخالفین خود را «بزغاله» می خواند و ما گمان می کنیم برای حفظ اسلام فحاشی امری عادی است در حالی که به تراشیدن اطراف ریش دیگران اعتراض می کنیم. دروغ گویی که به سخن پیامبر خدا کلید همه گناهان است حتی در کلام مسئولین امری عادی شده است. آن را مصلحتی می خوانیم و کسی اعتراضی نمی کند تهمت زدن و غیبت کردن، تکبر و خود بزرگ بینی امری عادی شده ولی برای بستن کراوات از مراجع استفتاء می گیریم.
به نظر من این همان کاریکاتوری شدن دین است. اگر جوانان به دینداری ما به دیده شک نگاه می کنند و عکس العمل منفی از خود نشان می دهند باید یک بار دیگر به رفتارمان توجه کنیم. اگر جوانان صداقت و راستی ما را باور کنند بدون هراس بدانیم که به دین گرایش خواهند یافت و اگر بر رفتار خود اصرار کنیم باید هر روز شاهد رفتارهای دین گریزانه بیشتری باشیم. والسلام