یک ناشر که معرفی کتاب را در رسانهها بهترین تبلیغ میداند، معتقد است، رسانههای ما خوابشان برده و چندان درگیر کار فرهنگی نیستند. آنها بیشتر به سیاست میپردازند و اگر گاهی اشتباهی سری به فرهنگ بزنند، از بدشانسیشان است.
علی حسین سازمند، مدیر انتشارات دانژه، در گفتوگو با ایسنا، درباره ضرورت تبلیغ کتاب، گفت: کسانی که معتقدند کتاب مقدس است و نباید آن را تبلیغ کرد، باید توجه کنند که حتا کلام حق که مقدسترین کلام است، به دستور خداوند باید تبلیغ شود. البته تبلیغ یعنی ابلاغ کردن چیزی به کسانی که نمیدانند.
او افزود: تبلیغ آگراندیسمان کردن نیست، تبلیغ این نیست که چیزی را که نیست، بگوییم هست؛ تبلیغ به این معناست که به مخاطب بگوییم این کالا با این ویژگیها هست و بعد از آن مخاطب خود تصمیم میگیرد که آن کالا را بخرد یا نه. عرضه شدن هر کالای فرهنگی باید مانند کالاهای دیگر به سمع و نظر دیگران برسد. اگر تبلیغ نباشد، مردم از کجا خواهند دانست که کتابی منتشر شده یا نه. اگر مخاطب از انتشار کتابی آگاه شود و به آن علاقه داشته باشد، میتواند آن را بخرد یا از کتابخانههای عمومی تهیه و مطالعه کند.
سازمند در ادامه عنوان کرد: در تبلیغ نباید چیزی کم یا اضافه شود. باید عین واقعیت گفته شود. گفتن اینکه اگر از مشکلات روانی رنج میبرید، این کتاب به مشکلات روانی شما پاسخ میدهد، دروغ است؛ چراکه هیچ کتابی نمیتواند مشکلات روانی انسانها را حل کند. اما اگر در تبلیغ بگوییم اگر شما از کمبود عزت نفس رنج میبرید، این کتاب دربارهی ارتقای عزت نفس است، به شرطی که راست گفته باشیم، درست است.
او افزود: تولید کالاهای فرهنگی باید بهدرستی به مردم اطلاع داده شود. گروهی هستند که کار و تخصصشان تبلیغات است، مجله، سایت و روزنامه هم دارند، اما اگر روزنامه یا مجلهای بخواهد بابت تبلیغات کتاب هم به اندازهی ماشین بنز بگیرد و تبلیغ کند، آدم پرتی است و نمیداند که کتاب با ظرفشویی سامسونگ فرق دارد. ابلاغ آگهی کتاب برای یک مجله افتخار است، هرچند که آن مجله هم باید بتواند هزینهی چاپ، تایپ، منشی و... را پرداخت کند و ناچار است که بابت این تبلیغ پول بگیرد.
این ناشر همچنین درباره تجربه نشر دانژه در تبلیغات کتاب، گفت: ما در جهان کتاب، کتاب هفته، سپیده دانایی، شبکه چهار، کافه کتاب و بعضی از سایتها، تبلیغ کتاب داشتهایم. هرجا مناسب ببینیم، انتشار کارمان را اطلاع میدهیم. حتا گاهی بعضی از شبکهها به خواست خود و بدون دریافت هزینه، کتابهایی را از ما معرفی میکنند.
او درباره انواع تبلیغات کتاب و مناسبترین آنها، افزود: هرکدام از راههای تبلیغ کتاب، مصرفکننده خود را دارند. ممکن است هرکدام از مخاطبان ما اهل استفاده از صداوسیما، روزنامه یا مجلهای خاص باشند، بنابراین ما منعی برای تنوع تبلیغات نمیبینیم، اما اگر کتاب هم مانند کالاهای تجاری تبلیغ شود و برای تبلیغ هزینهای مانند آنها از ما درخواست شود، آگهی نمیدهیم و دون شأن کتاب میدانیم که کنار کالاهای تجاری قرار گیرد. قرار نیست کتاب در هرجایی معرفی شود. کتاب شأنی دارد و باید این شأن حفظ شود.
این ناشر سپس دربارهی کاربرد تبلیغاتی معرفیهایی که بخشهای فرهنگی رسانهها از کتاب انجام میدهند، اظهار کرد: این معرفیها بهترین کار است و بیشتر با کار ما تناسب دارد. خوانندههای ما هم بیشتر از این شیوه استقبال میکنند. سطح مخاطبان ما در حدی است که به دنبال این کار هستند. آنها هرچیزی را نگاه نمیکنند و وقتشان را برای هر رسانهای صرف نمیکنند. این کار رسانهها مطلوبترین روش است، برکت بیشتری هم دارد و نشان میدهد که یک روند فرهنگی در جریان است.
او اضافه کرد: با این حال گویا رسانههای ما خوابشان برده و چندان درگیر کار فرهنگی نیستند. آنها بیشتر به سیاست میپردازند و اگر گاهی اشتباهی سری به فرهنگ بزنند، از بدشانسیشان است. در جامعهی ما اندیشه و کتاب منزلت و قدری ندارد که به دنبالش بروند، به همین دلیل همه عمدتا به دنبال سیاست هستند. این مسأله که با چهار و نیم میلیون دانشجو، تیراژ کتابهای ما هزار نسخه است، خود گویای وضعیت موجود است. این مسائل شوخیبردار نیست که با تعارف بگوییم کسانی در عرصهی فرهنگ زحمت میکشند. به این مسائل پرداخته نمیشود، چون مشکل بسیاری از افراد مسائل فرهنگی نیست. ناشران با شوق و علاقه لِک و لِکی میکنند و به دلیل اعتیادی که پیدا کردهاند، به کار ادامه میدهند، وگرنه پرداختن به کار فرهنگی بسیار کم است.
سازمند ادامه داد: البته اخیرا اندکی به این مسأله توجه شده و مسؤولان فهمیدهاند که سست بودن بنیان فرهنگ چقدر به خانواده و جامعه ضربه میزند. امید است از این به بعد همهی ما در زمینههای فرهنگی بدون هیچ چشمداشتی بکوشیم. هرکس باید به سهم خود به وظیفهاش در توسعهی فرهنگی عمل کند. نمیتوانیم بنشینیم و بگوییم کسی میآید و برایمان کتاب تبلیغ میکند.