این خانواده آمریکایی-ژاپنی زمانی که برای مسافرت به توکیو رفته بودند در یک مغازه فروش حیوانات خانگی کاملا اتفاقی با "مورو" آشنا می شوند، از آن پس مسیر زندگی "مورو" و کوچکترین عضو خانواده به یکدیگر گره خورده و شرایط عجیبی را موجب می شود.
من خودم علاقه شديد مرغ مينا به بچه 7 ساله را ديده ام كه اگر يك روز بچه را نميديدپرنده شديدا عصبي ميشد و از غذل خوردن مي افتاد و به هيچكس اجازه نميداد نزديك پسر بچه شود
خداوکیلی این اراجیف چیه با این آب و تاب ثبت می کنید؟ یه پدر و مادر دلشون میخواد بچه شون معروف بشه این داستان رو درست می کنند. از سایت وزین و ارزشمند شما انتظار بیشتری میره
به نظر من جان مورد اطمینان ترین موجود را برای دوستی انتخاب کرده .بدون هیچ توقعی .نیرنگی.دوروئی.و...ایا میتوانیم به اندازه مورو ازدید دوستان مورد اطمینان وعلاقه باشیم
کبوتر با کبوتر باز با باز ** کند هم جنس با هم جنس پرواز رو برای زن و مرد تنها نگفتن
برای همین گفته اند که نان به سگ حلال و به بعضی ادمها حرام .