اسدالله خان را محمد علی کشاورز بازی میکرد؛ در سریال «پدرسالار» که همهی ابهتش، اسدالله خانش بود و محمد علی کشاورزی که به آن جان میداد و باعث میشد مردم مشتاقانه پای تلویزیون بنشینند تا ببینند او با پسرانش چه میکند؛ اما حالا دیگر چند وقتی است که جوانها، نقش اصلی همهی فیلم و سریالها شدهاند و قدیمیترها یا جایی در میان این همه سوپراستار جوان ندارند یا اگر هستند، نقشهای حاشیهیی را بازی میکنند که در نبودشان هم لطمهای به قصه وارد نمیشود.
به گزارش ایسنا، خلق شخصیتهای جذاب سن و سالدار، مثل اسدالله خان مدتی است در تلویزیون، کمتر جدی گرفته میشود؛ آنقدر که همهی تلویزیون را عشقهای جوانی پر کرده است؛ حتی تا همین چند وقت پیش وقتی نویسندهها میخواستند سراغ قدیمیترها بروند تا به شخصیت جذابی برسند، باز هم به عشق و عرفان متوسل میشدند و شخصیتی خلق میشد مثل علی نصیریان در سریال «میوه ممنوعه» حسن فتحی؛ نصیریان در این سریال، نقش حاج یونس را بازی میکرد که در پیریاش به یک دختر جوان علاقهمند میشود.
حسین محجوب هم در سریال ماه رمضانی محمد حسین لطیفی، نقش پیرمردی عارف را بازی میکرد که پیدا شدن یک قرآن قدیمی، زندگی او و نوهاش را دگرگون میکرد. «آقای احمدی» و عمه خانومِ «سمندون» هم از نمونه شخصیتهای جذاب مسن در کارهای کودک و نوجوان بودند. «خشایار مستوفی» هم پای ثابت یک سریال شبانه بود که در زمان پخش، حتی بچهها را هم به خود جلب کرده بود و همه در کوچه و خیابان، رفتار و تکیه کلامش را تقلید میکردند؛ هنوز هم خشایار مستوفی و غلام شیشلوند بند، از شخصیتهای به یادماندنی تلویزیون ایران هستند.
صفا آقاجانی یکی از هنرمندان پیشکسوت است که دلیل کمرنگ شدن پیشکسوتان در سریالها و فیلمها را سوپراستارها و کلیشهیی شدن کار کارگردانان میداند و میگوید: من فکر میکنم دلیل این کمرنگ شدن، در ابتدا به کلیشهیی شدن کار کارگردانان تصویری برگردد؛ به عنوان مثال اگر من بازیگر یک بار نقش مادر مهربان را بازی کردم دیگر بعد از آن هیچ کس جرأت نمیکند که نقش یک مادر خشن را به من پیشنهاد دهد و همین باعث میشود تا یکسری افراد خاص ایفاگر یکسری نقشها باشند.
این بازیگر ادامه میدهد: دلیل دومِ حضور کمرنگ هنرمندان سالمند و پیشکسوت به خاطر این است که در عالم سینما و تلویزیون افرادی که ستاره میشوند شاید برایشان ستاره بودن جذاب است و فقط میخواهند در همان موقعیت بمانند و برایشان سخت است که وارد گروه سنی دیگر شوند و نقشهای دیگری را ایفا کنند؛ البته خوشبختانه طی سالهای گذشته ستارگانی داشتیم که به باور بازیگر بودن رسیدهاند. در حالی که بسیاری از بازیگران وقتی بر اثر گذر زمان سن و سالشان تغییر میکند و میتوانند جایگزین تعدادی باشند، نمیپذیرند و همیشه یک شکل نقش را ایفا میکنند.
***
جذابیتهای نقش یک شخصیت سالمند کم نیست؛ تجربهی سریالهای مختلف هم ثابت کرده وقتی نقشی با چنین ویژگیهایی خلق شود، در جذب مخاطب هم موفق عمل میکند اما در شرایطی که پیش آمده، خیلی از بازیگران پیشکسوت، از تلویزیون و حتی سینما کنار گذاشته شدهاند و فعالیتی در حرفه بازیگری ندارند.
آزیتا لاچینی و عنایت بخشی دو پیشکوتی هستند که به این روند انتقاد میکنند.
آزیتا لاچنی با گله از شرایط موجود میگوید: چند ماه است که کار نکردهام و نمیدانم یک پیرزن 74 ساله چگونه باید امرار معاش کند. پس از بازی در سریال «پیشواز» دهه فجر سال گذشته در اثری بازی نکردهام. حال آنکه این ذهنیت وجود دارد هنرپیشهها خیلی اعیانند!
از سوی دیگر، عنایت بخشی، این مساله را مطرح میکند که جو حاکم بر محافل هنری طوری است که امکان حضور را از او و امثال او سلب میکند. این پیشکسوت سینما و تلویزیون هم فعالیت تازهای ندارد و بازیاش در تلویزیون در یکی دو تلهفیلم خلاصه میشود.
***
وضعیت بیمه و تامین اجتماعی هنرمندان هم از جمله مسائلی است که پیشکسوتان را آزار میدهد؛ هرچند این مساله در بین سایر هنرمندان هم مطرح میشود اما باعث شده هنرمندان پیشکسوت، دغدغههایی داشته باشند که از هنر اصلیشان دور شوند.
صفا آقاجانی هم با تایید این معضل هنرمندان پیشکسوت میگوید: فقط این امید را دارم که روزی به جایگاهی برسیم که همه سالمندان به ویژه هنرمندان مایهی افتخار تک تک افراد جامعه و همچنین مسؤولان باشند و هر چه زودتر وضعیت رفاهی آنها بهتر شود تا اینکه با بالا رفتن سن و سالمان از سالمندی نگران نشویم، از بیماری نترسیم و فقط به هنرمان فکر کنیم.
و اما در شرایطی که خیلی از پیشکسوتان در بیمارستانها بستریاند یا نگران معاشاند، حذف کاراکترهای مسن از تلویزیون هم به انزوای هر چه بیشتر آنها منجر میشود.