گزارش رئیس نهاد کتابخانهها را دم در حفاظت گرفته بودند. چند برگ کاغذ لای یک پوشه به همراه یک سی دی برای نمایش احتمالا پاورپوینتی. جالبتر اینکه گزارش در سه نسخه تهیه شده بود. یکی دست معاون رئیس بود که همانی بود که گرفته بودند. یکی در اختیار رئیس کل بوده که در ماشین جا گذاشته بود و یکی که هنوز نیامده است و همه امیدوار بودند این آخری یک طوری بالاخره وارد شود.
مهر - رهبر انقلاب تقریبا در بیست و سه دقیقه همه آنچه لازم بود را گفتند. اول از کتابدارها تشکر کرده و این دیدار را رمز احترام به کتاب و کتابخوانی خواندند. از مخاطرات عرصه کتاب گفته و از مطالبات اصلی نظام در این عرصه مواردی را برشمردند.
به گزارش مهر، مسئولان کتابخانه های بزرگ و عمومی و جمعی از کتابداران سراسر کشور امروز با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. این دیدار با حاشیه های جالب و قابل تاملی همراه بود که در پی می خوانید:
کتابخانه ملی هر کشوری "حافظه ملی" آن کشور است، به همین خاطر است که امروز یکی از پراهمیت ترین مشاغل دنیا "اطلاعرسانی و کتابداری" است. رشتهای که از بدو تولد و نامگذاری با کمسلیقگی برخی متولیان، مظلوم واقع شد. کتابدار تبدیل به کسی شد که کتابها را نگه میدارد وانبار می کند! رشتهای صد درصد علمی و بنیادین که نام "مهندسی اطلاعات" برایش زیبندهتر مینماید.
واما امروز چهارشنبه بیست و نهم تیر ماه تاثیرگذارترین اتفاق در شکلگیری هویت مستقل این صنف در عرصه فرهنگی ایران رخ داد، دیدار مدیران و اعضای نهاد کتابخانههای عمومی کشور با رهبر انقلاب؛ دیداری که شنیده بودم در مراسم رونمایی فرش قرآنی (اسفند 89) از رهبر معظم انقلاب درخواست شده بود.
از هفت و نیم صبح اتوبوسها در خیابان جمهوری اسلامی صف کشیده بودند، اتوبوسهای خاکی و خستهای که 4 هزار نفر را از سراسر کشور جمع کرده بود.
در اتاق انتظار، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، منصور واعظی رئیس نهاد کتابخانهها، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی، پروفسور حمید مولانا، بهمن دری معاون فرهنگی، جواد شمقدری از معاونت سینمایی و حمید شاهآبادی معاون هنری ارشاد و دیگر مسئولین کتابخانههای بزرگ کشور از آستان قدس رضوی تا آستانه احمد بن موسی شاهچراغ (علیهم سلام الله) کنار هم نشسته بودند .
منطق فهم اعداد
گزارش وزیر فرهنگ غیر از متن زیبا و نثر مسجع، اعداد قابل توجهی داشت که برای منتقدان و مدعیان فرهنگی کشور جای دغدغه دارد. کافی است جلوی هرکدام از عددها یک بار بنویسیم برای هفتاد و پنج میلیون نفر ایرانی!
تعداد کل کتابهای منتشر شده (58 تا 89) : 687618 عنوان.
تعداد کل کتابهای موجود در کتابخانه ملی: 5 میلیون و300هزار جلد.
تعداد کل کتابخانههای عمومی کشور تا سال 89 : 2549 باب.
میزان خرید کتاب : 11 میلیارد تومان.
تعداد کل نسخه کتابهای موجود در کتاب خانههای عمومی: 25 میلیون جلد.
گزارش یک مدیر
گزارش رئیس نهاد کتابخانهها را دم در حفاظت گرفته بودند. چند برگ کاغذ لای یک پوشه به همراه یک سی دی برای نمایش احتمالا پاورپوینتی. جالبتر اینکه گزارش در سه نسخه تهیه شده بود. یکی دست معاون رئیس بود که همانی بود که گرفته بودند. یکی در اختیار رئیس کل بوده که در ماشین جا گذاشته بود و یکی که هنوز نیامده است و همه امیدوار بودند این آخری یک طوری بالاخره وارد شود.
واعظی گزارش عددی و آماری نداد. فقط با زیرکی درخواست دیدار ثابت سالانه را مطرح کرد و بعد هم گفت: «استدعا داریم با اجازه انتشار رساله توضیح المسائل خود،یکی از پرمخاطبترین و پرمراجعهترین مراجع و منابع کتابخانهای کشور را تامین فرمایید.»
فقط بیست و سه دقیقه!
رهبر انقلاب تقریبا در بیست و سه دقیقه همه آنچه لازم بود را گفتند. اول از کتابدارها تشکر کرده و این دیدار را رمز احترام به کتاب و کتابخوانی خواندند. از مخاطرات عرصه کتاب گفته و از مطالبات اصلی نظام در این عرصه مواردی را برشمردند.
ایشان حتی ایده و طرحهای جزئی هم داشتند. خواستههایی که بار برخی از آنها، بعد سالها هنوز روی زمین مانده است. تبلیغات کتاب در رسانههای عمومی کشور، ترویج کتاب در مدارس ابتدایی، ارایه سیر مطالعاتی برای هر مخاطب، ورود کتاب در سبد کالای مصرفی خانوادهها و مواردی از این دست و تذکراتی که در ذیل می آید:
اول: این که کسی تصور کند با پدید آمدن وسایل ارتباط جمعی ارتباطات جدید و نوظهور کتاب منزوی خواهد شد این خطاست. کتاب روز به روز در جامعه بشری اهمیت بیشتری پیدا میکند. جای کتاب را هیچ چیزی نمی گیرد.
دوم: یکی از بدترین و پرخسارت ترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است که هر چه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد بیشتر می شود.
سوم: ما در کشورمان از واقعیتی که در این زمینه وجود دارد راضی نیستیم با گذشته خیلی تفاوت کرده است. چند برابر گاهی کتاب منتشر میشود یا آمار کتابهای چاپ شده بالا میرود اما این کافی نیست. اینها برای کشور ما خیلی کم است. تیراژهای هزار و دو هزار و سه هزار شایسته کشور هفتاد میلیونی ما نیست. دفعات چاپ برخی کتابها خیلی بالاست اما راضی کننده نیست، قانع کننده نیست.
چهارم: بعضی از ذهن ها اهل کتابند. کتاب آسان، کتابی که احتیاج به فکر کردن نداشته باشد عیبی ندارد اما بهتر این است که انسان بتواند بیامیزد با کتابهایی که به فکر کردن نیاز دارد.
پنجم: لزوماً هر کتابی مفید نیست و هر کتابی غیرمضر نیست. بعضی کتابها مضر است مجموعهای که متصدی امر کتاب است نمیتواند با این فکر که ما آزاد میگذاریم خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضری را وارد بازار کتابخوانی بکنند. این یک خوراک معنوی است که اگر فاسد بود اگر مسموم بود ما به عنوان ناشر، کتابخانهدار و حتی متصدی پخش، حق نداریم این کتاب را در اختیار عموم افراد قرار بدهیم.
ششم: در تولید کتاب خلأهای فکری و نیازهای نظری را باید شناخت. در بازار کتاب گاهی اوقات سراغ مسایلی که برای ذهنیت جامعه و کشور چه ازلحاظ جنبههای اخلاقی و چه از لحاظ جنبههای سیاسی زیان بخش هست آن را دنبال میکنند.