عصرایران - پنجشنبه گذشته ، برای تهران یک روز سیاه بود و میدان کاج سعادت آباد هم مرکز این سیاهی؛ جایی که یک جوان چاقو خورده ، 45 دقیقه نقش بر زمین بود و از مردمی که اطرافش جمع شده بودند ، التماس می کرد که به دادش برسند اما "مردم فهیم و با فرهنگ" ما ، تنها تماشاچی مرگ یک همنوع خود بودند تا شعر "بنی آدم اعضای یکدیگرند" در میان وارثان سعدی ، عینیت یابد!
ماجرا از این قرار بوده که دو نفر در این میدان درگیر می شوند و یکی به ضرب چاقو ، دیگری را نقش بر زمین می کند و مانع آن می شود که دیگران به داد قربانی برسند.
فیلمی که از این حادثه خونبار در اینترنت منتشر شده ، نشان می دهد که افراد پرشماری پیرامون قاتل و مقتول گرد آمده و با خونسردی مشغول تماشای ماجرا و گوش دادن به سخنان قاتل بودند که در مذمت قربانی سخن می گفت و هر از گاهی نیز لگدی بر پیکر خونین و نیمه جان او می زد!
انبوده جمعیت نیز به جای آن که به کمک یکدیگر ، جوان قربانی را از مهلکه دور کنند و به آمبولانس اورژانس برسانند ، ترجیح می دادند با موبایل های خود از صحنه فیلمبرداری کنند ، با یکدیگر حرف بزنند و حتی بخندند و البته گاهی نیز از سر دلسوزی به جوان غرقه در خون بگویند: اصلاً تکان نخور ، برایت خوب نیست!
نامگذاری" پنجشنبه سیاه" برای تهران ، نه از بابت مرگ یک شهروند ، که به این دلیل است که رویداد روز پنجشنبه نشان داد که ما ، تا چه اندازه از عواطف و مسوولیت های انسانی دور شده ایم و چه سیاهی و نکبتی بالاتر از این که جامعه انسانی و فرهنگی ما به جایی برسد که در برابر قتل یک همنوع ، هیچ واکنشی جز تماشا از خود نشان ندهد.
واقعاً چگونه می شود این واقعیت را هضم کرد که دهها و صدها انسان ، در حالی که می توانستند به کمک همدیگر ، یک انسان را از خطر مرگ نجات دهند ، دست روی دست گذاشتند و "نچ نچ" کنان ، شاهد خونریزی تدریجی یک جوان و نهایتاً مرگ او شدند؟!
اگر مرگ آن جوان ، مصیبتی برای بازماندگانش هست - که قاعدتاً هست - رفتار شرم آور هموطنان ما که فقط تماشا کردند و هیچ نکردند ، مصیبتی برای همه ماست و هشداری است تا بلکه به خود آییم و از خود بپرسیم که واقعاً داریم به کدام سمت و سو می رویم؟
نکته قابل توجه اینجاست که به دلیل آن که این اتفاق در منظر عمومی رخ داده بود ، کمک کنندگان اساساً به دردسر متهم شدن دچار نمی شدند ولی افسوس که غیرت و انسان دوستی ، کمتر از آنی شده که تا قبل از این حادثه تصورش را می کردیم و چه جای ترسناکی شده است شهر برای زیستن!
اگر این اتفاق در یک کشور غربی رخ می داد ، همین صدا و سیمای ما ، بارها فیلم آن را پخش می کرد که ایها الناس ببینید که غرب ، چقدر از اساسات و عواطف انسانی خالی شده است ، اما اینجا ، جز سکوت و لاپوشانی ، کار دیگری نباید!
اما سیاهی روز پنجشنبه ، ابعاد دیگری هم دارد ؛ دقت کنید که قتل در شهر تهران و نه در بیابان های اطراف ، آن هم در بالای شهر رخ داده ؛ جایی که لابد پلیس باید حضور می داشت یا دستکم بلافاصله بعد از حادثه باید خود را بدانجا می رساند ، با این حال آن طور که روایت شده ، حضور دیرهنگام پلیس و بعد از حضور نیز عدم اقدام جدی برای دستگیری قاتل و نجات فرد قربانی ، از عوامل مرگ این جوان بوده است.
این سهل انگاری ، آنقدر آشکار و خجالت بار بوده که حتی فرمانده پلیس تهران بزرگ را نیز به سخن آورده و خبر از برخورد پلیس با دو مأموری داده که با بی کفایتی تمام ، نتوانسته اند از عهده یک نفر برآیند و اجازه داده اند جوان نیمه جان ، آنقدر بر آسفالت خیابان باقی بماند تا جان دهد.
واقعاً آیا مردم حق ندارند بپرسند حضور یا عدم حضور پلیس چه توفیری در این مواقع دارد؟ آیا مأموران پلیس این قدر آموزش ندیده اند که بدانند در این قبیل موارد ، می توانند غیر از تماشا کردن و منفعل بودن ، کاری هم کرد؟!
راستی ، رئیس پلیس منطقه ، بعد از این افتضاح ، چه می کند ؟ آیا استعفا خواهد کرد و از مردم عذر خواهد خواست یا آن که انگار نه انگار؟!
اورژانس نیز باید توضیح دهد که چه زمانی به صحنه رسید ؟ آیا همانگونه که پیشتر گفته اند زمان رسیدن اورژانس در تهران ، 15 دقیقه است ، در این صحنه نیز 15 دقیقه ای خود را به صحنه رسانده اند یا این 15 دقیقه ها شعارهایی بیش نیستند؟ و این پرسش وقتی دردناک تر می شود که بدانیم پزشکان بیمارستانی که سرانجام قربانی را بدان رسانده اند ، گفته اند که اگر حتی 10 دقیقه زودتر می رساندند ، قطعاً زنده می ماند.
پنج شنبه ای که گذشت را چرا نباید " پنج شنبه سیاه" بنامیم، وقتی ثابت شد عاطفه ها و مسوولیت های انسانی و نوع دوستی ها در جامعه ما ، بسیار پیشتر از آن جوان ، کشته شده اند و ماموران پلیس هم(نه همه شان) ، آن گونه که باید و شاید حافظ جان شهروندان نیستند که اگر بودند ، از عهده یک مجرم آماتور بر می آمدند و نمی گذاشتند جوان مردم در روز روشن در وسط شهر ، آن قدر بر روی زمین بماند و خونریزی کند که بمیرد و راهی گورستان شود.
ای کاش بتوانیم ، بار دیگر همان ایرانیانی باشیم که حتی رفتن خار بر پای دیگری را برنمی تابند چه رسد به آن که یک نفر در مقابل چشمانشان بمیرد و آنها فقط تماشاگر باشند.
به اصالت مان برگردیم!
این جملتونو باید طلا گرفت ........
مگر همین شما غرب دوست ها نبودید که هر امر به معروف و نهی از منکر را دور از شهروندی و تمدن می دانستید و رسیدگی به این نوع جنایات را فقط وظیفه پلیس می دانستید ؟
حالا چه شده که ضرورت بازگشت به اصالتها شما را دگرگون کرده است ؟
صحنه فجیع و غم انگیزی است ؟ اما اکثریت ما همین رفتار را میکردیم که حاضرین در صحنه کرده اند
بر خلاف تصور نویسنده در غرب اوضاع بدتر است اگر میدان سعادت آباد اینجا شاهد این قتل در روز روشن است آ«جا شاعهد تجاوز با عنف چند نفر جوان به دخترکی نورس است و هیچ کس هم کاری و عاملین جنایت ندارد
این موضوع دستمایه نویسنده ای غربی شده است و کتابی 600 صفحه ای درباب ضرورت بازگشت به امر به معروف و نهی از منکر نوشته است
آری ! باید به اصالت خود بازگرردیم
پلیس ضد غربی چه گلی به سر ما زد اون روز
همچین سینه سپر میکنی انگار از فامیلای ضاربی
پلیس 45 دقیقه تماشاچی بوده
تا صبحم داستان بگی هیچی عوض نمیشه برادر شرقی
اگر گوش شنوایی باشد!!!!
از زمانی که غرب وارد مملکت ما شده مادی گرایی هم وارد شده و متاسفانه شاهد این صحنه ها هستیم!!!!
آدم (چه بی گناه چه مقصر) ارزش چند ساعت وقت گذاشتن و تقبل زحمت نوضیح برای پلیس بعضا بی کفایت رو نداره؟!! بد نیست گاهی خودتونو جای قربانی ها بذارین تا بهتر درکشون کنین!....
همون دوستان ناجا بودن که 45 دقیقه مثل بادمجون نگاه میکردن
این همه وسایل و تجهیزات
ینی 45 دقیقه عدم امنیت در سعادت آباد بخاطر به درایتی پلیس؟
مگه داشتن بمب خنثی میکردن؟
لطفا با کلمات و شعار را دفاعیه نساز که بعدا این بی امنیتی دامان خودت رو هم میگیره و بعدا توبه میکنی
45 دقیقه نظاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مذمت کنن ولی خودشون همون کار رو انجام بدن. واسه خودم یکبار اتفاق
افتاد که شاهد تصادف بودم کاری کردم زنگ زدم دوستم اونم راهنمایی کرد
چون توی هلال احمر بود کاری از دستم بر اومد انجام دادم.ولی شاهد بودم زن
جوانی کنار درمانگاه شبانه روزی تصادف کرده بود خونریزی داشت ولی دکتر
درمانگاه از سر جاشم تکون نخورد!!!!! اون از دکتر مملکتمون از ملت چه
توقعیه
و اما در مورد دوستی که این مقاله رو نوشتن باید بگم اگر شما هم میبودی کاری انجام نمیدادی و مقصر مردم نیستند تو جامعه شهری هر کسی وظیفه ای داره این وسط مردم مقصر نیستند و تنها مقصر و متهم صحنه پلیس است و بس.باید بهت بگم که در یک جامعه بزرگ دیگه نمیشه بروش یک روستا اون رو اداره کرد که شما از مردم متوقع هستی که تو هر کاری دخالت کنن.ولی با نظرت در مورد رسانه ها موافقم.اون دوستی که گفت ملت به فکر نون شب و اجار خونه و چند تا بچه قد ونیم قد شون میفتن الحق والنصاف حق رو گفت
خاک بر سر ما مردم
مگه ما انسان نیستیم؟
اگه خودت هم این اتفاق واست بیفته قاعدتا نباید منتظر کمک باشی!!
مگر نمي گويند پليس 110 در عرض چند دقيقه خود را به محل حادثه ميرساند؟
خوب است كمي هم از سهل انگاري پليس بنويسيد اگر خيلي احساس مسئوليت مي كنيد.
ان الله لایغیر قوم .....
بیهوده این بی مسئولیتی نیروی انتظامی را بر گردن مردم نیاندازید.
اگر در کشورهای خارج بود بعد از این واقعه رئیس پلیس شهر باید استعفا می داد.
فاتحه ملت ایران خونده شده. یا تو جاده کشته میشیم یا تو دعوا و یا هواپیما. فراری نیست.
ما با یک جامعه کاملا روانی ، بیمار و افسرده رو به رو هستیم ، تا حالا هم خیلی دیر شده ...
امیدوارم خبر بعدی که عصر ایران می خوانم خبری مثبت باشه و تا حدی آرامش خاطر بگیرم
ما یاد گرفته ایم کلمات گنده گنده بگویم و به هر چیزی هم با کنایه و از روی کینه و خودخواهی بخندیم.
جوانی بر کف خیابان در حال جان دادن و دست و پا زدن بین مرگ و زندگی است و ما عاری از هرگونه حس انساندوستی و نوع دوستی تنها بر جان کن کندن او نظاره میکنیم.
شاید این قیاس درستی نباشد ولی به خدا سوگند اینانی که بر مرگ جوانی بر خون دادن جوانی بر کف خیابان نیشخند میزنند چیزی از حتی یزیدیان کم ندارند.
براستی که کل زمان عاشورا و کل مکان کربلاست اگر نیک بنگریم. هیچ چیزی نمیتواند این سهل انگاری پلیس منطقه سعادت آباد تهران، اورژانس سعادت آباد تهران، ساکنین سعادت آباد تهران را توجیه کند.
هیچ چیزی نمیتواند این را توجیه کنه و همه کسانی که در این کار کوتاهی کرده اند در خون به زمین ریخته این جوان شریک جرم هستند.
جای آنست که رییس پلیس منطقه سعادت آباد و همچنین رییس اورژانس سعادت آباد از سمت خود کناره گیری کنند و یا اینکه فرماندهی نیروی انتظامی تهران در اسرع وقت به اخراج این افراد همت کند تا لا اقل درسی باشد از سوی وجدانهای آگاه جامعه به دیگران که هنوز در این شهر و در این آب و خاک انسانهای شریف و با عزتی هستند که خونخواه این جوان باشند.
اصلا زبان یاری نمیکند که چه باید گفت. براستی این است فرهنگ و تمدن مردم ساکن در مناطق مرفه نشین شهر. شما که از صبح تا شب به مردم از فرهنگ و ادب بالایتان فخر فروشی میکنید چه پاسخی دارد؟ چه شد؟ یک نفر مرد در بین شماها نبود؟ یک نفر از آن با فرهنگهای همه چیز دانتان نبود که به داد این جوان برسد؟ شاید هم تافته جدا بافته اید ولی بترسید از خشم خداوند که بسیار سوزاننده است. بترسید از این همه به پروایی
به جای اینکه مردم رو مقصر بدونیم بهتر نیست بیمارستان(تیم اورژانس)، پلیس و ... رو مقصر بدونیم؟
در يك چنين صحنه اي عقل و دل و انسانيت حكم ميكنه كه به مظلوم كمك بشه...
تموم شد و رفت
آخه گرفتن يه آدم حقيري كه از چاقو استفاده كرده سخته ؟ بخدا اگه شهرستان بود اين اتفاق رخ نمي داد اين ميگم چون خودم يه بار شاهد كمك به يه مضروب با چوقو در حضور سه نفر ضارب تو اصفهان تو اتوبان خرازي بودم و ديدم كه ضاربين چقدر ترسو و حقيرند
بجای متهم کردن مردم یقه مسئولین بی کفایت وزارت بهداشت و مراکز درمانی و غیره رو بگیرین
onam saadat abaddd tehrann ke be gholee khodeshon jozeee bafarhangtarin jayahe tehranee...!
داره امن میشه ممنون
آقاي نويسنده، اگه برادرت اونجا بود وبهت زنگ ميزد كه داداش من الان چي كار كنم؟ تو بهش چي ميگفتي؟ خجالت نكش، حقيقت رو بگو.
مشكل نيروي انتظامي بي عرضه رو به گردن مردم نيانداز.
این بیت رو عمیق بخون
تو که از محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
اگه خودت جای مقتول بودی چه انتظاری داشتی؟
من اگه جای اون مقتول بودم انتظار داشتم اون 2 تا مامور به سمت اون قاتل شلیک کنند و حداقل پایش رو هدف قرار بدن(اگه میترسن بکشنش). از مردم که نمیشه انتظار داشت برن با یک جانی که قمه دستش هست درگیر بشن.
همين كه همه از هم جدا شدند و بعضي خونين و مالين به منازلشان رفت اند تازه آقايان با سرعت به طرفت جمعيت رفتند و پس از حدود 3 دقيقه بدون هيچ نتيجه اي محل را ترك كردند!!!
اگر اين اتفاق تو محله ما يعني ميدان امام حسين (ع) ميافتاد، مردم ترتيب قاتل رو همونجا ميدادند و به حسابش ميرسيدند
البته از مردم انقلابي سعادت آباد هم عذر خواهي مي كنم و منظورم اونها نبودند....
به به بعد از 2500 سال فرهنگ ما به كجا رسيده!!!
در ایران گویا به جز روزنامه نگارها مجرم دیگری نمی شناسند.
آیا این امنیتی است که بارها در مستند مکس به افرات از آن تبلیغ می شود ؟..!!!
و جالب تر آن که با شکایت عظیم مردم گاردهای ویژه بعد از مدتها در محل حضور پیدا کردند و تنها پسرهای جوانی را که مدلهای مویشان به اصطلاح مشکل داشت را به عنوان اراذل دستگیر کردند ...
وقعا من از این همه اقتدار و هوشمندی پلیس آگاهی تهران بزرگ به خاطر ایجاد این محیطی امن و با آرامش سپاس گذارم.!!!
اين يكي از علايم آخرالزمان هستش كه مردم به داد هم نمي رسن.
راستی ارتقاع درسته یا ارتقاء یا ط یا غ
آمیز هستند فقد کافی است طرز برخورد ماموران پلیس امینت رو با جوانان ببینید ان موقع خودتان متوجه می شوید اقتدار دور از ادب پلیس برایه 4تا پسر سوسول و دختر آرایش کرده کم حجابه بی خطر است! اما در مواقع نیاز در مقابل مجرمین خطرناک که دغدغه اصلی مردم هستند پلیس یا نیست یا نظاره گره و اقتداری در کار نیست.... راستی دغدغه اصلی مردم برای ارتقای احساس امنیت چیست؟ اولویت کدام است؟مواد مخدر ، سرقت ، قتل ، روز گیری وتجاوز به عنف؟ یا بد حجابی و آلودگی صوتی ایجاد مزاحمت...؟
میگذردهستید وتسلیت وطلب صبربرای خانواده این جوان ازدست رفته وعرض
تاسف .من نمیدانم آیاآن مامورانتظامی شب راچگونه میگذراندیاآن ماموران
آمبولانس چگونه شب راسرمیکنند نمیدانم چگونه باوجدان خود کنارمی آیند
نمیدانم آن مردمی که تماشاگربودند واقدامی نکردندچگونه باوجدان
خودکنارمی آیند نمیدانم آیا باوجدان خودخلوت کرده اند اگرآن جوان بخت
برگشته برادرمان یاپسرمان هم بوداینقدربی تفاوت بودیم واقعا باید
برای مردمی که چنین ازاصالت خودکه زیباترین منش های اخلاقی رادارد
متاسف بود مادردنیای عقبا چگونه عذرآوریم ودرمقابل پیامبراخلاق وخوبی
ها چه عذری آوریم نمیدانم
ولی من میخوام بدونم مملکت احیاناً پلیس یا یه چیزی شبیه این نداره که اسلحه گرم میدن بهشون واسه اینجور مواقع؟ یا اون اسلحه گرم و خشونت پلیس فقط به درد ....
فکر میکنی اون جوونایی که 30 سال پیش میرفتن رو مین یا جلو تانک و توپ اگه الان بودن همینطور برخور میکرن؟ چی بودیم و چی شدیم. فرهنگ چند هزار ساله ما کجا و این کجا...
به کدومش باید افتخار کنیم؟ مذهب و دینمون؟ بشر دوستی و کمک به همنوع؟ انسانیت و شرف؟ تمدن؟ شهدا؟ امنیت؟ و ... با کدومش همچین رفتاری از مردم و پلیس قابل توجیه؟
اقای نویسنده شما حاضر بودی چاقو بخوری؟
نمیگم کار خوب کردند ولی ترس رو در نظر نگرفتی
پلیس مسووله به طور کامل
نه مردمی که ترسیدند
نه مردمی که اگر بمیرند یک خانواده مرده چون منبع درامد مرده
خودت چه میکردی؟
حالا کافی بود یکی یه حرف سیاسی می زد تیکه تیکه می شد....
ما مردمان پر ادعا فقط حرف می زنیم
ولی عمل نمی کنیم .....!
فقط فقط کار شکنی میکنیم وبه همدیگر میپریم
با این موقعیت ها نبایستی احساسی، آنگونه که نویسنده محترم انتظار دارند، برخورد کرد. این موقعیت که همراه با تهدید به خودکشی یا دگرکشی یا به نوعی گروگانگیری است یک Crisis یا بحران است و نیاز به تیم های تخصصی جهت مداخله دارد و بهترین عملکرد افراد عادی عدم مداخله است. یادم است مدتی پیش یک تحویدار بانک در امریکا بدلیل درگیری با یک سارق مسلح و جلوگیری از سرقت وی از بانک اخراج شده بود که البته رسانه های ما آنرا نوعی ضعف جلوه دادند در حالیکه در موقعیت های بحرانی بهترین راه مداخله فوری و فوری نیروهای متخصص و عدم مداخله افراد عادی است. پس بی دلیل مردم را تحریک نفرمایید.
یک روانپزشک
كاري كردن كه به همه چي شك كرديم
به همه چي . همه چي .همه چي
ما را چه شده درست است که فشار بر زندگی مردم زیاد است آیا این دلیل می شود که مرگ یک همنوع را نگاه کنیم و کاری نکنیم
خدا به داد مابرسد نماز خواندن روزه گرفتن و قرآن خواندن بدون عمل به چه درد می خورد
فقط می توانم بگم شرمنده رویت هستیم رسول خدا و امام عصر ما رو ببخش
ثانیا با توبیخ دو مامور پلیس قضیه حل نمیشه، اگر این کار در یک کشور اروپایی بود رییس پلیس و وزیر کشورش استفا می دادند.
و با تشکر از انعکاس اين حادثه در سايت شما .
مشابه اين حادثه چند دهه پيش در يکي از شهر هاي امريکا اتفاق افتاد که در آن حادثه هم مردم تماشاگر قتل يک زن به دست مردي در خيابان بودند و هيچکدام حتي اين زحمت را به خود ندادند که به پليس اطلاع دهند .
اين حادثه بعدا در جامعه امريکا به موضوع تحقيق بسياري از پژوهشگران مسائل اجتماعي اين کشور تبديل شد تا بفهمند چرايي اين داستان و بي اعتنايي مردم را .
اميدوارم اين حادثه تلنگري باشد و آيا اين موضع را به ذهن متبادر نمي کند که
جامعه ما به لحاظ اخلاقي و ساير مسائل انساني رو به زوال دارد ؟
با عذرخواهي ار دوستان
پليس ما مشكل دارد
1- متاسم از عدم حضور پلیس. وای که اگه خانمی کمی پوشش نامناسب داشت همه ماموران بی صبرانه منتظر ارشاد ایشان بودند.
2- رفتار های معمولا غلط انتضامی و قضائی موجب شده تا کسی جرات کمک کردن رو نداشته باشه ...... این غفلت مسئولان چه ربطی به مردم ، فرهنگ مردم و سعدی بیچاره داره هرکی قانون غلط وضع می کنه مردم پای لرزش می شینن
3- و نکته آخر اینه شما عزیزان دست اندر کار این سایت انگار بدتون نمیاد با نظر های غیر منطقی رو اعصاب مردم برید تا ویزیت سایتتون بالا بره.........
هفته گذشته متاسفانه اتفاقی برایمان افتاد که به فکرمان هم خطور نمیکرد!
ساعت 9 شب بود داشتیم شام میخوردیم که زنگ زدند و خبر دادند برادرم در مغازه اش با یکی درگیر شده است, ماهم که چنین چیزی را هم بعید میدانستیم سریع به طرف مغازه راه افتادیم ولی در نیمه راه زنگ زدند و گفتند که به بیمارستان محلاتی منتقل شده است, من حساب کار دستم آمد و به طرف بیمارستان حرکت کردیم وقتی به آنجا رسیدیم دیدم برادرزن داود که فردی بسیجی و زرنگ است وقتی از اتاق احیا آمد از ناراحتی درحالیکه فریاد میزد کشتنش به زمین افتاد! من که تابحال همچین چیزی را ندیده بودم و برادرم هم اهل حتی دعوا هم نبود منگ شدم و چیزی نفهمیدم! چند ساعتی آنجا بودیم و هی پلیس و بازپرس و غیره می آمد و همه فریاد میکشیدند!
البته عرض کنم که برادر من متولد سال 60 بود یعنی فقط 3 سال از من بزرگتر بود اما از 15 سالگی در مغازه لوازم یدکی که داشتیم کار میکرد و چند سالی بود که خودش مغازه مستقلی در خیابان اره گر گرفته بود و سخت کار میکرد و در آنجا نامدار شده بود و همه کارش و خودش را تعریف میکردند طوری که از ساعت 7 صبح تا 10 شب کار میکرد. 6 سالی بود که با یک خانواده حزب اللاهی و مومن ازدواج کرده بود و یک فرزند پسر 5 ساله داشت که عین خودش بود!
قضیه طبق گفته شواهد از این قرار بود که ساعت 9 شب داشت جمع و جور میکرد که ببندد رفت کرکره را نیمه پایین آورد دخل را جمع جور کرد و طبق معمول چک ها را در جیب و پول های نقد را در یک نایلون گذاشته و داخل ماشین برد, غافل از اینکه قاتل دزد در آن ور خیابان کمین کرده و وقتی رفت داخل مغازه به سمت مغازه میرود و ناجوانمردانه با چاقو به سویش حمله ور شده و پولهایش را میقاپد و کلید ماشینش را هم میخواد که با افتادن اجناس همسایه ها به مغازه می آیند اما وی با قمه بزرگی به سوی آنها هم حمله ور میشود و فرار میکند. برادر من هم براثر فروران خون و اثر ظربه طاقت نیاورده و میمیرد! این است امنیت!!! یک معتاد شیشه ای میاید میکشد میبرد و فرار میکند و حالا هفته اش هم گذشته و خبری ازش نیست!!!
من کمی سعی کردم اما نشد....چون معلوم نیست بخش ارتباط با ما که به مرکز خبر وصل باشه کجای سایتشونه...من که پیدا نکردم...شما بگردید
حالا همتون فهمیدین چقدر حرف مفت میزنید و هی میگین ما فرهنگ 2500 ساله داریم و اینطور و آنطور و حقوق بشر کوروش و سایر حرفهای هشت من نه شاهی که فقط حرف مفت هستند و از فرهنگ و غیرت تو خونمون خبری نیست
توی صدا و سیما ما ایرانیا بهترین هستیم ولی در عمل جز یه عده بقیه همه ول معطلیم
همش داریم واسه منافع خودمون از ریز تا درشت همو له می کنیم و زیر پا می ذاریم .
اینهمه آدم از یه لات ترسیدن ؟! اینه ملت آرش کمان گیر و رئیسعلی دلواری و پهلوانان ؟! و به قول دوستی چه زود از اون همه مردانگی فاصله گرفتیم آیا ما فرزندان همان جوانانی هستیم که مثل شیر جلوی دشمن ایستادن ؟!
اگه خدای نکرده جنگی دیگه رخ بده این بزدلان میان از مملکت دفاع می کنن ؟! از ناموس و سرزمینشون ؟! وای بر ما
متاسفم که مردانگی روز به روز تحلیل می ره
برای مرگ انسانیت عزاداری کافی نیست.باید فکری کرد.به خصوص کسانیکه از مردم ما چنین موجوداتی ساختند.
ای انسانها شما را چه شده . اینه مسلمونی؟؟ شما فقط بلدید نماز بخونید و یا حسین بگید ؟؟ شما را چه شده به خود بیایید
می خوام همین جا قسم بخورم که اگه من جای شما بودم اگه به قیمت از دست دادن جونمم تموم شده بود اون جوون رو نجات می دادم
حرف آخر : امروز این رویداد ناگوار برای اون جون بود با این وضع فردا هم نوبت شما و امثال شماست ای پست فطرتا .
بابا لامروتا میترسیدین نزدیک بشین، باشه. نمیشد با سنگ بزنید به ضارب تا فرار بکنه؟
بعلی حالم از تهران بهم خورد.
کوروش بیدار شو که نوبت ماست بخوابیم.
همه این مردم از ترس اون ضارب چاقوکش جلو نرفتن!
اینقدر شعار ندین لطفا!
از ماجرا دست نکش اگر غیرت داری که میدونم داری.
بخدا قسم اين صحبت همچون پتكي بر سر من فرود آمد و براي چند لحظه هويت خودم رو گم كردم.احساس ميكردم داخل يك فيلم خارجي بازي ميكنم.هرچند فكر نكنم آنها هم در چنين مواقعي بي تفاوت باشند!بعد از چند سال هنوز هم كه هنوزه ذهنم مشغول تجزيه تحليل اين موضوع و دلايل اجتماعي چنين رخدادي آنهم در پايتخته.
چاقو کش وحشی قمه را تو هوا تکان می داده و چند بار هر کی می خواست بره جلو چاقو می کشید و تهدید می کرد. جالب اینجاست با وجود اینکه 100 متر بالا تر بیمارستان بود و 100 متر پایین تر پایگاه پلیس هیچکدام به موقع نیامدند . مخصوصا از آمبولانس خبری نبود. تو بودی میرفتی جلو فردین . حتما سینه رو هم سپر قمه میکردی؟
خاک تو سر روزنامه و سایت های خبری که نمیتونن این را انعکاس بدند باز هم خوش به مرامت عصر ایران والا خیلی با غیرتی فردا هم سایت شما تعطیل میشه
بدهيم پدر پدر سوخته شان را دربياورند
پدرسوخته ها رو
دعوا سر زن بوده چرا الکی به مملکتو
فرهنگ گیر میدید؟!!
...کی می دونه قیصر این روزها کجاست....
یعنی عرضه ندارن 10-20نفر از پس یه نفر با چاقو بر بیان؟انقدر سخته؟!
تو محل ما یکبار یه پلیسی دنبال مجرم میکرد یه تیری از اسلحش در رفت خورد به یک بچه،2دقیقه بیشتر طول نکشید یکی از اهالی محل اونو گذاشت پشت ماکسیمای خودش و خیابونو برعکس انداخت رفتو بچه رو به بیمارستان رسوند..
واقعا که!
گویا نشنیده اند سخن خدای سبحان را که می فرماید:(سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است)،آری به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند،اما دنیا در دیده ی آنها زیبا نمود،و زیور آن چشم هایشان را خیره کرد.
ز اینگونه صحنه ها در شهر ما بسیار اتفاق افتاده و حتما شماها ناظر بر تعلل و عملکرد اشتباه نیروی انتظامی و اورزانس بوده اید
و حتما در فیلمها و سریالهای از نوع غربی ( که لعنت خدا بر آنانان باد ) شاهد سماجت پلیس و انجام وظیفه انان تا حد مرگ خود شده اید .
مایلم یک صحنه را برای شما تعریف کنم که سال گذشته در شهران اتفاق افتاد
داخل ماشین پشت چراغ قرمز ایستاده بودم . ناگهان یک ماشین پیکان به سرعت به چهارراه نزدیک شد محکم به ماشینی که پشت چراغ ایستاده بود برخورد کرد و دو نفر از آن بسرعت پیاده و گریختند . در همین حین ماشین پلیس هم رسید و تازه متوجه شدیم که این ماشین تحت تعقیب پلیس بوده . دو مامور پلیس هم سریع پیاده شدند . آن دو مجرم به داخل کوجه ای دویدند و دو اسلحه سرد که با خود همراه داشتند به داخل حیاطی انداختند و پا بفرار
یکی از ماموران هم بدنبال آنها بشدت دوید . مامور دیگر به او فریاد کشید
"""" نرو نرو برگرد ولشون کن بیا """""و مامور ی که در حال دویدن بود با شنیدن این جمله بسادگی موضوع را رها کرده و بازگشت . مجرمین هم در کوچه ناپدید شدند .
بسیار متاسفم که در کشوری زندگی میکنم که پلیسش بگونه ای دیگر قدرت نمایی میکند و در لحظاتی که تک تک شهروندان انتظار نمایش ابهت و عظمت قانون دارند ....
اخه یکی نیست بگه تو ادمی احساس داری وجدان داری
فقط یک لحظه تصور کن همچین اتفاقی به هر دلیلی برای خودت بیوفته
فقط کافی خودمون رو جای همدیگه بذاریم اون موقع دنیا میشه گلستان
جامعه اي كه در آن مهرباني و عشق مرده است
جامعه اي كه احساس مسئوليت مرده است. زندگي در آن مرگ است
/مردی از خویش برون اید و کاری بکند
اگر تو زاپن این اتفاق میافتاد رییس پلیس خودکشی میکرد
اگر تو کشورهای عربی اتفاق می افتاد اب از اب تکان نمیخور
تو ایران حتما رییس پلیس ترفیع میگیره
آی آدمها ، که بر ساحل نشسته شاد و خندانيد ،
يک نفر در آب دارد میسپارد جان
يک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی ِ اين دريای ِ تند و تيره و سنگين که میدانيد ،
آن زمان که مست هستيد
از خيال ِ دست يابيدن به دشمن ،
آن زمان که پيش ِ خود بيهوده پنداريد
که گرفتستيد دست ِ ناتوان را
تا توانائی ِ بهتر را پديد آريد ،
آن زمان که تنگ میبنديد
بر کمرهاتان کمربند ...
در چه هنگامی بگويم ؟
يک نفر در آب دارد میکند بيهوده جان ، قربان .
آی آدمها که بر ساحل بساط ِ دلگشا داريد ،
نان به سفره جامه تان بر تن ،
يک نفر در آب میخواند [1] شما را
موج ِ سنگين را به دست ِ خسته میکوبد ،
باز میدارد دهان با چشم ِ از وحشت دريده
سايههاتان را ز راه ِ دور ديده ،
آب را بلعيده در گود ِ کبود و هر زمان بيتابیاش افزون .
میکند زين آبها بيرون
گاه سر ، گه پا ،
آی آدمها !
او ز راه ِ مرگ [2] اين کهنه جهان را بازمیپايد ،
میزند فرياد و امّيد ِ کمک دارد .
آی آدمها که روی ِ ساحل ِ آرام در کار ِ تماشائيد !
موج میکوبد به روی ِ ساحل ِ خاموش ،
پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده . بس مدهوش
میرود ، نعرهزنان اين بانگ باز از دور میآيد ،
آی آدمها !
و صدای ِ باد هر دم دلگزاتر ،
در صدای ِ باد بانگ ِ او رهاتر ،
از ميان ِ آبهای ِ دور و نزديک
باز در گوش اين نداها ،
آی آدمها !
باید روی فرهنگ تهرانی ها کار کنید. عمرا در شهرستانها اینگونه عمل کنند.
مثل زمان گلادیاتور ها و ادمایی که از تماشای کشته شدن همنوعانشون لذت میبردند
در اهواز
در تابستان امسال برای خود بنده شبیه این اتفاق افتاد که تنها با عنایت خداوند توانستم نجات پیدا کنم
در حالیکه بنده سوار موتور از بانک بر می گشتم ومبلغ 500 هزار تومان در جیبهای شلوارم بود که موتور سوار 2 ترکه متوجه شدند ودر اتوبان شلوغ کوت عبد اله جلوی راهم راگرفتند ومرا از موتور انداختند وبسویم برای سرقت با تیز بر هجوم کردند در حالیکه 2 موتور روی زمین بود ومن ومجرمین راه مسیر خودروها را بستیم ترافیک سنگینی بوجود امد وهمه مردم تنها تماشاگر حمله مهاجمین بودند و من از مردم مدد می طلبیدم اما کو گوش شنوا یکی از سارقین مرا زخمی کرد ومن وقتی فهمیدم که اینها حتی با کشتن من در ملا عام هیچ ابایی ندارند سراسیمه ودیوانه وار به سوی مردم دویدم ود میان ماشینها یک شخص اشنا را دیدم که ایشان مر نجات داد وسارقین متواری شدند
رسالت رسانه اینه؟!!!!!!
این که وسط روز بود
بطور مثال اگر كسي ضريه اي به قاتل وارد مي كرد و اون و موقتا از پا مي انداخت بعدا چه بلايي سرش مي يومد؟؟
ولی بیش تر از اون باید به اوضاعی تاسف خورد که روزانه هزاران اتفاق شبیه به این برای مرد و زن این مرز وبوم میفته و ملت بی تفاوت شدن. نمی دونم ترس از پلیس و کلانتری یا ترس از اون دادگاه و دادسرا ست که البته کم ترسی هم نیست از گرفتاری هاش . آخر هم معمولا آش نخورده و دهن سوخته
با سلام واحترام
سال گذشته با همسر و فرزندم در شاهين ويلاي كرج منتظر تاكسي ايستاده بوديم جواني با خودروي پرايد براي خانمي معلوم الحال ايجاد مزاحمت مينمود البته چانه زني براي قيمت... و در مقابل چشمان بنده و خانواده ام مكررا" بالا و پائين مي كرد قصد به زور سوار نمودن زن خياباني را داشت ... به قصد نهي از منكر به راندده تذكري جدي دادم و پس از پذيرايي ايشان با الفاظ ركيك يقه ايشان را گرفتم و با خودرو متواري شد و بعد از دور زدن قصد زير گرفتن همسر و فرزندم را داشت و در حضور بقيه برايم چاقو كشي نمود از جايي كه توان مقابل را نميديد متواري گشت از همانجا با 110 تماس و شماره خودروي وي و همچنين مشخصات خود را اعلام نمودم ايشان اظهار نمودند مگر شما كلانتر محلي و... خلاصه فرمودند بايد براي شكايت از خودرو به دادگستري مراجعه نمايم و ..... منهم از آن روز با امر به معروف و نهي از منكر خداحافظي نمودم.
به راستي با كساني كه به اين موارد ورود داشته باشند چه برخوردي مي شود.
ياحق
مقصر مسوولین کشور هستند که تماما توجه شان به مسائل سیاسی و رویاروی با آمریکا شده انگار ما در این کشور مشکل اقتصادی ، فرهنگی و... نداریم که فقط یادمان داده اند بگوییم مرگ بر آمریکا. گناه مردم تماشاگر پوشیده نیست اما به یقین این مردم بی غیرت دست پرورده همین مسوولین هستند....
امنیت و آرامش در جامعه حاکم بشه.
كدام فرد از حاضرين در صحنه ، مي توانست تشخيص دهد كه فرد مضروب "ظالم" است يا فرد ضارب ؟ با كدام استدلال بايد افراد عادي جامعه دخالت مي كردند ؟ مگر ما مردم قاضي يا كلانتريم ؟ پس نيروي انتظامي چكاره است ؟
خير دوستان . بيخود نه سياسي كنيد اين داستان رو و نه غيرتمدارانه !
اين تراژدي فقط از اقتدار پوشالي !! نيروي انتظامي نشئات ميگيرد كه فقط براي جوانهاي عادي و بي سلاح مردم اقتدار است و براي برخورد با افرادي كه فقط يك سلاح سرد ( بلكه فقط يك صداي خشن ) دارند ؛ كم مي اورد . چشم رادان و طلائي و ... روشن
ولي نگران كننده تر اينست كه بداينم در منطقه وقوع حادثه ايستگاه پليس و كلانتري نبش ميدان كاج نيز وجود دارد. كه اگر به صورت گذرا از اين منطقه عبور كنيد به وضوح حضور اين مامورين حافظ جان و مال مردم بدون كوچكترين كنكاشي قابل رويت است. فكر كنم فاصله اين ايستگاههاي حافظ جان و مال مردم تا محل وقوع خادثه 100 متر هم نيست.
لذا تعمق در اين موضوع از مورد اشاره شده ما به مراتب تكان دهنده تر و ترسناك تر تست.
خدا سید جمال را بیامرزد ... در بلاد کفر اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم ... در بلاد مسلمین، مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم ...
از ماست که بر ماست ...
اين جمله واقعاً توصيف كاملي از كشور ماست.
چه بلایی سرمون اومده؟
فقط کافیه یکی از نزدیکان یا خودتونو جای فرد چا قو خورده بزارید.
(برگشیم به دوران جاهلیت)
اي صدا و سيما تو كه هر رو از يك قتل در امريكا سخن ميگي جايي كه همه اسلحه دارند
چرا توي ايران كه اسلحه داشتن جرمه اين همه قتل صورت ميگيره چرا در شهري مثل برازجان هفته اي چند قتل صورت ميگيره چيزي نميگي
دارم دق ميكنم از اين صحنه تا كي بايد تهران بايد فاحشه خونه و جاي اوباشگري باشه
خدا ازتون نگذره نيروي انتظامي
از خداوند متعال روزهاي خوب روزهايي شاد و موفق را برايتان ارزو مندم
ولی تقصیر خود بزرگان هم هست
وقتی یه کسی رو وادار به انجام یه کاری کنی از روی لجش اون کارو انجام نمیده
اما اگه بهش بگید که طرف گناه داره داره درد میکشه خودش رو میکشه تا طرف رو نجات بده
لطفا تقصیر جوانان نندازید
خودتون در تربیت اونا مقصر بودید بعد ازشون بد هم میگید؟
یک سری اتفاقاتی داره می افته که به هیج وجه نمیشه تحلیلش کرد ، دست کی تو کاره ؟ مردم ایران دارن به کجاها میرن؟
افسوس
فقطهمینو میتونم بگم واقعا که
آخهاون پلیسا اونجا چی کارمیکردن؟؟؟؟
اگه بچه ی خودشونم جای اون بود این کارو میکردن.
آخه اورژانس چرا دیر رسی!!!!!!!!!!!!!
بیمارستان مدرس تا اونجا 600 700 متر فاصله داشته.
آخه چرا!؟؟؟
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
اما شک نکنید که 99% افرادی که حالا پس از حادثه دارند شعار می دهند اگر در صحنه حضور داشتند همان می کردند که دیگران کردند!
به خود بیاییم! این حادثه ممکن است برای عزیزان ما هم پیش بیاید آن وقت با مقصر دانستن پلیس عزیزمان به زندگی باز می گردد
صدالبته که پلیس و اورژانس مقصرند ولی ما هم آدمیم مثلا!
مقصر اصلی توی این حادثه پليس هستش
واقعا جای تعجبه که فقط نظاره گر بوده !!!
آی آدما که بر ساحل نشسته شاد و خندانید...