اتحادیه عرب در بند پنجم بیانیه پایانی اجلاس "سرت لیبی" چنین آورده است: "برای حفظ روابط برادرانه عربی- ایرانی، دوباره از دولت ایران می خواهیم که از جزایر سه گانه اماراتی تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی عقب نشینی کند و این سه جزیره را به حاکمیت امارات بازگرداند."
به گزارش
عصرایران ، این البته اولین باری نیست که سران عرب از ایران می خواهند بخشی از خاک خود را که در نقشه های رسمی و بین المللی به نام ایران ثبت شده است، دو دستی تقدیم کشوری به نام امارات کنند که کل عمر آن هنوز به 14 هزار روز هم نرسیده است!
البته بدیهی است که هیچ کشوری حاضر نخواهد بود از تمامیت ارضی خود چشم بپوشد و ایرانیان نیز در این باره شهره اند کمااینکه در برابر رژیم صدام که او هم طمع ارضی به ایران داشت، 8 سال مردانه جنگیدند تا حتی یک وجب از خاکشان ولو به بهای کشته شدن 300 هزار ایرانی به بیگانگان نرسد.
ایرانی ها در جنگاوری و دفاع از خاک خود، چنان درخشیدند که صدام در یکی از نامه هایی که به رییس جمهور وقت ایران (هاشمی رفسنجانی) نوشت، صراحتا این جمله را بیان داشت: "شما به هر آنچه می خواستید رسیدید."
حال جالب است که سران عرب از ماجرای جنگ هشت ساله عبرت نگرفته اند و انتظار دارند ایرانی که در یک جنگ تمام عیار حاضر به چشم پوشی از خاک خود نشد، با چند بیانیه عربی که به پشتیبانی سیاسی آمریکا و اسراییل صادر می شود، به سران عرب پیغام دهد که "ما ترسیدیدم، بفرمایید جزایر را تحویل بگیرید!"
اما گذشته از اینها، نکته جالبی که در بیانیه اتحادیه عرب وجود داشت، بیان علت تقاضای آنها از ایران برای واگذاری جزایر به امارات است.
آنها از ایران خواسته اند "برای حفظ روابط برادرانه عربی- ایرانی" جزیره ها را به امارات بدهد! در پاسخ باید گفت که اولا اگر ایرانی ها نخواهند با کسانی که چشم طمع به خاک شان دارند برادری پیشه کنند، چه کسی را باید ببینند؟! و ثانیا از آنجا که رویکرد ملت ایران همواره مبتنی بر صلح و هم نوع دوستی بوده است و اتفاقا سران عرب نیز بر روابط برادرانه ایران و اعراب تاکید دارند، پیشنهاد می شود برای حفظ این برادری مورد ادعا و انتظار، آنها نیز چند کار زیر را انجام دهند:
1- اکثر کشورهای عربی مخصوصا عربستان و کویت و امارات در طول جنگ هشت ساله، ده ها میلیارد دلار کمک مالی بلاعوض به رژیم صدام کردند. این در حالی است که طبق اعلام دبیرکل وقت سازمان ملل (خاویر پرزدکوئیار) عراق آغازگر جنگ بود و اعراب در واقع به طرفی کمک می کردند که بر خلاف مقررات بین المللی اقدام به آغاز یک جنگ ویرانگر کرده بود. آنها بیش از 50 میلیارد دلار به عراق کمک مالی کردند و رژیم صدام نیز توانست با این پول ها، انواع بمب و موشک ها را خریداری کند و بر سر ایرانی ها بریزد.
بی گمان تخریب بخش های وسیعی از ایران در طول جنگ و کشته و مجروح شدن صدها هزار ایرانی از جمله زنان و کودکانی که در جنگ شهرها قربانی شدند، رهین همین پول های عربی است که به جای صرف شدن برای آبادانی کشورهای عربی، صرف تخریب ایران و کشتار وسیع ایرانی ها شد.
لذا جا دارد سران عرب، برای حفظ روابط برادرانه ایرانی- عربی ضمن عذرخواهی از ملت ایران به خاطر همدستی با جنایتکاری به نام صدام، ترتیب جبران خسارت های مادی و معنوی این شراکت در جنایت را بدهند و از جمله همانطور که در جنگ به عراق کمک مالی می کردند، اینک نیز به این کشور در بازپرداخت غرامت جنگی به ایران کمک کنند.
2- بحرین، زمانی بخشی از خاک ایران بود ولی اینک یک کشور مستقل است و سازمان ملل نیز این استقلال را به رسمیت می شناسد و از این رو، ما نیز برغم میل باطنی خود، واقعیت را پذیرا هستیم و بحرین را به عنوان یک کشور مستقل و دارای حاکمیت مستقل به رسمیت می شناسیم و با آنان روابط دیپلماتیک داریم.
ولی اگر قرار است قاعده بازی به هم ریخته شود و حرمت مرزها و حاکمیت ها و تمامیت ارضی کشورها حفظ شود، ای بسا بجا خواهد بود که سران عرب، برای حفظ روابط برادرانه ایرانی- عربی، بحرین را نیز به سرزمین مادری خویش بازگردانند. در چنان صورتی، احساس برادری، حتما خیلی تقویت خواهد شد!
3- ایران در 31 سال گذشته که در آن جمهوری اسلامی برپاست، برغم آنکه یک کشور غیرعربی و با اکثریت جمعیت شیعه است، از مقاومت عربی فلسطین که عمدتا سنی مذهب هستند به عنوان یک آرمان بزرگ اسلامی حمایت کرده و از این رهگذر متحمل هزینه های مادی و معنوی فراوانی شده است.
این در حالی است که کشورهای عربی از جمله عربستان، مصر، اردن و ... به جای آنکه در خط مقدم دفاع از سرزمین های اشغالی باشند، عملا در جبهه اسراییل قرار گرفته اند. از جمله سعودی ها در جنگ غزه مساعدت های دیپلماتیک فراوانی به تل آویو کردند و مصر نیز هم اکنون در حال احداث دیوار فولادی زیرزمینی در مرز خود با غزه است تا مردم مظلوم غزه، حتی نتوانند غذا و داروی مورد نیاز خود را به سرزمین کوچک و تحت محاصره خود وارد نمایند.
اگر سران عرب، واقعا به دنبال حفظ برادری ایرانی- عربی هستند و اگر هنوز ولو اندکی از غیرت و تعصب عربی در خون شان است، به جای تقابل با ایران در قضیه فلسطین، در کنار ایران و در برابر صهیونیست ها بایستند. مطمئنا اگر این همصدایی و همنوایی صورت گیرد، اسراییلی ها تا بدین اندازه، جسور و گستاخ نمی شوند.
به راستی آیا زمینه ای بهتر از قضیه فلسطین برای تحیکم برادری ها وجود دارد؟
4- هم اکنون بیش از 30 سال است که یک شهروند ایرانی که عمری را برای خدمت به مردم لبنان سپری کرده، در لیبی است. امام موسی صدر در سوم شهریور 1357 بنا به دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی و توسط سرویس های اطلاعاتی این کشور ربوده شد.
اگر سران عرب در ادعای برادری خود صادق هستند، از رییس اتحادیه عرب که همین معمر قذافی است بخواهند اگر امام موسی صدر زنده است، او را آزاد نماید و اگر از دنیا رفته جنازه او را بازگردانند.
حتماً سران عرب که در فرهنگ عربی خود بر مهمان نوازی تاکید دارند ، با این گزاره موافق اند که دعوت از مهمان و سپس ربودن او و انکار کردن ماجرا ، رسم برادری نیست.
5- هم اکنون، برخی کشورهای عربی، پذیرای نیروهای مسلح آمریکا در منطقه خلیج فارس هستند و ارتش آمریکا، از خاک آنها موشک هایش را به سمت ایران نشانه رفته است.
آیا پذیرایی از دشمن مسلح ایران، مبتنی بر روابط برادرانه ایرانی- عربی است؟ اگر کشوری با اعراب مشکل داشته باشد و ایران از آن کشور دعوت کند که در خاکش پایگاه های نظامی دایر کند و از این پایگاه ها کشورهای عربی را نشانه گیری نماید و تهدید کند، آیا اعراب این کار ایران را دوستانه و برادرانه توصیف خواهند کرد یا آنکه آن را اقدامی موذیانه و مبتنی بر عداوت خواهند دانست؟!
حال اگر سران عرب به برادری ایرانی- عربی می اندیشند، بهتر است عذر نیروهای خارجی را از کشورهای خویش بخواهند و عوامل تهدیدزای منطقه ای را از منطقه برانند.
فهرست مطالبات ملت ایران برای برادری را می توان همچنان ادامه داد و مثلاً از لزوم احترام به نام تاریخی خلیج فارس و نظایر آن نام برد ولی در این مقال به همین میزان اکتفا می شود تا اگر صداقتی در میان سران عرب هست، درباره آنها اندیشه کنند و از ادعاهای ارضی خویش درباره ایرانی که بدان ستم ها روا داشته اند، شرم نمایند.
به عنوان عرب ایرانی مقیم خارج از کشور می گویم واقعاً جواب جالبی دادید.زنده باد ایران
ما بايد بيش شرط بزاريم نه آنها !!!
31 ساله روى باى خودمان ايستاده ام , و خدا را شكر هيج کشور عربى در اين ايستادگى شريكمان نبوده و نيست و نخواهد بود !!!
پیشنهاد من این است که عصرایران این مطلب را در بخش عربی اش ترجمه کند و ما هم آن را همه جا لینک دهیم و یک بمب گوگلی درست وحسابی از این مطلب بسازیم.
اگر دوستان موافقاند اعلام نظر کنند و عصرایران هم هر چه سریعتر مطلب رو به عربی ترجمه کند تا سران عرب بفهمند.
نظر دوستان چیه؟
عصرایران زودتر اطلاع رسانی کند که چه زمانی ترجمه کامل (تاکید می کنم ترجمه کامل) این مطلب رو به عریی منتشر می کنه .
یاحق
عشق من ایران
سران عرب هشیار باشند ما طالب صلحیم اما در صورت هرگونه توطئه با الگو برداری از سالار شهیدان دمار از روزگارشان در می آوریم و در این راه اختلافات سلیقه ای و داخلی را فراموش و نابودشان میکنیم
پس بهتر است از سرنوشت صدام عبرت بگیرند و دست از شیطنت بردارند
اين را بهتر است تحت عنوان يك بيانيه اينترنتي به امضا بگذاريم تا تعداد كساني كه امضا مي كنند مشخص شود بعد هم براي سران عرب بفرستيم. بمب گوگلي هم پيشنهاد خوبي است
طرح لینکهای زیاد این خبر جالبه، اصلا از یک خبر صرف تبدیلش کنید به یک صفحه مستقل....
به عربی، انگلیسی و فارسی و لینک معرفی کنید.....