صابر گُلعنبری در کانال تلگرامی خود نوشت: یکصد جنگنده اسرائیلی سحرگاه امروز مناطق مختلف باریکه غزه را هدف حملات سنگینی خود قرار دادند که تاکنون بیش از 412 فلسطینی کشته شدهاند که غالبا زن و کودک هستند.
در عین حال هم بیش از 500 نفر مجروح شدهاند. این ارقام حتی فراتر از روزهای نخست شروع جنگ در اکتبر 2023 است. تصاویر منتشر شده نشان میدهد که خیمههای آوارگان و مراکز تجمع آنها در مدارس و غیره هدف مستقیم قرار گرفته است.
به گفته وزیر خارجه نروژ آنچه از بامداد امروز در غزه در جریان است، کابوس وحشتناکی است که بعد از 17 روز قطع غذا، دارو و برق و بحران آب رخ میدهد.
این شکل محاصره غیر اخلاقی دو میلیون و 300 هزار نفر در چنین باریکهای در تاریخ معاصر جهان بیسابقه است و بیشتر به سبک جنگهای اولیه بشر در تاریخ است که چاههای آب را به روی خصم خود میبستند، مواد غذایی را به آتش میکشیدند و سپس میکشتند.
اما فارغ از ابعاد انسانی حملات امروز اسرائیل به غزه، در بعد سیاسی و امنیتی این حملات را میتوان در سه بستر و به عبارتی بنبست دید؛ نخست بن بست در مذاکرات آتش بس میان حماس و اسرائیل. دوم در بستر بحران سیاسی داخلی در اسرائیل و سوم هم در بستری منطقهای در تتمه حملات سنگین آمریکا به یمن، تشدید حملات اسرائیل به سوریه و لبنان و افزایش تهدیدها علیه ایران.
با توافق آتش بس در ژانویه گذشته و توقف جنگ و مبادله گروگانها، رفته رفته پیامدهای آن در اسرائیل به موازات تشدید تبعات حمله هفتم اکتبر و تحقیقات ارتش پدیدار شد. این وضعیت نتانیاهو را در تنگنای دشواری قرار داد که به تبع آن از خیلی از تعهدات بر اساس توافق از جمله اجرای پروتکل انسانی و شروع مذاکرات مرحله دوم آتش بس از روز شانزدهم آتش بس شانه خالی کرد.
بحران داخلی در اسرائیل در روزهای اخیر به وضعیت بیسابقهای در تاریخ آن رسیده و کار به تهدید به افشاگری میان رئیس شاباک و نتانیاهو کشیده شد. بی بی تصمیم به برکناری بار گرفت که ناظر قضایی آن را اقدامی غیر قانونی توصیف کرد. در کنار آن هم مساله خدمت نظامی حریدیها و بحران بودجه همچنان لاینحل مانده و اگر تا 12 روز دیگر تا پایان مارس بودجه تصویب نشود، خود به خود دولت نتانیاهو که با چنگ و دندان آن را حفظ کرده، سقوط میکند و باید انتخابات زودهنگام برگزار شود.
در واقع بن بست مذاکرات آتش بس در وهله نخست به همین بن بست داخلی در اسرائیل باز میگردد که علت آن هم بن بستی است که عامل آن نتایج جنگ 16 ماهه در نوار غزه است. در حقیقت اگر جنگ بر اساس آنچه اسرائیل و نتانیاهو برنامه ریزی کرده بودند، پیش میرفت و هفتم اکتبر جبران شده بود، نه نتانیاهو با چنین وضعیت داخلی پیچیدهای مواجه میشد و نه چنین بحران داخلی بیسابقهای شکل میگرفت. در این وضعیت ورود به مرحله دوم آتش بس با حماس حکم خودکشی را برای نتانیاهو داشت و پایان دولت را رقم میزد.
در این شرایط، بیبی بر خلاف متن توافق به جای مذاکره در سایه تداوم آتش بس برای ورود به مرحله دوم و سپس مرحله سوم توافق، به دنبال برون سپاری بحران داخلی رفت و با حمایت دولت ترامپ پیشنهاد تمدید مرحله اول را مطرح کرد، اما حماس نپذیرفت و بر اجرای متن توافق تاکید کرد. در روزهای اخیر هم ویتکوف فرستاده ترامپ در راستای پیشنهاد تمدید مرحله نخست آتش بس طرحی را به حماس ارائه کرد که مبتنی بر آزادی نیمی از گروگانهای زنده در غزه بود که این تشکیلات هم در مقابل پیشنهاد آزادی یک گروگان دو تابعیتی اسرائیلی آمریکایی و جنازه چهار اسیر دیگر را به شرط شروع مذاکرات مرحله دوم آتش بس مطرح کرد؛ اما اسرائیل نپذیرفت.
در این باره حملات امروز به غزه دو هدف عمده را دنبال میکند؛ نخست تحمیل توافقی بر حماس و دیگری ایجاد فضای امنیتی و جنگی برای به حاشیه بردن بحران داخلی و پیشبرد تصویب بودجه و جلوگیری از فروپاشی دولت. فعلا نتانیاهو منتظر نتایج این حمله در جهت تحقق دستکم یکی از دو هدف پیشگفته است که اگر محقق نشد، به حملات خود به صورت تدریجی تصاعدی در روزهای آینده ادامه دهند و عملا جنگ کاملا از سرگرفته شود.
در نهایت باز بعید است که دور دوم جنگ غزه هم چون دور اول آن بدون توافق و مذاکره متوقف شود؛ اما در صورت بالا گرفتن جنگ احتمالا دوباره حرف و حدیث از کوچاندن مردم غزه تحت فشار جنگ مطرح شود.
در کنار آن، پوشیده نیست که حملات امروز به غزه با موافقت ترامپ صورت گرفته است؛ موافقتی که پس از حملات به یمن رساندن منطقه به لبه پرتگاه جنگی منطقهای را دنبال میکند تا فشار حداکثری را بر تهران برای تحقق «صلحی از موضع قدرت» به حد اعلای خود برساند. البته رساندن اوضاع به لبه پرتگاه جنگ لزوما به معنای ورود به آن نیست؛ اما شنهای روان و سوزان منطقه با سرعت در حرکتند و فعلا نقطه توقف آنها روشن نیست.