عصرایران؛ طاهره عبدالهی - تصمیم دولت برای جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر بهجای سوختهای فسیلی، نهتنها یک اقدام راهبردی، بلکه نقطه عطفی در مسیر تحول اقتصادی و زیستمحیطی کشور است. این رویکرد، علاوه بر کاهش وابستگی به منابع تجدیدناپذیر، میتواند ایران را به یکی از پیشگامان منطقه در عرصه انرژیهای پاک تبدیل کند. بااینحال، تحقق این هدف نیازمند برنامهریزی دقیق، جذب سرمایهگذاری، توسعه فناوریهای نوین و اصلاح ساختارهای حمایتی است.
تجربه جهانی نشان میدهد که این گذار بدون چالش نخواهد بود. اروپا که از دهه ۱۹۹۰ حرکت خود را بهسوی کاهش مصرف سوختهای فسیلی آغاز کرد، اکنون بیش از ۵۰ درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند. این تحول، با توسعه ظرفیتهای خورشیدی و بادی، کاهش وابستگی به گاز طبیعی و سرمایهگذاری در فناوریهای ذخیرهسازی انرژی نظیر باتریهای پیشرفته و هیدروژن سبز همراه بوده است. باوجوداین، چالشهایی مانند نوسانات تولید و ضرورت بهینهسازی شبکههای برق، از جمله موانعی بودهاند که این کشورها با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه بر آنها غلبه کردهاند.
ایران، با دارا بودن ظرفیتهای کمنظیر خورشیدی و بادی، فرصتهای عظیمی در این حوزه دارد. تابش خورشیدی در کشور، بهویژه در مناطق جنوبی مانند بوشهر و کرمان، از سطح کشورهای اروپایی بهمراتب بالاتر است. این مناطق میتوانند در آیندهای نهچندان دور به قطبهای انرژی خورشیدی کشور تبدیل شوند و نقشی کلیدی در تأمین انرژی تجدیدپذیر ایفا کنند. علاوه بر این، سواحل دریای عمان و خلیج فارس ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه انرژی بادی دارند. بااینحال، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد برق ایران همچنان کمتر از ۲ درصد است، که این امر نشاندهنده غفلت از این ظرفیتهای استراتژیک است.
چالشهای متعددی در مسیر گذار به انرژیهای پاک وجود دارد. نبود زیرساختهای لازم، ساختار نادرست یارانههای انرژی و ضعف در سیستم ذخیرهسازی، از مهمترین موانع محسوب میشوند. سرمایهگذاری ناکافی و نبود سیاستهای تشویقی، موجب شده است که بخش خصوصی در این حوزه نقش کمرنگی داشته باشد. تعرفههای پایین برق تولیدشده از سوختهای فسیلی، انگیزه سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را کاهش داده و صنایع پرمصرف مانند پتروشیمی و فولاد، همچنان به منابع سنتی وابسته ماندهاند.
برای عبور موفق از این گذار، سه اقدام کلیدی ضروری است: نخست، افزایش سرمایهگذاری در توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی باید در اولویت سیاستهای دولت قرار گیرد. ارائه مشوقهای مالیاتی و قراردادهای خرید تضمینی برق میتواند نقش مهمی در جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی ایفا کند. دوم، توسعه فناوریهای ذخیرهسازی انرژی نظیر هیدروژن سبز و شبکههای هوشمند توزیع برق، باید با سرعت بیشتری دنبال شود تا نوسانات تولید کاهش یابد و پایداری شبکه تضمین شود. سوم، اصلاح تدریجی نظام یارانههای انرژی ضروری است. افزایش تدریجی قیمت برق فسیلی و ارائه حمایتهای هدفمند به انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند رقابتپذیری این حوزه را افزایش داده و صنایع پرمصرف را به استفاده از منابع پایدارتر سوق دهد.
فرصتی که امروز در اختیار ایران قرار گرفته، میتواند کشور را به پیشگام منطقهای در حوزه انرژیهای پاک تبدیل کند. اجرای دقیق این برنامه، نهتنها امنیت انرژی را تضمین میکند، بلکه زمینهساز رشد پایدار اقتصادی و کاهش آلایندههای زیستمحیطی خواهد شد. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند عزم ملی و اتخاذ سیاستهای جسورانه برای بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای تجدیدپذیر هستیم. آینده از آن ملتهایی است که امروز، آینده را میسازند.