«تویو ایتو» (Toyo Ito) معمار مشهور ژاپنی متولد ۱۹۴۱ در سئول کره جنوبی، در زمان اشغال ژاپن است. او به خاطر طرحهای مبتکرانه و انجام هر پروژه با دیدگاهی جدید معروف است. ایتو معتقد است معماری باید هم تجربیات حسی و هم الزامات عملی را برآورده کند، دیدگاهی که بدون تردید، بر میزان تحسین و محبوبیت او افزوده است.
به گزارش فرادید، خانواده تویو ایتو سال ۱۹۴۳ به ژاپن رفتند وتویو آنجا بزرگ شد و مدرک معماری خود را از دانشگاه توکیو گرفت. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، کارش را در شرکت یکی از رهبران مدرسه متابولیسم آغاز کرد. با افول جنبش متابولیسم، ایتو آن شرکت را ترک کرد و سال ۱۹۷۱ دفتر معماری خود را با نام ربات شهری (URBOT) را تأسیس کرد.
او موفق به دریافت جوایز مختلف بینالمللی شده است، از جمله: بیست و دومین دوره پریمییِم اِمپِریال به افتخار شاهزاده تاکاماتسو سال ۲۰۱۰، مدال طلای سلطنتی موسسه سلطنتی معماران بریتانیا سال ۲۰۰۶، شیر طلایی یک عمر دستاورد در هشتمین نمایشگاه بینالمللی دوسالانه ونیز ۲۰۰۲ و جایزه معماری پریتزکر سال ۲۰۱۳.
تویو ایتو به خاطر ساختمانهای نمادین زیادی که از ابتدای کارش ساخته، معروف شده و دیدگاه تأثیرگذار او برای بسیاری، الهامبخش بوده است. ایتو سال ۲۰۰۹ در یک سخنرانی، از دیدگاههای کلی خود درباره معماری گفت:
«دنیای طبیعی بسیار پیچیده و متغیر است و سیستمهای آن سیال هستند و روی جهانی سیال ساخته شدند. برعکس، معماری همواره تلاش کرده سیستمی باثباتتر ایجاد کند. ساده بگوئیم، سیستم شبکه در قرن بیستم تأسیس شد. این سیستم در سراسر جهان محبوب شد، زیرا امکان ساخت حجم عظیمی از معماری را در مدت زمان کوتاهی فراهم کرد و شهرهای جهان را همگن کرد. حتی میتوان گفت زندگی و کار مردم را هم همگن کرد. من نیز در ده سال گذشته، با تغییر جزئی شبکه، تلاش کردهام راهی برای ایجاد روابطی پیدا کنم که ساختمانها را به محیط اطرافشان نزدیکتر کند.»
تویو ایتو، مدیاتک سندای را یکی از آثار برجسته خود میداند. این سازه یک مرکز عمومی چندمنظوره است که کتابخانه و یک گالری هنری را به روشی غیرمتعارف ادغام کرده است. عدمتمایل ایتو به تیرها، دیوارها یا اتاقها منجر به ایجاد عناصر چشمگیری در طراحی این سازه شده است.
نمای شفاف این سازه امکان مشاهده فعالیتهای مختلف داخل ساختمان را فراهم میکند. در امتداد این نمای اولیه، شش تخته کف نازک، به نظر میرسد در داخل سازه شناور هستند و تنها توسط ۱۳ ستون مشبک فولادی لولهای عمودی که از طبقه همکف تا پشت بام امتداد دارند، پشتیبانی میشوند و یادآور درختان جنگل هستند. طبقه همکف یک قسمت پذیرش، کافه و یک کتابفروشی دارد.
در طبقه بالا، امکاناتی مانند کتابخانه کودکان، اتاق اینترنت و دفاتر اداری وجود دارد. ایتو از مبلمان استفاده کرده تا مناطق عمومی و خصوصی طبقات را مشخص کند. طبقات سوم و چهارم اتاقهای مطالعه و فضاهایی برای امانت و بازگرداندن کتاب دارند. طبقات بالای ساختمان طوری طراحی شدند که گالری، اتاقهای نمایش فیلم و فضاهای کنفرانس داشته باشند. سالن کنفرانس تنها حجم محصور داخل ساختمان است که توسط دیوار احاطه شده است.
این استادیوم ملی در کائوسیونگ، تایوان، طوری طراحی شده که محل اصلی بازیهای قهرمانی جهان در سال ۲۰۰۹ باشد. این ورزشگاه نه تنها از نظر ظرفیت، بزرگترین استادیوم تایوان است، بلکه بزرگترین استادیوم جهان است که با انرژی خورشیدی کار میکند. از نظر ظاهری، این استادیوم شبیه یک اژدهای حلقهدار است که در سنتهای آسیایی اهمیت زیادی دارد. این ورزشگاه از ساکنان محلی لقبهایی مانند مار شیشهای و دم اژدها گرفته است.
سقف ورزشگاه مجهز به ۸۸۴۴ پنل خورشیدی است که انرژی مازاد تولیدشده آنها میتواند ۳۳۰۰ چراغ ورزشگاه و دو صفحه نمایش ویدئویی بزرگ را تأمین کند. در طول دورههای غیرفعال، انرژی مازاد آن میتواند از سوی دولت تایوان به شبکه محلی هدایت شود و نزدیک به ۸۰ درصد از نیازهای انرژی منطقه اطراف را برآورده کند.
برج بادها در یوکوهامای ژاپن، سازهای نمادین در معماری مدرن و یکی از نخستین نمونههایی است که اهمیت فناوری را در پر کردن شکاف میان طبیعت و منظر شهری توسط تویو ایتو نشان میدهد. این پروژه سال ۱۹۸۶ به پایان رسید، به این معنا که دیدگاه معماری تویو ایتو فراتر از زمان خود بوده است. برج باد پروژهای است که فناوری را به طور کامل در فرآیند خود ادغام کرده و آن را در گفتگوی بین ساختار و شهر گنجانده است.
این برج در طول روز، شهر را با پوشش آلومینیومی بازتابنده خود منعکس میکند. شبها، برج از دو کامپیوتر برای تبدیل تغییرات باد و صدا به نور استفاده میکند و لامپها، حلقههای نئونی و پروژکتورهای آن را روشن میکند.
موزه معماری تویو ایتو که با نام موزه معماری اومیشیما نیز شناخته میشود، یکی از نمادینترین آثار اوست.
این موزه به دو ساختمان مجزا تقسیم شده که هر یک به عنوان «کلبه» شناخته میشوند و بر موضوع معماری اولیه تأکید دارند. این سازهها که «کلبهی فولادی» و «کلبهی نقرهای» نامیده شدند، کارکردهای مختلف داخلی دارند: یکی فضای نمایشگاهی و دیگری فضای بحث و گفتگو و کارگاههای آموزشی است.
«کلبهی نقرهای» شامل طاقهای سقف فلزی سبکوزن و پنجرههای مدور میشود که ویژگیهایی نظیر سبکی، مصنوعی بودن و تحرک دارند. «کلبه فولادی» از ترکیبی از چهار حجم متمایز چندوجهی تشکیل شده که ساختاری تقریباً بدون پنجره دارد. ایتو آن را شبیه یک کشتی توصیف میکند که سفر خودش را آغاز کرده و محمولهاش دیدگاههای معماری است: ساختمانها و شهرهایی در همه جا، گذشته، حال و آینده!
این تالار تشییع جنازه میان کوهها و دریاچه کوچکی به نام گیفو قرار دارد و نامش به معنای «جنگل مراقبه» است. این ساختمان که با استفاده غیرمعمول از بتن ظاهری نمادین پیدا کرده، یکی از شناختهشدهترین آثار تویو ایتو است. دیدگاه ایتو مبنی بر اینکه معماری خدمت به نیازهای فیزیکی و حواس است، در این ساختمان نشان داده شده است.
کوره مردهسوزی Meiso no Mori (یا جنگل مراقبه) سقفی دارد که به نظر میرسد بالای سطح زمین شناور است و حس سبکی را منتقل میکند. با توجه به تخریب کوره مردهسوزی قبلی در محوطه، تویو ایتو این آزادی را داشت تا دیدگاه خودش را در مورد سالن تشییع جنازه بدون محدودیتهای مذهبی محقق کند. سقف با ضخامت ۲۰ سانتیمتر متشکل از اشکال مقعر و محدب، به طور یکپارچه به دوازده ستون مخروطی، با پشتیبانی اضافه توسط یک هسته دوطبقه، تغییر میکند.
پروژه کتابخانه تویو ایتو برای یک دانشگاه هنر در حومه توکیو سفارش داده شد و سال ۲۰۰۷ تکمیل شد. پس از ورود از دروازه اصلی، محوطه رو به یک باغ جلویی که با درختان کوچک و بزرگ تزئین شده باز میشود. کافه تریا فعلی دانشگاه تنها منطقه اشتراکی بین دانشجویان و کارکنان رشتههای مختلف است و ایده اولیه برای طراحی از آنجا الهام گرفته شد: ایجاد یک فضای اجتماعی فراگیر برای کل دانشکده. گالری همکف یک گذرگاه برای افرادی است که از محوطه دانشگاه عبور میکنند، صرفنظر از اینکه مقصد آنها کتابخانه است یا نه.
چیدمان طاقها که بهصورت تصادفی قرار گرفتند، میان کف شیبدار و باغ جلوی ساختمان توهم پیوستگی ایجاد میکنند. این قوسهای متمایز از صفحات فولادی محصور در بتن تشکیل شدند و در امتداد خطوط منحنی قرار گرفتند که در نقاط متعدد قطع میشوند.
غرفه گالری سرپنتاین سال ۲۰۰۲ توسط تویو ایتو و سیسیل بالموند با ARUP طراحی شد. این الگوی به ظاهر پیچیده و تصادفی در واقع توسط یک الگوریتم مبتنی بر مکعب چرخشی ایجاد شد که گسترده میشود. با قطع شدن خطوط، مثلثها و ذوزنقههای مختلف ایجاد میشوند که شفافیت آنها حسی از حرکت بیپایان را منتقل میکند.
این غرفه یک طبقه در ارتفاع ۵.۳ متری توسط یک سیستم قفس از جنس میلههای فولادی مسطح پشتیبانی میشود و با پانلهای آلومینیومی سفید و شیشه پوشانده شده است. هدف اولیه این غرفه ایجاد یک منطقه عاری از ستون و جادار با طرحی باز بود که به هیچ سیستم شبکهای یا ستونهای پشتیبان وابسته نباشد. اگرچه غرفه به طور کلی حول یک فرم مستطیلی شکل گرفته، اما فضا از درون حس متفاوتی دارد. بریدگیهای نماها این تصور را ایجاد میکنند که سازه از درون در هوا شناور است.
U سفید یکی از نخستین آثار نمادین تویو ایتو است که پس از بیست سال استفاده تخریب شد. با این حال، تأثیرش همچنان به عنوان یکی از نمادینترین و مهمترین پروژههای ایتو پابرجاست و رویکرد معماری مبتکرانه و مهارت متمایز او در طراحی فضاهایی را نشان میدهد که عمیقاً با تجربه انسانی ارتباط برقرار میکنند.
تویو ایتو پس از نبرد تلخ همسر خواهرش با سرطان در دهه ۱۹۷۰، سفارش این ساختمان را از خواهرش دریافت کرد. خواهرش و دو دختر خردسالش که چندین سال در آپارتمان زندگی کرده بودند، به دنبال جابجایی به مکانی بودند که ارتباط قویتری با زمین داشته باشد. در رویکرد طراحی این خانه، دیوارهای بیرونی حداقل دریچهها را داشتند، با این حال فضاها توسط سقف شیبداری که به سمت حیاط مرکزی زاویه داشت، مشخص میشدند.
چهار نورگیر با نور طبیعی دیوارهای سفید را روشن میکردند و جلوههای نوری مختلفی ایجاد میکردند. ابتدا، حیاط بدون گلکاری ماند، اما بعداً محوطهسازی شد. به طور مشابه، دیوارهای خارجی ابتدا با بتن اکسپوز ساخته شده بودند اما در نهایت با پیچک پوشانده شدند.
بیست و یک سال پس از ساخت خانه، خانواده احساس کرد آمادگی برقراری ارتباط مجدد با دنیای بیرون را دارد. این اقامتگاه تأثیر قابلتوجهی بر سه ساکن آن گذاشت. با این حال، تخریب آن یک رویداد غمانگیز نبود. خانواده غم و اندوهشان را پشت سر گذاشته بودند و طراحی U سفید سفارشی بود تا این حالت ذهنی را منعکس کند. فرایند تخریب خانه نشانه آغاز فصلی تازه برای خانواده بود.