زنی که شوهر اول خود را با خوراندن سیانور کشته بود برای نجات شوهر دومش از مرگ راز قتل را فاش کرد.
به گزارش سایت جنایی، مدتی قبل خانواده مردی که گمان میکردند به مرگ طبیعی جان خود را از دست داده است به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کردند. پس از ارجاع پرونده به شعبه دوم بازپرسی جنایی، وقتی پدر خانواده روبهروی بازپرس حمیدرضا کیاستینیا نشست، گفت: دو سال پیش پسرم به نام بهنام در بیمارستان فوت شد و الان متوجه شدم که بعد از دو سال عروس سابقم به نام مرجان با یک پسر جوان که ۱۰ سال از خودش کوچکتر است ازدواج کرده و همین باعث شک من به رفتار عروسم و مرگ پسرم شد.
این مرد ادامه داد: در موضوع کنجکاوی کردیم و با پیگیری متوجه شدیم، سه ماه بعد از فوت بهنام آنها با هم ازدواج کردهاند و بعد از یک سال هم از محلی که پسر فوتشدهام در آنجا زندگی میکرد، اسبابکشی کردهاند. در پرسوجوهایی که انجام دادیم فهمیدیم در مدتی که از فوت پسر ما گذشته است، آن پسر هرازگاهی به خانه مرجان ما رفتوآمد داشت و بعد از یک سال با هم خانهای اجاره کردهاند و به محل دیگری رفتهاند. همین باعث شک خانواده ما شد و الان آمدهام از عروس سابقم شکایت کنم.
در تحقیقات اولیه مشخص شد ماجرا مربوط به اوایل تابستان ۱۴۰۱ است که مردی ۴۵ ساله در خانه بدحال شد و از طریق اورژانس به بیمارستان انتقال یافت اما جانش را از دست داد و کادر درمان بیمارستان اعلام کردند که او بر اثر سکته قلبی فوت شده است. به این ترتیب، خانوادهاش هم شکایتی نداشتند و خاکسپاری و دفن پس از مدت کوتاهی انجام شد. اما عروس سابق خانواده که سه فرزند داشت خانهاش را تغییر داد و رفتوآمدش با خانواده شوهرش را قطع کرد.
با به دست آمدن این نتایج، بازپرس کیاستینیا دور جدیدی از تحقیقات را آغاز کرد و مرجان و شوهر جدیدش را مورد بازجویی قرار داد. هر دو گفتند: بهنام به مرگ طبیعی و بر اثر سکته قلبی مرده و ما بیگناه هستیم و قانونی با هم ازدواج کردهایم.
با وجود این، پس از مدتی همسر جدید مرجان با مراجعه به دادسرای جنایی اعتراف کرد: زمانی که بهنام زنده بود، با مرجان دوست بودم و یک شب به خانهشان رفتم تا در نوشیدنی شوهرش سیانور بریزم.
ماموران وقتی اعترافات این مرد را بررسی کردند، فهمیدند اظهاراتش در مورد خرید سیانور با واقعیت مطابقت ندارد. به هر ترتیب، ماموران مغازهای را که سیانور از آنجا خریده شده بود، پیدا کردند و دو فروشنده گفتند: دو عدد قرص سیانور را به یک خانم که گفت دانشجوی پزشکی و آزمایشگاهی است به قیمت ۱۰ میلیون تومان فروختیم، او گفت قصد دارد اثرات قرص را روی گروههای خونی مختلف بررسی کند.
در ادامه دو مرد به خاطر فروش قرص سیانور بازداشت شدند. این در حالی بود که معلوم شد زن خریدار قرصها همان مرجان است که اصلاً دانشجو نبوده و خانهدار است. با وجود شناسایی شدن مرجان از سوی دو داروفروش، این زن منکر همه چیز و مدعی بود شوهر دومش قاتل بهنام است اما وقتی متوجه شد خانواده بهنام برای شوهر دوم او درخواست قصاص دادهاند و قصد دارند سرپرستی سه بچه او را هم بگیرند، دچار عذاب وجدان شد و در نهایت چند روز پیش به قتل اعتراف کرد و گفت: ۱۰ سال بود که ازدواج کرده بودیم و سه بچه داشتیم اما مدام سر موضوعات مختلف با شوهرم اختلاف پیدا میکردیم و حتی چند بار قهر کردم و نزد خانواده خودم رفتم تا درخواست طلاق بدهم اما شوهر قبول نمیکرد جدا شویم.
این زن ادامه داد: دو سال قبل به یک مغازه عطاری رفتم و قرص سیانور خواستم، تصمیم داشتم شوهر را بکشم، اما مرد عطار شک کرد که قرص را برای چه میخواهم و به جای سیانور قرص دیگری به من داد و شوهرم فقط حالش بد و مسموم شد اما فوت نکرد. همین باعث آشنایی من با مرد عطار شد که الان شوهر دومم است. با او تلفنی حرف میزدم و علاقهای بینمان شکل گرفت، هر کداممان درباره زندگی خودش حرف میزد. من درباره شوهرم که طلاقم نمیداد گفتم، حتی به او گفتم: اگر کاری کند که شوهرم بمیرد حاضرم با هم ازدواج کنیم.
او میگفت بیخیال کشتن شویم و فرار کنیم و برویم. اما من بودم که گفتم این مرد خیلی اذیتم کرده و میخواهم بکشمش. برای همین رفتم از مغازه فروش لوازم آزمایشگاه دو قرص سیانور گرفتم و در نوشیدنی شوهر سابقم ریختم. بعد هم مرحله به مرحله و تدریجی نوشیدنی را به او دادم تا شبی که حالش بد شد و بردیمش بیمارستان و بعد فوت شد. سه ماه بعد از قتل با عطار که ۱۰ سال از خودم جوانتر ازدواج کردم و یک سال بعد هم با او و سه بچهام رفتیم تا زندگی جدیدی را شروع کنیم که ماجرا لو رفت.
در پی به دست آمدن این نتایج و پس از اعتراف متهم اصلی، بازپرس کیاستینیا، زن را به اتهام مباشرت در قتل و شوهر دوم او را به اتهام معاونت در قتل بازداشت کرد. همچنین دو مردی که مغازه فروش لوازم آزمایشگاهی دارند به خاطر فروش قرص سیانور بازداشت هستند.